به جای پیشگفتار:
روز ۳۰ فروردین ماه در گفتگویی در صدای امریکا (۱) به ریشههای دینی سرکوب زنان در ایران به بهانه حجاب پرداختم. در این گفتگو نمونهای هم از یهودیستیزی نهادینه شده در فرجامشناسی اسلامی آوردم. میهمان دیگر برنامه رضا علیجانی بود که از شنیدن سخنان من بسیار شگفتزده شده و به نگر میرسید تا کنون چیزی در این باره نشنیده باشد. در پی آن هممیهنان بسیاری با کنجکاوی جویای این روایتهای تاریخی شدند و این، انگیزهای شد برای فراهم کردن این نوشته کوتاه، که خود بخشی از کتاب در دست نگارش درباره قبله و حج در اسلام آغازین است.
***
«قیامت تا آن گاه برپا نمیشود که مسلمانان با یهود بجنگند و مسلمانان آنها را بکشند و یهودی پشت سنگ و درخت پنهان شود و سنگ و درخت بگویند:ای مسلمان،ای بندهی الله، این، یک یهودی است که پشت من پنهان شده، او را به قتل برسان، جز درخت غرقد که از درختان یهود است»
آنچه که خواندید بخشی از اساسنامه حماس (۱۹۸۸) است. حماس خواسته بود با این پیشگوئی برای نبرد خویش برای کشتار یهودیان و نابودی اسرائیل یک پشتوانه دینی بتراشد. بُنمایه این پیشگوئی فرجامشناسانه چندین حدیث از حدیثگزاران ششگانه اهل سنّت و جماعت است. خوانندگان در یاد داشته باشند که کتابهای ششگانه از غربال پالایش گذشتهاند از نگرگاه دروندینی هرآنچه که در آنها است، پیشتر بر پایه “علم الرجال و الدرایه” راستیآزمائی شده است. متن حدیث، آنگونه که در صحیح بخاری و مسلم آمده چنین است:
«لاَ تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى یُقَاتِلَ الْمُسْلِمُونَ الْیَهُودَ فَیَقْتُلُهُمُ الْمُسْلِمُونَ حَتَّى یَخْتَبِئَ الْیَهُودِىُّ مِنْ وَرَاءِ الْحَجَرِ وَالشَّجَرِ فَیَقُولُ الْحَجَرُ أَوِ الشَّجَرُ یَا مُسْلِمُ یَا عَبْدَ اللَّهِ هَذَا یَهُودِىٌّ خَلْفِی فَتَعَالَ فَاقْتُلْهُ. إِلاَّ الْغَرْقَدَ فَإِنَّهُ مِنْ شَجَرِ الْیَهُودِ» / قیامت تا آن گاه برپا نمیشود که مسلمانان با یهود بجنگند و مسلمانان آنها را بکشند و یهودی پشت سنگ و درخت پنهان شود و سنگ و درخت بگویند:ای مسلمان،ای بندهی الله، این، یک یهودی است که پشت من پنهان شده، او را به قتل برسان، جز درخت غرقد که از درختان یهود است (۲).
دو امام بزرگ حدیثنگاری همچنین میافزایند:
«یهود با شما میجنگد و شما بر آنها پیروز میشوید، تا آنجا که سنگ میگوید:ای مسلمان، این یک یهودی است، او را به قتل برسان (۳). گذشته از حدیثگزاران سنت و جماعت، احمد ابنحنبل یکی از امامان مذهبهای چهارگانه نیز همین حدیث را با همین درونمایه آورده است (۴).
بنیانگذاران حماس ولی چشم به یک نکته دیگر هم داشتند. صحنه نمایش فرجامشناسی اسلامی درست همان سرزمینی است که آنان خواهان پاک کردن آن از یهودیان هستند. به دیگر سخن پایان جهان اسلامی در سرزمین میان رودخانه و دریا فرامیرسد و باشندگان کنونی آن نخستین قربانیان آن خواهند بود:
«سرزمین شام، گرانقدر، پیغمبرخیز، مرکز نیکوکاران و أبدالان و خواستگاه فاضلان است. نخستین قبلهگاه، جایگاه قیامت و معراج (۵) / آنجا جایگاه روز رستاخیز است، محشر و نشر در آن خواهد بود. بزرگداشت مکه و مدینه به کعبه و به پیغمبر است و روز قیامت مکه و مدینه را به بیتالمقدس بدرقه کنند (۶)».
مقدسی (۷) در جای دیگری پای ما ایرانیان را نیز به میان میکشد و مینویسد:
«هر کس از شما آبادان را دید در آن رباط بندد، زیرا که این شهر مشتى گل از بیتالمقدس است، طوفان نوح آنرا بدانجا انداخته، روز قیامت بجایش باز خواهد گشت» (۸).
برخورد متن قرآن با یهودیان بسیار گمراهکننده است. الله در این کتاب از سه واژه برای نامیدن یهودیان بهره میگیرد؛ “یهود”، “هادوا” و “بنیاسرائیل” و در جایی که یهود و هادوا را بسیار مینکوهد و حتا مؤمنان را از دوستی با آنان پرهیز میدهد، بنیاسرائیل را میتوان قوم برگزیده قرآن دانست که دربارهشان مینویسد: «و خواستیم بر کسانى که در آن سرزمین فرو دست شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان گردانیم و ایشان را وارث کنیم» [القصص، ۵] (۹). ستیز اسلام با یهودیان در سیره نبویه نیز همچنان پی گرفته میشود. میدانیم که سیره محمد و تاریخنگاری اسلام آغازین چیزی جز یک تاریخ رستگاری (۱۰) نیست، ولی در همین تاریخ رستگاری است که ایدئولوژی سیاسی خلافت عباسی سامان میگیرد و یهودیستیزی یکی از پایههای آن است. در سیره نبویه یهودیان مردمانی نیرنگباز و فریبکارند. گذشته از این که محمد در چهار جنگ بزرگ دست به کشتار یهودیان میگشاید، گروهی محمد را شهید مینامند، زیرا برآنند که یک زن یهودی با آلودن خوراک او به زهر او را کشته است (۱۱). از آن گذشته بویژه شیعیان ریشه بخش بسیار بزرگی از کجاندیشیها و کژراهههای اسلام را بر گردن یهودیان نومسلمانی چون کعبالاحبار و عبدالله ابنسبأ میافکنند و برساختههای آنان را “اسرائیلیات” مینامند. این کینه بیمانند تا بدانجا پیش میرود که محمد “یهودی بودن در قیامت” را کیفری سخت میداند:
«رسول خدا (ص) فرمود [… ] هر که خاندان ما را دشمن دارد خدا او را یهودى محشور کند. عرض شد چگونه یا رسول اللَّه؟ فرمود اگر دجال را دریابد به او ایمان آرد» (۱۲).
یکی از سرشناسترین چهرههای رستاخیز اسلامی دجّال است که روایتهای هر دو شاخه اصلی اسلام سخن از یهودی بودن او میرانند. دانستنی است که این دجّال اسلامی همانندیهای بسیاری با ضدمسیح (Antichrist) آمده در فرجامشناسی مسیحی دارد و از آنجا که خود عیسا نیز بخشی از فرجامشناسی اسلامی است، میتوان پنداشت که مسلمانان آغازین بر این انگاره رخت اسلامی پوشانده باشند، به ویژه شیعیان که رهائیبخش آنان یار و همدست این مسیح آخرالزمانی است:
«مسلمانان، در اینکه عیسى در آخر الزمان فرود خواهد آمد، اختلافى ندارند [… ] و چنین آوردهاند که پیامبر گفت: عیسى در میان شما فرود خواهد آمد و او خلیفه من است بر شمایان. [… ] او خوک را خواهد کشت و صلیب را خواهد شکست و [… ] او با زنى از یزد ازدواج خواهد کرد» (۱۳).
روایت دیگری گذشته از یهودی بودن، حتا نام و نشان دجّال را نیز میداند و او را زاده به روزگار محمد میداند:
«[در یاد کرد] خروج دجّال: خبرهاى صحیح، درباره خروج وى به تواتر رسیده است. بىهیچ شکى. امّا، اختلافى که هست درباره صفات و سر و سیماى اوست. گروهى گفتهاند که دجّال، صائف بن صائد یهودى است، علیه اللعنه، که در عهد پیامبر زاده شد [… ] گروهى گفتهاند که وى از زمین کوثى در کوفه خروج مىکند. و در باب کسانى که او را پیروى خواهند کرد، اختلاف است. گروهى برآنند که یهود او را پیروى خواهند کرد» (۱۴).
با نگاه به آیههای کهنتر قرآن میتوان دریافت که این کتاب به دست مسیحیان یکتاپرست نوشته شده است، که پایان جهان را (شاید در سال ۷۰۰ میلادی) نزدیک میدیدند و بخش بزرگی از این آیهها به مؤمنان درباره نزدیک بودن رستاخیز هشدار میدهند (در اینباره بنگرید به کتاب من مغاک تیره تاریخ، ۱۱۴-۱۱۲). میتوان پنداشت که این نزدیک انگاشتن زمان رستاخیز، که بازتاب آن را در حدیث دو انگشت میتوان یافت (۱۵)، نگارندگان را بر آن داشته باشد که رخدادهای پایان جهان را موبهمو پیشگویی کنند. با آمدن مهدی (که هم شیعیان و هم اهل سنت و جماعت به او باور دارند) زنجیرهای از رویدادهای آخرالزمانی در برابر چشمان مردم پدیدار میشوند. رهائیبخش شیعی ولی بسیار نمادینتر است. او که “محمد” (۱۶) فرجامین است، چرخهای را به پایان میرساند که محمد پیامبر آغازگر آن بوده است، او پس از نبرد با قریش در مکه و کشتار ایشان، تا جایی که از آنان به اندازه خوراک بُزی استخوان برجای نماند (۱۷)، به سوی اورشلیم میشتابد، تا قبله نخست مسلمانان را از دست مشرکان به درآورد، در پای دیوارهای اورشلیم، یا بیتالمقدس مسلمانان، عیسا به او میپیوندد و در پشت او نماز میگذارد و سپس مهدی و پیروانش یهودیان را به دین خدا فرامیخوانند، نیمی از آنان ایمان میآورند و نیمی سرمیپیچند. آنگاه مهدی در میان یهودیان شمشیر مینهد آنان را تا واپسین کَس از دم تیغ میگذراند، تا درختان و سنگها به صدا درآیند که «ای مسلمان،ای بندهی الله، این، یک یهودی است که پشت من پنهان شده، او را به قتل برسان!»؛
شمشیر مهدی فرود میآید، واپسین یهودی بر خاک میافتد و هولوکاست الهی به انجام میرسد.
https://www.instagram.com/mazdak.bamdadan.official/
https://www.facebook.com/mazdak.bamdadan/
https://twitter.com/mazdakbamdadan2
—————————————————————————————————–
۱) https://youtu.be/GHjXTEtj674?si=nF9sZmlUfeRywBm4
۲) مسلم، حدیث ۷۵۲۳، کنزالعمّال، ۳۸۴۱۷
۳) بخاری، حدیث ۳۵۹۳، مسلم، حدیث ۷۵۲۲
۴) مسند احمد، پوشینه ۲، برگ ۴۱۷
۵) احسنالتقاسیم، ترجمه، پوشینه ۱، برگ ۲۱۱
۶) حسنالتقاسیم، ترجمه، پوشینه ۱، برگ ۲۳۴
۷) محمد ابن احمد شمسالدین المقدسی، ۹۹۰-۹۴۸، نویسنده کتاب احسنالتقاسیم
۸) احسنالتقاسیم، ترجمه، پوشینه ۱، برگ ۱۶۳
۹) وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ
۱۰) Salvation history
۱۱) تهذیب الاحکام، پوشینه ۱، برگ ۲۲
۱۲) الأمالی، ترجمه کمرهاى، برگ ۵۸۵
۱۳) آفرینش و تاریخ، پوشینه ۱، ۳۸۷-۳۸۶
۱۴) همان
۱۵) پیامبر پس از آن که دو انگشت نشانه و میانه خود را نشان داد، فرمود برانگیخته شدن من و قیامت مانند این دو مىباشد / کنز العمّال: ۳۸۳۴۸
۱۶) مهدی نام امام ۱۲ شیعیان نیست، نام او محمد ابن حسن العسکری است، همانگونه که نام امام هشتم علی (و نه رضا)، نام امام چهارم نیز علی (و نه زینالعابدین) است
۱۷) بحارالأنوار، پوشینه ۵۲، برگ ۳۰۸
بنیاد میراث پاسارگاد