ستاره نادری:‌ از او فقط در کتاب تاریخ در پاراگرافی کوتاه به عنوان بنیانگذار هخامنشیان یاد شده بود

با نام کوروش بزرگ چگونه آشنا شدید و اکنون درباره او چه احساسی دارید؟

این پرسش برای چند جوان تحصیل کرده زیر چهل سال ایرانی فرستاده شده است.

جوان هایی که (در داخل یا خارج ایران) کودکی و جوانی خود را در دوران حکومت اسلامی گذرانده اند؛ دورانی که همه ی دستگاه های آموزشی و رسانه ای در رد یا پنهان کردن ارزش های تاریخ و فرهنگ ایرانی و شخصیت های غیرشیعی آن کار کرده اند.

این صفحه با همکاری خانم فرحناز عمادی تنظیم شده است

 

 

 

 

 

 

به ترتیب حروف الفبا

آرتمس بابازاده گیتی فروز: (دانشجوی رشته تاریخ) انگلستان

من از شخصیت واقعی او اطلاعی ندارم، من از دین او پیروی نمی کنم، اما احساس می کنم او برای من مهم است.

چرا این طور است؟ آیا این حسی ناسیونالیستی ست؟ آیا این احساس از طرف کسی به من منتقل شده؟

چون داستان هایی از امپراتوری های بزرگ تاریخی ممکن است فرد کشور خود را دوست داشته باشد. مانند سلطنت با شکوه الیزابت اول یا میراث شارلمانی؟ شاید. شاید هم به این دلیل که او اولین بود. اولین کسی که اعلامیه حقوق بشر را مطرح کرد. اولین اعلامیه ی قانون جهانی، بوروکراسی مؤثر و مدیریت دولت.

شاید هم به این دلیل است که من شخصاً کوروش بزرگ را می شناسم.

کسی که نماینده حقوق مساوی مذهبی، جنسیتی و سیاسی است

کسی که به قانون اساسی که حافظ مردم باشد معتقد است.

این ها آشنا به نظر می رسند؟ شاید سازمان دهنده اعتراضات محلی شما، مادر شما، شاگرد شما. یا برنده جایزه صلح نوبل که ممکن است در مورد آن از تلویزیون شنیده باشید.

کورش را چون اطرافیانمان می شناسیم. شاید بتوانم شکلی از آن را تشخیص دهم

Cyrus or Koroush, I never knew him personally.

I don’t know of his true character, I don’t follow his religion, yet for me he is important, I feel I

know he is important. Why is that? Is it just nationalism? Have I merely been wooed by one

of the many great imperial stories of history which might lead one to love their country a little

more, like the glorious reign of Elizabeth I or the legacy of Charlemagne? Perhaps, but this

doesn’t feel right. Maybe because because he was the first. The first to establish a

declaration of human rights, the first to establish universal law, effective bureaucracy and

public administration. Perhaps.

But maybe, it’s because I do know Kourosh the Great personally.

Someone, who represents unequivocal equal religious, gender based and political rights, do

they sound familiar? Someone who believes in a constitution which safeguards the people,

do they sound familiar? Perhaps its your local protest organiser, your mother, your student

group or the Nobel Peace Prize winner you might have heard about on TV. We recognise

Kourosh because we recognise those around us. Perhaps I can recognise a figure of

کمند بنايي:‌دانشجوی رشته حقوق  (آلمان)

من از وقتی که یادم می‌آید اسم کوروش را در محیط خانواده شنیده‌ام. در این محیط درباره
کوروش بسیار حرف زده می‌شد و من هم از دوران کودکی نام او را بدون اینکه بدانم کیست،
در گفتگوهای روزانه می‌شنیدم.
ولی بر عکس خانه، در کل دوران مدرسه در آلمان حتا یک بار هم درباره کوروش چیزی به ما
یاد ندادند و یونان، روم و مصر تنها تمدنهای جهان باستان بودند که ما درباره آنها چیزی یاد
می‌گرفتیم. به همین دلیل همیشه فکر می‌کردم که مادر و پدر و برادرم درباره فرهنگ ایران
باستان و بخصوص کوروش بزرگ افسانه‌پردازی می‌کنند.
وقتی که با کلاس مدرسه‌ام برای اولین بار به لندن سفر کردم، از فرصت آزادی که به ما داده
بودند استفاده کردم و به بریتیش میوزیوم رفتم و نخستین چیزی که سراغش را گرفتم،
منشور کوروش بود. با دیدن این استوانه کوچک و شگفت‌انگیز، تشویق شدم که خودم درباره
کوروش بخوانم و بیشتر بدانم.
اولین چیزی که در باره کوروش یاد گرفتم، این بود که او برای اولین بار در تاریخ بشر دستوری
درباره حقوق انسانها نوشت و در آن از برگرداندن مردمان اسیر در بابل به شهرهایشان سخن
گفت. او همچنین به خدایان ملتهای دیگر احترام گذاشت و آنها را به معبدهایشان بازگرداند.
کوروش اولین پادشاهی بود که بعد از پیروزی بر دشمنانش آنها را تحقیر نکرد، به خدایان آنان
احترام گذاشت و حتا در بابل خودش را برگزیده مردوک نامید. او اصرار داشت که همگان بدانند
پادشاهی دادگر است و با آرامش، بدون جنگ و خونریزی وارد بابل شده و مردم از آمدن او
شاد شده‌اند. این کار کوروش تا به آن روز سابقه نداشت، زیرا پادشاهان دیگر معمولا نام خود
را با جنگ و کشتار جاودانه می‌کردند.

Kamand Banaie (Germani)

Since I remember, I always heard the name of Cyrus at home. My family used to talk
a lot about him on a daily basis but I didn’t really know who he was.
In contrast to that, I never even heard about Cyrus once for the whole 12 years that
I went to school in Germany. When it came to history class, my teachers only
mentioned Greece, Egypt and Rome. That’s why I always thought that everything my
parents and my brother told about the Persian Empire was just fairy tales and didn’t
exist in reality.
When I visited London during a school trip, I visited the British Museum in my free
time and directly went to the human rights cylinder. When I first saw it, it
immediately aroused my interest in Cyrus and I wanted to know more about him.
The first thing that I learned was that he declared human rights for the first time in
human history. He declared equality between all religious beliefs and ended slavery.
Cyrus was the first king who didn’t suppress his opponents after his victories, on the
contrary he showed respect to their gods. In Babylon he introduced himself as the
chosen King of Marduk. He wanted everyone to know that he was a righteous king
and that he came with peace. This was a revolutionary act by that time because
other kings usually celebrated themselves by war and murder.

  نسیم بهروز:‌ فعال سیاسی، مشروطه خواه (آمریکا)

این متن چکیده ای است از گفتار بلند خانم بهروز؛ که به دلیل محدودیت این بخش، به خواست خودشان فقط  از آن چه که در پاسخ به پرسش  بالا می باشد انتخاب شده است.
راستش از خواندن سوال شما، اولین نکته که به ذهنم رسید این بود که این سوال چقدر با ارزش است و جوابها به این سوال، میتوانند در یک بانک اطلاعاتی برای آموزش و پرورش و گسترش فرهنگ برای نسل آینده ایران بکار گرفته شود.
نسل من و جوانان دهه ۶۰ برای دسترسی به اطلاعات درست تاریخی با محدود یتهای بسیاری مواجه بودند و آموزش و پرورش تحت امر یک حاکمیت ایدیولوژیک با سانسور سعی در تحریف تاریخ بخصوص تاریخ پیش از اسلام داشت. از طرفی نسل جوانان ایرانی در داخل کشور همچنان تحت نفوذ مغزشویی آموزش و پرورش حاکم هستند. اما با این تفاوت که نسل من با دسترسی که نسل امروز به اینترنت و شبکه های اجتماعی را دارد را نداشت. طبیعی است که برای ما جمع آوری اطلاعت هویتی تاریخی و راستی آزمایی او بسیار دشوار تر بود. با وجود این آشنایی من با کوروش کبیر در چند مرحله و طی یک زمان طولانی شکل گرفت و کامل تر شد. به روشنی به یاد دارم که اولین آشنایی من با این دوران پر شکوه از تاریخ، به دبستان و دوران مدرسه و کتابهای تاریخی آن دوره برمیگردد. این برای من همیشه خیلی جای سوال بود که تاریخ با شکوه هخامنشی و تاریخ بیش از اسلام و سلسله های ایرانی، صفحات محدودی اختصاص داده می شود. سالهای بعد علاقه من به رشته علوم انسانی برای آشنایی بیشتر با تاریخ ایران با دید وسیعتر و روشنتری بود. اما همچنان در مراحل بعدی آموزشی همیشه با این سوال روبرو بودم که چرا در باره خدمات ارزشمند پادشاهان هخامنشی، بخصوص کوروش بزرگ، از قبیل عظمت، شکوه، عدالت و آزادی سانسور میشوند و در مقابل کتابهایی عریض و طویل با جزئیات کامل به تاریخ انقلاب اسلامی و تاریخ اسلام که به باور من جز دورانی از عقب گرد، زشتی، سیاهی، جنایت و در بند کشیدن انسانها نبودند، تعلق میگیرد.
در زمان بعد تر حدود ۱۳۸۲ وقتی دانشجو مدیریت بازرگانی بودم، در همانجا بود که از طریق جستجو در رسانه های غیر ایرانی و مرجع با شیوه مدیریت عدالتی کوروش بزرگ آشنا شدم و متاسفانه در دانشگاه های ایران هیچ اشاره ایی به مدیریت موفق و شیوه های یونیک کوروش بزرگ، در زمینه امور زنان، امور جاده سازی، امور بهداشت و…. نمیشود.
این برای نسل من مشخص بود که ما با یک دستگاه پروپاگاندا و یک دستگاه مغزشویی برای دور نگه داشتن ما از هویت ایرانی مان مواجع هستیم. هویتی که راه دوری را پشت سر گذاشته و از مسیر پیوند سینه به سینه، از نسل دیرینه تا به امروز به نسل من رسیده است.

مهدی تازیک: دکترای اسلام پژوهی -( سوییس )

در باره زمان آشنایی ام با نام کوروشفکر می کنم اسم کوروش را نخستین بار در خارج از کشور در سن شاید ۲۲ و یا ۲۵ شنیده ام  ــ اما مطمئن نیستم.
در مورد منشور کوروش: از طریق اخبار و مقالات بنیاد میراث پاسارگاد با این منشور آشنا شدم و فکر می کنم نخستین بار آن را در سایت بنیاد خواندم.
آنچه که در باره کوروش فکر می کنم: در باره کوروش بسیار کم می دانم؛ اما رواداری دینی و مذهبی که از منشور او بر می آید شاید نشان از آن داشته باشد که او در محیطی رشد کرده است که «آدمی» بر «خدا» / «خداها» ارجعیت داشته است.

ندا عبقری: مشاور هنری و آفرینش هنر (آمریکا)
من از سال ها پیش بوسیله پدر و مادرم با کورش کبیر آشنا شدم و دانستم که او اولین کسی بود که در مورد رعایت حقوق انسان ها
سخن گفته است . سال ها پیش پدر و مادرم کتاب زیر در باره کورش را به من هدیه دادند که برایم بسیار ارزشمند است وکتابی است
به زبان انگلیسی که برایم راحت بود که بخوانم و با کورش بیشتر آشنا شوم. این کتاب گنجینه ای است در میان کتاب هایم و در آینده
برای دخترم وسیله ایست که بیشتر با کورش آشنا شود.
من نسبت به کورش احساس خوبی دارم و افتخار می کنم که چنین شخصیتی در پیشینه دیرینه ما وجود داشته و امیدوارم که ما
ایرانیان به حقوق انسان ها بیشتر اهمیت دهیم.
روز جهانی کور ش شاد باد

نوید عبقری : کارشناس امور مالی و اقتصاد

من در دبیرستان و هم بوسیله پدر و مادرم با کورش کبیر آشنا شدم.مهمترین موردی که مورد توجه من بود این بود که اویکی از بنام
ترین شاهان ایران بود که توانست در عصر خود ایران را توسعه دهد و بزرگترین امپراطوری ایران را بنا نهد. او تنها پادشاهی
بود که باور داشت که هرکسی با هر باور و دینی میتواند در سرزمین ایران در هر جایی که می خواهد زندگی کند و آزادانه به
جاهای دیگر رفت و آمد داشته باشد، و این یکی از اصول بنیادین حقوق بشر است. خاطره ای را که برایم جالب است، برایتان
مینویسم. پسرم در سن 4 سالگی از کتاب کوروش که پدر و مادرم به ما هدیه داده بودند، با دیدن عکس روی جلد بسیار هیجان زده
پرسید ؟ این کیست ؟ و وقتی برایش توضیح داده شد، گفت ، میخواهد که کتاب را بخواند و این زمانی بود که هنوز نمی توانست
بخواند. امید است در آینده وقتی به سنی رسید که بتواند متون تاریخی سنگین را بخواند، این کار را بکند و البته که من و مادر بزرگ
و پدر بزرگ اورا تشویف خواهیم کرد که بیشتر با تاریخ ایران آشنا شود.
احساس من به کورش احساس قدر دانی و افتخار است و به خود می بالم که اجداد ایرانیم این چنین بوده اند. روز جهانی کورش را
تبریک می گویم و امید دارم که مردمان ایران با این سابقه تاریخی آزادانه زندگی کنند.

(ستاره نادری: مهندس محیط زیست، کارآفرین ( ایران

پرسش دشواریست ،اولین بار که نام کوروش را شنیدم در مدرسه بود . از او در کتاب تاریخ در پاراگرافی کوتاه به عنوان بنیانگذار هخامنشیان که کودکی تلخی داشته یاد شده بود. همین ! نه از داستان زندگی او ،نه از منش و رفتار او و نه اینکه کوروش بنیانگذار و پدر ایران است صحبتی در هیچ کجا نبود. به یاد دارم که صد صفحه اول یکی از کتاب های تاریخ ، به عربستان در آغاز اسلام اختصاص داشت و تاریخ روایات شیعی ائمه.
اینترنت هنوز محدود بود به چت روم های یاهو و بلاگ اسکای. کتاب ها سانسور میشدند. ماهواره محدود بود به کانال های ترکیه و چند شبکه سرگرمی. اما همه ما آموزگاران ،دانش آمون ، اولیاء ،همسایه ها، عباس آقا لوازم تحریر فروشی سر کوچه دبیرستان و شایان پسر جوان جذابی که جلوی در مدرسه ترشک میفروخت ، همه میدانستیم که به نوشته های کتاب درسی اعتمادی نیست. شاید اطلاع دقیق از جزئیات تاریخ در کار نبود ،اما توافقی ناگفته در جامعه وجود داشت که ایران تاریخی پرشکوه داشته ودارای تمدنی بزرگ است.
اما این وضعیت تغییر کرد. معجزه ای به نام اینترنت و فیلتر شکن به یاری ما آمد. کتاب های ممنوعه در دسترس بود و نه فقط منابع فارسی ،منابع انگلیسی هم در دسترس بودند. اطلاع کم کم در سطح جامعه پخش شد و اینبار حک.مت ناچار به کنش متقابل بود. من ، نوجوان ایرانی کوروش را از دشمنان او شناختم ، از معلم دینی و پرورشی راهنمایی و ارتش سایبری. هر چه را انکار کردند باور نکردم. خواندم. گفتند چطور بدون خونریری و با صلح شهر بزرگی مثل بابل را گرفته ؟ خواندم و فهمیدم. گفتند یهودیست، اصلا به ایران ارتباطی نداشته است. خواندم و دیدم بزرگ منشی او حتی به تورات رسیده. به هرودوت دشمن قسم خورده ایران و ایرانی استناد کردند تا بدی خشایارشا و داریوش برزگ را به رخ بکشند ، من خواندم و جز اقتدار آنها و پارسایی کوروش چیزی ندیدم. هر چه بد گفتند ،من بیشتر به خواندن اصل منابع روی آوردم و بیشتر شیفته او شدم. امروز او را میشناسم ، پادشاهی توانمند ،دادگر و نیرومند که کشور ما و اقوام ایرانی را یکپارچه کرد و اولین سیستم بروکراتیک جهان را پایه گذاری کرد. پروپاگاندا فقط تا زمانی کار میکند که دسترسی به اطلاعات اندک باشد وناقص. ذهن پرسشگربا اندک اشاره دست به کار میشود. به ویژه که ریشه هایت عمیق باشد ، مثل ریشه های ایران که هزارها سال وقت داشته  تا در دل خاک فرورود. ریشه های نهالی که کوروش کاشته و با داد و خرد و پهلوانی آبیاری شده.

بنیاد میراث پاسارگاد

Read Previous

انتشار شماره 36 آوای تبعید:‌ یژه نامه ای در ارتباط با فرهنگ و ادبیات ترکمن

Read Next

مهدی رضایی تازیک:‌ با کوروش نخستین بار در خارج کشور آشنا شدم