سلامی دوباره به رضاشاه بزرگ، در آستانه ی سالگرد روز هفده دی ـ شکوه میرزادگی 

آنچه در جنبش انقلابی اخیر بر سر آزادی خواهان و به ويژه زنان ما آمده، تصویری واقعی و روشن است از اوج بلاهایی که یک حکومت مذهبی ـ شیعی می‌تواند حتی در قرن بیست و یکم بر سر مردمان یک کشور متمدن بیاورد.

می‌گویم جنبش انقلابی اخیر، زیرا خواست «کشف حجاب» در چهل و سه سال گذشته هیچوقت این همه گسترده و جدی در ایران مطرح و برملا نشده بود. و تا همین چندماه پیش همچنان برخی از اصلاح طلب‌ها و حتی بسیاری از کسانی که هنوز معنای «حکومت مذهبی» را به درستی درک نکرده بودند؛ می گفتند: «اگر صبر کنیم و اصلاحاتی انجام شود، و یا اگر بیشتر  به مبارزات مدنی خود ادامه دهیم کم کم می شود آزادی پوشش زنان مان را هم داشته باشیم». درست به سان همان کسانی که سالیان سال است  می گویند: «اگر رضاشاه نیامده بود، ما می توانستیم به مرور هم دموکراسی را داشته باشیم، و هم آزادی زنان را»

سال گذشته در مطلبی با عنوان «هفده دی با رضاشاه یا بی رضاشاه»(*) توضیح داده ام که چرا اگر رضاشاه و قدرت «دیکتاتورمآبانه» او نبود؛ هیچ شخص یا حتی حکومتی در «آن زمان» شجاعت و تاب رویارویی با قدرت مخوف مجتهدین را در ارتباط با آزادی زنان نداشت»

این روزها به این نتیجه رسیده ام که حتی در «این زمان» یعنی،صد سال پس از آن دوران، همچنان همان مجتهدین و مذهب شان مهمترین و مخوف ترین سد راه آزادی زنان ایران هستند.

این روزها می بینیم، در پی کشته شدن مهسایی که سمبل زیبای زن امروز ایران در جهان شده؛ شعار «زن زندگی آزادی» با کشف حجاب همراه گشته و جنبشی را بوجود آورده که کم نظیر است. متاسفانه نتیجه این جنبش تا کنون صدها کشته و هزارها زندانی داشته است اما بیشتر از همه ی اعتراضات در سال‌های گذشته، حکومت را به لرزه در آورده است.

 اگر به دقت به واکنش‌های نوشتاری و گفتاری مسئولین حکومتی از عمامه دارشان گرفته تا سران سپاهشان توجه کنیم متوجه می‌شویم که این هراس آن‌ها از کشف حجاب به مراتب بیش از شنیدن زشت ترین ناسزاها، و «مرگ بر خامنه ای» و حتی «مرگ بر جمهوری اسلامی» می باشد. و چنین است که می بینیم با هر توقف عمدی، یا اضطراری کوتاه مدتی که در جنبش پیش می آید، مسئولین حکومتی بلافاصله برنامه های مختلفی را در ارتباط با «گشت ارشاد» و «لزوم اهمیت حجاب» و «تاکید بر مجازات بد حجاب ها»، و «تذکر حجاب» اعلام می کنند، یعنی نشان می دهند که همچنان برای آن ها موضوع حجاب به هویت حکومت شان گره خورده است.

امسال در آستانه سالگرد روز تاریخی 17 دی، می‌خواهم نکته‌ای را به مطلب سال پیش خود اضافه کنم و آن این که: «به راستی اگر رضاشاه نبود، به جای 43 سال، اکنون 97 سال می‌شد که در چنگال حکومت اسلامی اسیر بودیم»

اکنون با دیدن جنایات حکومت اسلامی در همین سه چهارماه اخیر می‌شود این را ثابت کرد که حتی در قرن بیست و یکم هم با مدارا، و ملایمت و خواهش و تمنا، و آویزان شدن به دامن «حقوق بشر» و «سازمان ملل» و غیره زنان ما نمی توانند  از شر این قبیله ی مخوف نجات پیدا کنند؛ مگر اینکه در ساختن ایران برآمده از قلب این خیزش انقلابی، چون مردمان کشورهای پیشرفته و دموکرات، مذهب را برای همیشه و به طور کلی از  قوانین و به ویژه از کل آموزش و پرورش مان بیرون رانده و جهان مان را با جهان پیشرونده همگام کنیم.

سالروز تاریخی هفده دی خجسته باد

شکوه میرزادگی ـ سوم ژانویه 2022 

—————————————–

هفده دی با رضاشاه یا بی رضاشاه*

بنیاد میراث پاسارگاد

Read Previous

نقاشی های مریم سلیمیان، هنرمند جوان معترضی که گفته می شود خودکشی کرده است

Read Next

پوریا زراعتی در گفتگویی با چند تن از جوانان خارج کشور: نسل جوان چه انتظاری از نسل خاکستری دارد