به روز خجسته سر مهرماه به سر بر نهاد آن کیانی کلاه
دل از داوری ها بپرداختند به آیین یکی جشن نو ساختند
گاهی یافتن ریشه های تاریخی و اساطیری جشن ها بسیار دشوار و عموما حتی ناممکن است. منشا تاریخی و حتی اساطیری جشن هایی نظیر هالووین، کریسمس و ساتنیلیا تا به امروز موضوع تحقیقات دانشگاهیست. مهرگان اما ، به وضوح نام خود را از ایزد مهر میگیرد، ایزد خورشید ، محبت و شاید پیمان. مهرگان آورنده پاییز است، نشانی از برگهای رنگین و باغ خزان شده و خاک باران خورده. از آنجا که مهرپرستی به دوران پیش از ساسانی بازمیگردد، ریشه های مهرگان را نیز شاید بتوان در دورانی دورتر از اردشیر یافت. اساطیر ایرانی روز به تخت نشستن فریدون را ، روز جشن مهرگان میدانند.
درباره تاریخ مهرگان در تقویم امروز شمسی برداشت های متفاوتی هست . روز اول مهرماه روز اعتدال پاییزیست که با روند برگزاری جشن های ایرانی امروزی ،یلدا و نوروز تطابق دارد. از سوی دیگر مهر روز ، شانزدهمین روز ماه زرتشستیست که با آیین خجستگی همزمانی ماه و روز در ایران ساسانی انطباق دارد و بیست و یکم مهرماه نیز گاهنبار چهارم زرتشتیان است. در تقویم امروز ، دهم مهرماه را مهرگان می نامیم. برخلاف تصور غالب مهرگان نه فقط پیش ،بلکه پس از اسلام نیز در ایران جشن گرفته میشده و میشود.
مهرگان تا قرن چهارم به صورت گسترده در ایران برگزار میشده و خلفا به دلیل منافع مالی، از برگزاری آن ممانعت نمیکردند. ابوریحان در کتاب آثارالباقیه درباره مهرگان نوشته و طبری و بلعمی نیز درباره هدیه دادن به خلفا دراین روز نوشته اند. بلعمی روایت فریدون و کاوه را تکرار کرده و جشن را به گسترانیدن مهر ومحبت در جهان نسبت داده ، ابن اثیر نیز همین داستان را تایید کرده. ابن خلدون نوشته نوروز عيد ربيعي و مهرگان عيد خريفي پارسيان بوده است. مهرگان دومین عید ایرانی بعد از نوروز محسوب میشده و در این روز، مردم فرشهـا را مـيگسـتردند و خانـه هـا را پـاك ميكردند و طعامهايي ميساختند. نشاط باده نوشی نیز رواج داشته است. بنـا بـه روايـت مسعودي، مردم در اين روزها فرشها، لبـاسهـا و لـوازم را نـو مـيكردنـد.مردم ایران به خوبی ریشه ها مهرگان را میشناختند و میدانستند که منشاء اسلامی ندارد. در كتاب تذكرةالحمدونيه آمده است: انوشيروان در روز مهرگـان، سـفرهاي پهـن ميكرد و اهل مملكت را به حضور مي پذيرفت. در اين پذيرايي، غذا صرف مـيشـد و پس از غذا شراب مي آوردند؛ بعد از آن هم اهـل موسـيقي حاضـر مـيشـدند و بـه طرب ميپرداختند. همچنـين، آجيـل و تـنقلات در ظـرفهـاي طلايـي و نقـرهاي بـه مجلس آورده ميشد. حتي از جامهاي طلايي بـه وزن هـزار مثقـال در ايـن جلسـات صحبت به ميان آمده است.
از مهم ترین سنن مهرگان ،هدیه دادن است. این سنت یکی از دلایل عدم مخالفت حاکمان عرب با برگزاری مهرگان بوده است. عبداالله بن عامر زماني كه ازسوي عثمان مـأمور فـتح خراسـان شد، به سوي اين ايالت تاخت و شـهرها و منـاطق آن را فـتح كـرد.در مقدمـة لشـكر، ابن عامر قرار داشت. احنف از طرف خود، پسرعموي خويش بشربن متسمش را حاكم بلـخ كـرد. مـردم آن شـهر در روز مهرگـان بـراي وي هديـه آوردند. بشر از مردم پرسيد: آيا اين هدايا مربوط به قرارداد صلح است؟ آنها گفتنـد:نه، ولي هدايايي است كه در روز مهرگان به حاكمان خويش مي دهيم تا آنـان را بـرسر رأفت آوريم و اين هدايا شامل درهم، دينار، طلا، نقره، متاع و لباس بود. این روایات از هدیه دادن ایرانی ها به فاتحین عرب هم تاییدی ست بر رسم هدیه مهرگان و هم بر استفاده مالی خلافا از این سنت. ابن اساکر دمشقی از اموال ،طلا و نقره ای مینویسد که ایرانیان کوفه به امام علی دادند و او نپذیرفته و گفته :آیا میخواهی آتش وارد خانه من کنی؟ (اشاره به عذاب جهنم یا به آتش مقدس؟)
اما مهرگان با موسیقی نیز همراه است،تا جاییکه لحن بیست و پنجم از سی لحن باربد مهرگانی نام دارد، هرچند اصالت آن مورد تردید باشد. در دوران عباسی ایرانیان دربار مهرگان را به شکل گسترده برگزار میکردند و موسیقی و مداحی مهرگانی جزوی از مراسم بوده است . به باور من، با توجه به تفاوت آیینی ایرانیان و عرب ها ، ممکن است موسیقی جای خود را به قصیده خوانی داده باشد چرا که اشعار و قصاید عربی بسیاری در این دوران حکایت از جشن مهرگان دارد. علاوه بر قصاید درباری مهرگانی ، آثار نظم و نثر فارسی از برگزاری گسترده این جشن در قرون اولیه اسلام خبر میدهند. خواجه عبدالله انصاری مینویسد : ” شیخ الاسلام گفت که بونصر ازهری گوید: توفی بومنصور الازهری فی ربیع الاول سنه سبع و ثلثین وثلثمائه. امام جهان گفت: که در بغداد شدم مهرگان بود بغداد آراسته بودند.شبلی میآمد. دست بر دست میزد و میگفت: للناس عید و مهرجان و انت عیدی و مهرجانی ”
مشابه سایر آیین های ایرانی ،درباره مهرگان نیزمیان ایرانیان تازه مسلمان دوگانه ای فکری وجود داشته که تا به امروز در بخشی از جامعه اسلامی پایدار مانده است. گروهی این جشن را عید مجوس دانسته و نهی میکردند و گروهی تناقضی میان آیین های اسلامی و زرتشتی نمی دیدند و هردو را برگزار میکردند. قرمطیان در نوروز و مهرگان روزه میگیرفتند و مهرگان را با قرآن و نمرود و ابراهیم تفسیر میکردند.
با تاسیس سلسله های مستقل و نیمه مستقل ایرانی ،علاوه بر زبان فارسی ،آیین های کهن ایرانی نیز نو شدند. مهاجرت گسترده ی ترک ها به ایران بر خلاف حمله اعراب ، بیشتر شکلی از هم نشینی چادر نشینان ترک با شهر های فارس را داشت و با گذر زمان به تدریج اندیشه های این دو با هم تلفیق شد. سلسله های شکل گرفته با این هویت بازیافته، شیفته ی فرهنگ کهن ایرانی بودند. در عصر غزنوی مهرگان بار دیگر به شکوه گذشته برگزار میشد و در تاریخ بیهقی بارها به مهرگان اشاره شده:
“روز دوشنبه شانزدهم ذوالقعده مهرگان بود، امير، رضی ا لله عنه، بامداد بجشن بنشست، امّا شراب نخورد؛ و نثارها و هدیه ها آوردند از حد و اندازه گذشته؛ و پس از نماز نشاط شراب کرد و رسم مهرگان تمامی بجاي آوردند سخت نيکو با تمامی شرایط آن”. بیهقی همچنان ذکر کرده که به دلیل همزمانی مهرگان با عرفه در سال 429 هجری ، صرفا به دادن هدایا بسنده کردند و جشن و شرابخواری در کار نبوده است. “و روز چهارشنبه نهم ذوالحجه بجشن مهرگان بنشست و هدیه هاي بسيار آوردند؛ و روز عرفه بود، امير روزه داشت و کس را زهره نبود که پنهان و آشکارا نشاط کردي”
اشعار فارسی بازمانده از قرون ششم تا هشتم از مهرگان سرشار است و از برگزاری آن در میان ایرانیان تا حمله مغول حکایت دارد. سفرنامه ها و اشعار صفوی نیز از برگزاری این جشن حکایت دارند .اما در دورانی کوتاه پس ار صفویه و پیش از مشروطه ، منابع اندکی از برگزاری این جشن خبر میدهند. در سالهای پایانی قاجار و همزمان با بیداری درخشان ایرانیان که منجر به انقلاب مشروطه شد ، بار دیگرآثار فارسی از مهرگان یاد کردند هرچند در قالب نوعی از دلتنگی شاعرانه. گرچه مهرگان در سالهای پیشین برای مدتی رها شده اما فراموش نشده بود. حافظه هویتی ایران بار دیگر نمو پیدا کرد و کم کم از این دوران تا انقلاب اسلامی ،شاهد برگزاری جشن های مهرگان در مناطق مختلف کشور بودیم. با انقلاب اسلامی ،تلاش سیستماتیک گسترده ای برای زدودن هویت ایرانی از جامعه آغاز شد. جشن مهرگان نیز از آسیب در امان نبود. با این حال ایرانیان چه در داخل و چه در خارج از کشور علی رغم کمبود امکانات و دربرابر این حجمه فرهنگی موفق به زنده نگه داشتن این جشن شدند. ایرانیان تبعیدی این جشن را با کمترین امکانات همراه با رقص و موسیقی برگزار میکردند و در قالب فبلم و ویدیو به ایران میفرستادند. ماحصل این تلاش ها در دهه خونین دهه شصت اندک پرتو نوری بود در تاریکی. ایرانیان زرتشتی نیز در حفظ آیین مهرگان نقش به سزایی داشتند و در تمام این سال ها آیین مهرگان را به جا می آوردند. خانواده های بی نام و نشان بسیاری نیز در کنج خانه ها این آیین ایرانی را جشن میگرفتند.
تلاش حکومت اسلامی همواره بر این بوده که جشن های ایرانی را یا حدف کند یا به پستوی خانه ها تبعید. از همان سالهای نخست انقلاب ،برگزاری گسترده نوروز و چهارشنبه سوری نشان داد که این ایده اهریمنی شکست خورده است. قدم دیگر حکومت ، مهندسی جامعه در راستای جزیره سازی با هدف کنترل اجتماعی بود . برای رسیدن به این هدف، تبلیغات زیادی برای ارزش سازی از ایزوله شدن خانواده ها و ترویج ایده ی حریم مقدس خانواده وحجاب صورت گرفت که به ایجاد نوعی بی اعتمادی در جامعه منجر شد و تا حدی هم موفق بود. اما در سال های اخیر به طور مشخص این تصور عمومی که فرهنگ درونگرا و تقدس فضای خصوصی خانواده ایرانی با برگزاری جشنواره های عمومی تضاد دارد نیز شکست خورده است. اقبال قابل توجه جوانان در سال های گذشته به جشن آب پشی (تیرگان ) ، سده و جشنواره فیلم بهمن در دورانی که هنوز تیغ سانسور به این تندی نبود، نشان داد که ایرانیان علاقه مند به برگزاری جشنواره های عمومی هستند و رقص و موسیقی گسترده خیابانی در نوروز امسال ثابت کرد که سال ها تبلیغات اهریمنی ناکام مانده است.ا
شبکه های اجتماعی در نبود رسانه آزاد در داخل کشور، فضای مناسبی را برای ایرانیان فراهم آورده تا با هم ارتباط بگیرند، شادباش بگویند و آیین و تشریفات برگزاری جشن ها را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. در دهه های اخیر بار دیگر ایرانیان یلدا را با شکوه هرچه تمام تر برگزار میکنند و در چند سال اخیر مهرگان نیز به زیبایی در حال برگزاریست.
از نظر زمانی ، مهرگان ظرفیت بسیاری برای تبدیل شدن به یک جشنواره موسیقی عمومی را دارد. آخرین روزهای پیش از شروع سال تحصیلی ، پوشیدن آیینی رنگ بنفش، پیوند کهن این جشن با شعر و موسیقی، هدیه دادن و خوراکی های خاص، از جمله این ظرفیت هاست. درحالی که جامعه ایران بعد از سال ها محرومیت فرهنگی، شیفته موسیقیست، مهرگان از نظر زمانی و آیینی میتواند بهترین گزینه برای تبدیل شدن به یک فستیوال موسیقی باشد.
گردشگری ایران به جز آثار باستانی و سواحل زیبا گنجینه ای دیگر نیز دارد که کمتر به آن پرداخته شده ،گنجینه ای به نام میراث ناملموس . میراث ناملموس طیف وسیعی از داشته های ما را از فلسفه و معماری تا لباس و غذا در بر میگیرد. بخشی از این میراث در فرآیند مدرن شدن از دست رفته، که البته محصول طبیعی تغییر و جایگزینیست. اما بخش دیگری از آن ریشه های عمیقی دارد و نیازمند آب و نور کافی برای جوانه زدن دوباره تا باری دیگر در راستای نیازهای دنیای امروز رشد کند.
بنیاد میراث پاسارگاد