امپراتوری ایران،Persian Empire
هنگامی که بابل در لشکرکشی به بین النهرین در سال 539 ق.م، به دست کوروش پادشاه ایران سقوط کرد و ایشان بابل را فتح کرد، مردمِ بابل از او به عنوان «آزاد کننده خود» استقبال کردند و این امر گویای نارضایتیِ آنان از حکومتِ «نبونید» بود.
در حقیقت بیزاری بابلیان از «نبونید»، پادشاه خود، موجب گشت تا از کوروشِ بزرگ به عنوان «قهرمان» و «آزادیبخش» استقبال کنند.
کوروش بزرگ در سال 559ق.م، رهبریِ پارس ها را که تحت حکومتش متحد شدند، به دست گرفت.
کوروش پس از این فتح، بابل را به صورت ایالتی از ایران تحت حکومت ساتراپِ ایرانی درآورد و در این باب با تمسک به غرورِ بابلی ها، وفاداری اشان را از آنِ خود کرد و از دیگر سو مجسمه هایِ ایزدانِ بابلی را که شاهان بابل از شهرها و معابد مختلفِ این کشور در شهر بابل گردآورده بودند، به پیروانشان بازگرداند.
پس از آن، کوروش فرمانی صادر کرد دائر بر اینکه به :« یهودیانی که بخت النصر به بابل تبعید کرده بود، اجازه داد که اشیای مقدسشان به بیت المقدس را باز گردانده و معبد خود را بازسازی کنند».اشیا باستانی که خزانه یهودیان بود توسط پادشاه بابِل که در عهد عتیق از او با عنوان «نبوکد نِزِر» نام برده می شود، در حمله نیروهای او به اورشلیم، از معبد باستانی یهودیان به غارت رفته و به بابِل برده شده بود..در باب «عزرا» در تورات یا عهد عتیق آمده است که کوروش یهودیان را از سرزمین بندگی در بابِل که بزور به آنجا رانده شده بودند، نجات بخشید و آنها را با کاروانی از سپاهیان حکومت هخامنشی راهی سرزمین اجدادی خود در بیت المقدس یهود کرد.
اصل حقوقی حفظ تمامیت ارضی
کوروش بزرگ از 530-538 ق.م، به تحکیم امپراتوری خود و تمرکز بیشتر در حفظ تمامیت ارضی خود و امنیت آن، در منطقه پرداخت. در زمره اقداماتش ساختن دژهای مستحکم، به ویژه در بخش شمال شرقیِ امپراتوری برای جلوگیری از تاخت و تاز قبائل بود.
کوروش از منظر تاریخ تمدن مغرب زمین
هرودوت تاریخ نگار یونانی در خصوص جایگاه کوروش نزد ملت ایران، می نویسد:« ایرانیان به ایشان به چشم «پدر» و پادشاهی «نجیب» می نگریستند که همه امور را برایشان فراهم آورد است.»
کوروش در دوران خود، پادشاهی برجسته بود که در فتح و سازماندهیِ امپراتوری ایران، خِرد و شفقتِ فراوانی از خود نشان داد. او کوشید – و موفق شد – با تجدید بنایِ معابدِ مللِ مغلوب و نشان دادن تساهلِ مذعبیِ فراوان نسبت به آنان، قلبهای کاهنان شان را مفتونِ به خود کند.
مادها، بابلی ها و یهودی ها همگی اورا پادشاهِ «مشروعِ» خود می دانستند.
برخی از اقوام، مانند یهودیها اورا چون رهبرِ بزرگ و مصلح ترسیم کرده اند و حتا کوروش را یکی از فرستادگان خدا می شمارند. از این بیش در کتاب:« اشعیاء نبی»، آمده است:«… و خدا درباره کوروش می گوید او شبان من است و تمام مسرت مرا به اتمام خواهد رسانید.» و در همان کتاب، خصوصِ «اورشلیم» می گوید:« بنا خواهد شد و…»در تورات واژه عبری «ماشیاح» به مفهوم مسیح یا منجی موعود تنها برای کوروش بزرگ استفاده شده است؛ زیرا انبیای یهودی در طول اسارت یهودیان در سرزمین بابِل به قوم خود تسکین می دادند که نجات دهندهای خواهد آمد و آنها را از ظلم رها خواهد کرد و اورشلیم را دوباره آباد خواهد کرد. در باب «عزرا» در تورات یا عهد عتیق نیز آمده است که کوروش یهودیان را از سرزمین بندگی در بابِل که بزور به آنجا رانده شده بودند، نجات بخشید و آنها را با کاروانی از سپاهیان حکومت هخامنشی راهی سرزمین اجدادی خود در بیت المقدس یهود کرد.
در دیگر متون تاریخی یهودیان نیز بارها نام کوروش بزرگ مورد اشاره قرار گرفته و او را رهایی بخش یهودیان و حاکمی عادل که بر دوران طولانی اسارت یهودیان در بابِل نقطه پایان گذاشت، نامیده اند.
اگرچه کوروش تنها پادشاه از امپراتوریِ ایران نیست که مورد پرستش و ستایش یهودیان است. بل، درمتون تاریخیِ یهودیان، داریوش را نیز به عنوان یکی دیگر از پادشاهان هخامنشی مورد احترام قرار می دهد زیرا با درگذشت کوروش، داریوش امکان تکمیل ساخت معبد دوباره مقدس یهودیان در اورشلیم را فراهم کرد.
دولتِ جهانی/A world Empire،
آرنولد جوزف توینبی، Arnold Joseph Toynbee، تاریخدان و نویسنده شهیر انگلیسی یکی از کسانی است که نظریه جدید در مورد نحوه شکلگیری تمدن را معرفی مینماید. از نظر توینبی هر تمدن در سیر تحول خود چند مرحله را طی میکند. تحقیقی در تاریخ، جهان و باختر زمین و جغرافیای اداریِ هخامنشیان از آثار برجسته اوست.او در کتاب مشهورِ «بررسی تاریخ تمدن»، امپراتوری هخامنشیان را نخستین دولتِ جهانیِ دنیای کهن نامید.»
باری، امپراتوری در روزگار کوروش بزرگ و پس از ایشان، در اوج عظمتِ خود با تکیه بر قدرت نظامی، همچنان افضل ماند. ارتش ایران در آن دوره خصلت بین المللی داشت زیرا از جنگجویانِ اقوام مختلف و تشکیل دهنده امپراتوری ترکیب می شد.
و از این جهت است که منشور کوروش که نخستین لوح آزادی بشر نامیده شده و ارزشی تاریخی برای همه بشریت دارد، به رهایی و آزادگی همه ملتها و قومیتها در سرزمینهای زیر سلطه حکومت هخامنشی اشاره دارد؛ برای یهودیان نیز صاحب اهمیتی بسزا است.
در زمان مکتوب کردن منشور آزادی مذهبی جفرسون، یعنی 112سال پیش از آنکه اصل استوانه حقوق بشر کوروش بوسیله هرمزد رسام، باستانشناس آشوری تبار اهل بریتانیا از دل خاک بیرون آورده شود و محافل تاریخی از وجود لوحی متضمن احیای حقوق اقلیتهای مذهبی در دوره حکمرانی او باخبر شوند، رواداری کوروش از طریق منابع یونانی و لاتین به دوران مدرن رسیده بود. تاثیرپذیری توماس جفرسون از این وجه حکمرانیِ شماری از پادشاهان هخامنشی در یادداشتهایی که وی بر حاشیه کتاب «رساله در باب آداب و روح ملتها» اثر ولتر، فیلسوف سیاسی عصر روشنگری در فرانسه نوشته است نیز نمایان شده و دیده میشود که عدم تحمیل دین رسمی و رواداری مذهبی داریوش یکم که در امتداد پادشاهی کوروش هخامنشی بوده نظر وی را جلب کرده است. تجربه کوروش هخامنشی در اتخاذ سیاست رواداری مذهبی و عدم تحمیل دین رسمی که در کوروشنامه منعکس است الگویی را پیشاروی جفرسون گذاشت از حکومتی که در عین گستردگی پهنه خود و وجود بحرانهای پیشرو، آزادی عقاید را تضمین میکند.
از این بیش کوروشنامه گزنفون که پس از تأثیرگذاری عمده در دنیای باستان (از جمله بر اسکندر مقدونی و ژولیوس سزار) به فراموشی سپرده شده بود، در دوره پسا رنسانس و آغاز عصر روشنگری بار دیگر احیا شد و با ترجمههای تازه، الهامبخش فلاسفه سیاسی قرار گرفت. از نیکولا ماکیاولی و ژان ژاک روسو تا بنجامین فرانکلین در فکر پس زدن تفکر سیاسی قرون وسطی و ساخت بنای جامعه مدرن و شیوه حکومتداری صالح از گزنفون و نظام اخلاقی که او در کوروشنامه عرضه میکند تاثیر پذیرفتند. این در حالی است که رژیم اسلامی طی چهل و شش سال حاکم بر ایران، همچنان می کوشد تا تاریخ امپراتوریِ فاخرِ ایران را مورد تحریف نموده و مدعی می شود که ایرانِ پیش از اسلام وجود نداشته است!
بدین اعتبار و بنابر آنچه پیشتر گفته شد، شاه ایران در آن سیستم ونظمِ وسیعِ اداری، نظامی و در مجموع، کشورداری، «مقام متعالی» داشت. تمام اتباع، خدمتگزار شاه بودند و اورا سرچشمهِ «عدالت» و «رواداری» تلقی می کردند و این موارد بیانگر آن است که امپراتوریِ و اقعیِ بین المللیِ ایران، وسعتی جهانی داشته است!
سالگشت روز کوروش بزرگ۲۰۲۴-۱۴۰۳
نیره انصاری، حقوق دان، کارشناس حقوق بین الملل و حقوق اروپا، نویسنده، مشاور حقوقی بنیاد میراث پاسارگاد و مدافع حقوق بشر
بنیاد میراث پاسارگاد