همان طور که برخی از محققین دریافته اند فریدون پیشدادی (مخلوق برتر دوست منش) با آگرادات کوروش هخامنشی (مرد سیلابی برتر از خانوادهٔ دوست منش) مطابقت دارد:
فریدون نیای اساطیری ایرانیان ساقط کنندهٔ اژی دهاک همان کوروش سوم ملقب به پدر ساقط کنندهٔ آژدهاک خبر موسی خورنی (آستیاگ) است (در اوستا اژی دهاک= مار افعی با اژدهاک= ثروتمند مشتبه شده است). گرچه در دو جدول ابوریحان بیرونی کوروش سوم (کوروش بزرگ) را با کیخسرو و کی لهراسب مقایسه کرده اند، امّا مسلّم است که از این دو اولی همان کیاخسار (هوخشتره) است و دومی همان ائوروت اسپ (یرواند پادشاه ولایات جنوب قفقاز و داماد ولیعهد آستیاگ) که او نیز مانند آستیاگ (آژدهاک خبر موسی خورنی) توسط کوروش (فریدون) ساقط شده است.
نتیجه گیری برخی از محققین بعد از انقلاب اسلامی در این باب با اندکی اصلاح از این قرار است: “در خبر ابوریحان بیرونی بالای نام قومبسوس/قمبوزس، در جدول ملوک کلده نام کورش بانی بیتالمقدس را میبینیم. اما جدول کتب اهل مغرب عنوان قورس که لهراسب است را درج کرده است. با این حساب، نام پدر و یا سلف قومبسوس/قمبوزس در دو جدول به گونهٔ «کوروش بانی بیتالمقدس/ قورس که لهراسب است» ثبت گردیده است. نتیجه، آن کوروش که دستور بازسازی اورشلیم را داد، همان قورس در جدول کتب اهل مغرب و کوروش سوم (بزرگ) پدر کمبوجیه سوم است.
در جدول ملوک کلده، در بالای نام کورش بانی بیتالمقدس به نام داریوش مادی اول (ثروتمند مادی، ایشتویگو/آستیاگ) برمیخوریم. اما در جدول کتب اهل مغرب، یک نام کوروش دیگر با عنوان کورش که کیخسرو است، ذکر گردیده است. با نگاه به تبارنامهٔ هخامنشیان مشخص میشود که او کوروش دوم انشانی (توس نوذری اوستا و شاهنامه) پسر چیشپیش دوم، پدر کمبوجیه دوم و پدربزرگ کوروش سوم (بزرگ) است.
در اینجا فارغ از اینکه چرا در جدول کتب اهل مغرب، این شخصیت با کیخسرو یکی دانسته شده؛ مطلبی مهمتر برایمان آشکار میشود و آن اینکه مدعیان کنونی یکی بودن کوروش بزرگ هخامنشی با کیخسرو کیانی در اسناد، باید نظریهٔ خود را کمی دستکاری نموده و کوروش هخامنشی را دستکم لهراسپ، و نه کیخسرو، خطاب نمایند.
در دنباله، اسناد همگی کمابیش دورهای ۶۰ ساله را برای فرمانروایی کیخسرو ذکر کردهاند. اما در جدول ملوک اهل کلده، سالهای فرمانروایی کوروش بانی بیتالمقدس را ۹ سال ذکر کرده است، که این عدد مساوی با سالهای تاجگذاری کوروش در بابل تا جانشینی کمبوجیه (۵۳۰-۵۳۸)، میباشد. سالهای فرمانروایی شخصیتی نیز که با عنوان قورس که لهراسب است در جدول کتب اهل مغرب آمده، ۳۴ سال ذکر شده است. این مدت کمابیش با مجموع سالهای فرمانروایی کوروش (سوم) از زمان تاجگذاری به عنوان شاه پارس و انشان (۵۶۲ یا ۵۵۶) تا پایان آن برابر است.
پس میبینیم، شخصیتی که در جدول کتب اهل مغرب از لحاظ مدت زمان فرمانروایی نیز با کوروش بزرگ مطابقت دارد، همان شخصیتِ با عنوان قورس که لهراسب (یرواند) است، میباشد.”
این نتیجه گیری و گفتهٔ اخیر را به نقل از یک روایت ابوریحان بیرونی آورده اند. لهراسب همان ائوروت اسپ (یرواند، سپیتمه) است که توسط کوروش ساقط شد و همسرش آمیتیس به ازدواج کوروش در آمد و پسرانش مگابرن ویشتاسپ (حاکم ارمنستان و ماد سفلی) و زریادر سپیتاک (حاکم ری) به فرزند خواندگی و برادر خواندگی کوروش در آمده و به حکومت گرگان و دربیکان سمت بلخ بر گماشته شدند.
از سوی دیگر اژی دهاک (مار افعی) و جمشید (شاه همزاد) مطابق با ریموش (مار افعی) پادشاه بابلی و مخاصم پرهشی (پارسی) وی، ابالگامش (شاه همزاد) در قرن بیست و سوم پیش از میلاد است که در آن عهد سپاه ابالگامش توسط سپاه ریموش قتل عام شده است. بعداّ نام آژدهاک (آستیاگ، ثروتمند) را با اژی دهاک (مار افعی) یکی گرفته و کوروش (فریدون) و آستیاگ (آژدهاک خبر موسی خورنی) را با آنها ربط داده اند ولی مجبور شده اند برای پُر کردن خلأ زمانی بین کوروش و ابالگامش (جمشید)- ریموش (اژی دهاک) برای هرکدام جمشید و اژی دهاک سلطنت هزار ساله قائل شوند.
منابع عمده:
١- مقالهٔ کوروش، که کیخسرو نیست، از مهرداد ایران مهر.
٢- بین النهرین باستان، تألیف ژرژ رو. ترجمهٔ عبدالرضا هوشنگ مهدوی.
٣- جلد اول یشتها گزارش استاد ابراهیم پورداود.
بنیاد میراث پاسارگاد