رویکرد تازه ای از نفرت تمام نشدنی حکومت اسلامی نسبت به کوروش و فرهنگ و تاریخ ایران در روز کوروش بزرگ

دو مطلب زیر از سوی نشریه جوان که گفته می شود وابسته به قالیباف است منتشر شده است. برخی نیز گفته اند این نشریه به سپاه پاسداران تعلق دارد

  این مطالب در پی تبریک ها  و عکس هایی ست که در روز کوروش بزرگ  از سوی مردم و رایوی اسرائیل به مردم ایران گفته شده است.

در این دو مطلب به  وضوح نفرت  از کورش و فرهنگ و تاریخ ایران از یک سو و نفرت از یهودیان  دیده می شود. آنها سعی کرده اند که  با گفتن دروغ هایی کثیف چون «مردم ایران ۲۵۰۰ سال است که از جهودها نفرت دارند»این نفرت خودشان را به مردمان ساده کم سواد منتقل کنند.  

بنیاد میراث پاسارگاد

***

رادیو اسرائیل:

روز کوروش بزرگ مردی که زنجیرهای ستم و اسارت را پاره کرد، بر همه آزادی‌خواهان ایرانی خجسته باد. آینده به کوروش بزرگ، به صلح و به آزادی تعلق دارد.

*****

:از محمدرضا کائینی، دبیر سرویس تاریخ روزنامه جوان

بمناسبت ۷ آبان‌ماه که عده ای آن را روز بزرگداشت کوروش می‌نامند

ایران تاریخی دارد به درازای هزاران سال و به قول برخی هشت هزار سال! در این مدت پادشاهانی آمده‌اند با خصال خوب و بد که مدتی خویش را بر مردمان این دیار تحمیل کرده‌اند و رفته‌اند. تمام سخن اینجاست که زمانه و کارنامه آنان را باید در روایتی ایرانی جست و نه بیگانه نگاشته. از میانه این عده از حکمرانان خوب یا بد، از دویست سال پیش، نام “کوروش هخامنشی “بسا برجسته گشته است. درباره او جز چند سنگ نبشته و نیز تاریخ‌نگاری‌های یونانی و ایضاً پروپاگاندای یهودی، چیزی در دست نیست. اساساً بر اساس کدامین نقل و روایت ایرانی، باید او را بر دیگران ترجیح داد؟ وانگهی گزارش صحیح و موثق درباره او و همگنانش، در کجا آمده که بتواند راه را برای مقایسه و ترجیح ما باز کند؟

گفتیم که گزارش گری کوروش، از تاریخ‌نگاری یونانی و به‌طور مشخص هرودوت آغاز گشته. هرودوت در توصیف کوروش، بسا صفات منفی را بدو نسبت می‌دهد و چهره‌ای که از او می‌سازد، به هیچ روی منزه نیست. دیگر تاریخ نویسان یونانی نیز، کم و بیش همین راه را پیموده‌اند. پرسش اینجاست که چرا تاریخ‌نگاری جماعتی که همواره در ستیز با ایرانیان باستان بوده‌اند، این‌گونه نزد ما جدی و موثق قلمداد می‌شود؟

دیگر جماعتی که بسیار سنگ کوروش را به سینه زده‌اند، یهودیان‌اند. قومی که از پیامد‌های فتح بابل توسط وی منتفع گشته‌اند. صرف‌نظر از راست و دروغ داستان کوروش با این نحله، آنان انگیزه داشته‌اند که به خاطر این شهرت تاریخی، هست و نیست ایرانیان را به کوروش گره بزنند. کاری که تا هم اینک نیز اندیشکده‌ها و رسانه‌های ایشان بدان مشغول‌اند. اگر آنان در راستای منافع تاریخی و تبلیغی خویش بدین کار شده‌اند، چرا ما باید با آنان هم‌داستان شویم؟
همان‌گونه که اشارت رفت، در حافظه تاریخی ایرانیان، هیچ‌گاه کوروش به مثابه پدر یا سلسله‌جنبان تاریخ کشورشان مطرح نبوده است. “مسعودی ” و ” ابن حمدون ” هرچه از مردمان این دیار درباره پیشینه خویش پرسیدند، به چنین نامی برنخوردند. ” فردوسی ” نیز که استاد اسطوره‌سازی است، هیچ‌گاه او را ندید تا او را به اضعاف مضاعف بزرگ کند! از دو سده پیش به ماقبل هم، هیچ‌کس به یاد نمی‌آورد که در نیاکان و اطراف خویش، کسی به کوروش نامیده شده باشد. کوروش حتی اگر واقعی هم باشد، با مختصاتی که در دویست سال اخیر بدان منضم گشته، پدیده‌ای کاملاً نوین است.

برخی در فرآیند کوروش پژوهی، حفاری‌های دو سده اخیر و یافت شدن پاره‌ای سنگ‌نبشته‌ها را، شاهدی بر وجود سرسلسله هخامنشیان گرفته‌اند. هرچند که در ترجمه همین موارد ازجمله منشور کوروش نیز، اختلاف وجود دارد و عده‌ای مدلول این لوحه را با آنچه تبلیغ شده متفاوت می‌دانند، اما پرسش اینجاست که ظرفیت اثبات تاریخ از این طریق، بدون وجود دیگر شواهد متقن تاریخی تا چه میزان است؟ به‌عبارت‌دیگر وجود چند سنگ‌نبشته-که مفهوم آن مورد مناقشه است-تا چه حد می‌تواند امری پر ابهام را قطعی کند؟

وجود مزار کوروش در مکانی که هم‌اینک تصور آن می‌رود نیز، ازجمله پر چالش‌ترین مقولات درباره اوست. بسیاری از قائلان به وجود او، از محل دفن وی اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند. بسیاری نیز دوری محلی که وی در آن کشته شده با عمارت کنونی را، شاهدی بر بی اعتباری این مزار گرفته اند. اسناد نیز نشان می‌دهد که تا دو سده قبل، از عمارتی که امروزه در پاسارگاد به نام اوست، به “مقبره مادر حضرت سلیمان ” تعبیر می‌شده است.

برحسب آنچه کوروش گرایان ادعا می‌کنند، بسا کشور‌های عربی از قبیل: عربستان، یمن، سوریه، لبنان و… الخ، در قلمرو فرمانروایی کوروش بوده است، یعنی کوروش همان‌قدر که به قلمرو امروزین فارس‌ها تعلق دارد، از آنِ اعراب نیز هست، بنابراین از چه روی عده‌ای کوروش را به مثابه حربه‌ای برای حمله به اعراب برگزیده‌اند؟

پاره‌ای پژوهشگران با گرایش‌های مذهبی نیز، در پی تطبیق علائم کوروش با برخی اشارات مندرج در کتب آسمانی برآمده‌اند. مثلاً برخی مدعی وجود سرگذشت کوروش در تورات شده‌اند! در این صورت پرسش اینجاست: اینان از توراتی سخن می‌گویند که خدا ساخته است یا خاخام ساخته؟ به‌علاوه بنای کتب آسمانی، عمدتا روایت تفصیلی داستان‌ها نیست که اشاراتی گذرا و مصداقی است. عده‌ای ازجمله “ابوالکلام آزاد “نیز درصدد چنین تطبیقی با قرآن برآمده‌اند که ادعایی است در حد یک احتمال و غیر قابل قبول از سوی جمله مفسران.

نکته جالب درباره کوروش نگاری‌های صدسال اخیر-که زنده‌یاد جلال آل احمد نیز بدان اذعان دارد-پرش مضحک و به یک‌باره تاریخ از کوروش به رضاخان است! گو اینکه تمامی پادشاهان زیسته در این بازه زمانی مطول، حشرات الارض بوده‌اند! شاید بتوان ریشه بسا تاریخ‌سازی‌ها در این فقره را، در همین واپسین نکته جست، از قبیل کار‌های سفارشی “حسین پیرنیا “و دیگران. القاء اینکه تن دادن به پادشاهی در این مرز و بوم، سرنوشت ازلی و ابدی مردمان آن است و هر گرایش دیگری جز آن، بیهوده دست و پا می‌زند! مباد که به باور چنین سخافتی تن در دهیم.

پ.ن: این همه نگفتیم تا وجود کوروش را منکر شویم، بل در پی آن بودیم تا شماری از چالش‌های این طریق صعب را یادآور شویم.

 

دستکش مخملی روی پنجه‌های چدنی اسرائیل!

چند روز پیش از تعرض رژیم صهیونیستی به آسمان ایران، تصویری در اکانت‌های مرتبط با ارتش و دولت اسرائیل منتشر شد که در آن یک سرباز اسرائیلی پرچم «شیر و خورشید» را که امروز توسط اپوزیسیون تبدیل به نماد ملی‌گرایی و ضدیت با نظام اسلامی شده‌است، در میان خرابه‌های غزه بر افراشته است. اکانت‌های اجاره‌ای فارسی‌زبان هم مشغول تمجید و حمایت از ارتش جنایتکار صهیونیستی شدند و بر برادری خود با رژیم و مردم اسرائیل تأکید کردند. حالا چند روز پس از تجاوز رژیم صهیونیستی به آسمان ایران، اکانت‌های متعدد صهیونیستی و از جمله اکانت رسمی فارسی‌زبان وزارت خارجه رژیم با نام «اسرائیل به فارسی» ضمن تبریک هفتم آبان و سالروز بزرگداشت کوروش با پیوست تصویری از مقبره منتسب به او، نوشته‌اند که «ما با هم پیروزیم»! این اقدامات و اقدامات مشابه بسیاری که رژیم صهیونیستی در سال‌های اخیر اجرا می‌کند، همگی ذیل پروژه بزرگ‌تری برای برادر‌نمایی و پیوند کاذب نسلی بازتعریف می‌شود.
بازو‌های شناختی صهیونیسم در سال‌های اخیر با تعریف یک پروژه وسیع و چندبعدی برای خود تلاش کرده‌است که از طریق اشاعه گزاره‌های کذب تاریخی در رسانه‌ها و فضای مجازی، میان مردم ایران و شهروندان غاصب اسرائیلی یک قرابت و اخوت تاریخی مصنوعی بسازند تا از حجم نفرت و خشم عمومی ایرانیان نسبت به جنایتکاران یهودی بکاهند؛ از نامگذاری بعضی خیابان‌های اسرائیل به نام کوروش تا برجسته‌سازی بعضی روز‌ها و مناسبت‌های نه‌چندان معتبر در ایران؛ از ملاقات نخست‌وزیر رژیم با شاهزاده پهلوی تا انتشار متن‌ها و ویدئو‌های سراسر دروغ به طور گسترده در فضای مجازی فارسی‌زبان. همه و همه ذیل این پروژه بزرگ صهیونیستی قرار می‌گیرند. اکانت‌های متعدد و ناشناخته فارسی‌زبان در شبکه‌های اجتماعی خصوصاً در توییتر و اینستاگرام مأموریت دارند با تمجید و حمایت از اقدامات صهیونیست‌ها و سفیدشویی ارتش و نخست‌وزیر اسرائیل با اشاره به مغالطاتی نظیر اصابت پرتابه‌های اسرائیلی به مراکز نظامی و عدم آسیب‌رسانی به مردم ایران، بر این برادری و علاقه دیرینه بین دو ملت تأکید کنند.
به نظر می‌رسد در مقابل این پروژه برادرنمایی و دستکش‌های مخملی صهیونیسم روی پنجه‌های چدنی، یادآوری و گوشزد واقعیات قطعی و مسلم‌الوقوع تاریخی از تخاصم دیرینه و باستانی یهودیان تندرو علیه ملت ایران نیاز ضروری افکار عمومی است. حوادثی نظیر قتل‌عام ۷۰ هزار ایرانی توسط یهودیان، با خیانت «استر» در عصر خشایارشاه نشان از کینه و عداوت دیرینه یهود با ملت ایران دارد که امروز هم هر ساله طی جشن‌های یهودی «پوریم» در سرزمین‌های اشغالی گرامی داشته می‌شود. یک نفرت عمیق و ریشه دوانده تاریخی میان دو ملت وجود دارد که خود صهیونیست‌ها هم بر آن واقف بوده و گاهی به ناچار به آن اعتراف کرده‌اند. مثلاً نتانیاهو در سخنرانی خود در کنگره امریکا تصریح کرده بود که یک «نفرت دیرینه» میان دو ملت هست و «ایران و ایرانیان» بزرگ‌ترین تهدید برای یهود هستند.
او همچنین در سخنرانی خود به «تداوم ۲ هزارو ۵۰۰ ساله این نفرت» نیز اعتراف کرده بود. این نفرت تاریخی به قدری عمیق است که تأثیرات خود را بر فرهنگ، شعر و ضرب‌المثل‌های تاریخی پارسی هم گذاشته‌است و در نتیجه این جنایات و خباثات همواره در فرهنگ ایرانی «جهود» به نمادی از شرارت و حیله‌گیری و جنایتکاری بدل شده‌است. خوب است که صهیونیست‌ها بی‌جهت آب در هاون نکوبند و عرض خود نبرند و حافظه تاریخی ملت ایران را فراموش نکنند که قطعاً نفرت‌های ۲هزارو۵۰۰ ساله با چند توییت و تصویر مجازی تبدیل به اخوت و برادری نخواهد شد.

بنیاد میراث پاسارگاد

Read Previous

معاویه یک عرب ایرانی مسیحی- دکتر مسعود امیرخلیلی

Read Next

کوروش بزرگ، تاریخ را دگرگون کرد – شاهرخ رزمجو