تاریخ انتشار: October 23, 2025
آقای احمد مظاهری
از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، نشانههایی آشکار از یک نگاه فراملی و ایدئولوژیک در گفتار و رفتار آیتالله خمینی دیده شد. او ایران را نه به عنوان یک وطن با تاریخ، فرهنگ و هویت مستقل، بلکه به عنوان پایگاه آغاز یک انقلاب جهانی اسلامی میدید. این نگاه، در سالهای بعد توسط جانشینش، آیتالله خامنهای، با شدت و گستردگی بیشتری دنبال شد.
خمینی، در سخنرانیهای متعدد، ملیگرایی را «ضد اسلام» و «شرک» دانست. او تأکید میکرد که مسلمانان باید فراتر از مرزهای جغرافیایی فکر کنند و به امت اسلامی تعلق داشته باشند، نه به یک ملت خاص.
رهبر فعلی جمهوری اسلامی نیز بارها گفته است، «ما مسلمانیم قبل از آنکه ایرانی باشیم.»
ایدئولوژی امتگرایی، با تأکید بر وحدت اسلامی، تلاش کرد ایران را بخشی از یک کل بزرگتر معرفی کند. اما در عمل، این سیاست باعث شد هویت تاریخی و فرهنگی ایران به حاشیه رانده شود. جشنهای ملی کمرنگ شدند، نمادهای باستانی تخریب یا سانسور شدند، و ایراندوستان به «ضد انقلاب» یا «غربزده» متهم شدند
برای خمینی و خامنهای، اهمیت ایران نه در خود این سرزمین، بلکه در ظرفیتهای مالی، انسانی و ژئوپلیتیکی آن برای صدور انقلاب و ایجاد یک هلال شیعی در منطقه بود. این پروژه شامل حمایت گسترده از گروههای نیابتی در کشورهای مختلف بود:
- لبنان: تأسیس و تقویت حزبالله با میلیاردها دلار کمک مالی و نظامی
- سوریه: حمایت از رژیم بشار اسد در جنگ داخلی، با هزینههای سنگین انسانی و مالی
- عراق: ایجاد و پشتیبانی از گروههای شبهنظامی شیعه مانند حشد الشعبی
- یمن: حمایت از حوثیها در برابر ائتلاف سعودی
- افغانستان: تجهیز و سازماندهی گروههایی مانند فاطمیون برای جنگهای نیابتی
این سیاستها نه تنها منابع کشور را هدر داد، بلکه موجب انزوای منطقهای و بینالمللی ایران شد.
در این نگاه ایدئولوژیک، یک مسلمان شیعه غیرایرانی، حتی اگر از فرهنگ و زبان دیگری باشد، بر یک ایرانی غیرمسلمان یا حتی مسلمان غیرشیعه ترجیح داده میشود. این ترجیح، در سیاستهای داخلی نیز بازتاب یافته است: از تبعیضهای مذهبی گرفته تا سرکوب اقلیتهای دینی و قومی.
در حالی که مردم ایران با بحرانهای اقتصادی، تورم، بیکاری و کمبود خدمات اولیه، و قطعی آب و برق مواجهند، رژیم حاکم بر ایران میلیونها دلار در کشورهای دیگر هزینه ایجاد یک امپراطوری شیعه کردهاست.
در چنین اوضاع و احوالی است که توسل به «ملیگرایی» و بازکشت به هویت ملی و فرهنگی ایرانیان میتواند به عنوان پادزهری موٍثر در برابر ایدئولوژی امت گرایی عمل کند و کشورمان را از این وضع اسفناک نجات دهد.
در سالهای اخیر بنیاد پاسارگاد به عنوان یک نهاد فرهنگی و پژوهشی، نقش مهمی در بازآفرینی و تقویت عناصر هویت ایرانی ایفا کرده است و میتواند عامل موٍثری در بیداری ایرانیان و احیای ملیگرایی در ایران داشته باشد.
بازخوانی میراث تاریخی ایران
بنیاد پاسارگاد با تمرکز بر دورههای درخشان تاریخ ایران، بهویژه دوران هخامنشیان و ساسانیان، تلاش کرده است تا میراث فرهنگی ایران را از فراموشی نجات دهد. این بنیاد با انتشار مقالات، کتابها و برگزاری همایشهای علمی، مفاهیم بنیادینی چون آزادی، عدالت، و احترام به حقوق بشر را که در منشور کوروش کبیر تجلی یافتهاند، به نسل جدید معرفی کرده است.
حمایت از هنر و فرهنگ ایرانی
یکی از فعالیتهای برجسته بنیاد پاسارگاد، حمایت از هنرهای سنتی و مدرن ایرانی است. از خوشنویسی و موسیقی گرفته تا سینما و ادبیات، این بنیاد با ایجاد بسترهایی برای هنرمندان، به حفظ و گسترش زبان فرهنگی ایران کمک کرده است. این اقدامات نه تنها موجب تقویت حس تعلق به فرهنگ ایرانی شده، بلکه در سطح بینالمللی نیز تصویر مثبتی از ایران ارائه داده است.
آموزش و آگاهیبخشی
بنیاد پاسارگاد با تولید محتوای آموزشی و فرهنگی، به ویژه برای جوانان، نقش مهمی در آگاهیبخشی نسبت به تاریخ و ارزشهای ملی ایفا کرده است. این بنیاد با تأکید بر مفاهیم هویت ایرانی، تلاش کرده است تا نسل جدید را با ریشههای فرهنگی خود آشنا سازد و حس افتخار ملی را در آنان تقویت کند.
نقش در دیپلماسی فرهنگی
در عرصه بینالمللی، بنیاد پاسارگاد با همکاری با نهادهای فرهنگی جهانی، به معرفی تمدن ایران و ارزشهای انسانی آن پرداخته است. این دیپلماسی فرهنگی، نه تنها موجب نزدیکی ملتها شده، بلکه تصویر ایران را به عنوان کشوری با تمدنی غنی و انسانی در جهان تثبیت کرده است.
در برابر این روند، بسیاری از روشنفکران، فعالان فرهنگی و بنیاد ، خواستار بازگشت به ملیگرایی شدهاند. ملیگرایی نه بهعنوان تعصب، بلکه بهعنوان عشق به خاک، فرهنگ و مردم ایران.
ملیگرایی یعنی:
- افتخار به کوروش، داریوش و تمدن ایران باستان.
- پاسداشت زبان فارسی و ادبیات فاخر ایرانی.
- احیای جشنهای ملی مانند نوروز، مهرگان و سده.
- تقویت استقلال فرهنگی و سیاسی ایران در برابر نفوذ خارجی.
امتگرایی، در عمل نه تنها نتوانسته نتوانسته وحدت ایجاد کند، بلکه باعث شکافهای داخلی و وابستگیهای
خارجی شده است. در مقابل، ملیگرایی میتواند انسجام اجتماعی، مشارکت سیاسی و استقلال فرهنگی را تقویت کند
در دنیایی که ملتها برای حفظ هویت خود تلاش میکنند، ایران نیز نیازمند بازگشت به ریشههای ملی خود است. ملیگرایی، نه دشمن دین است و نه ضد اخلاق؛ بلکه راهی است برای بازسازی غرور ملی، حفظ فرهنگ ایرانی و مقابله با ایدئولوژیهایی که ایران را به حاشیه میبرند.
شاید وقت آن رسیده باشد که دوباره بگوییم:
«زنده باد ایران»
بنیاد میراث پاسارگاد