خسرو سمنانی رییس سابق هیئت امنای ایرانیکا در دانشگاه کلمبیا
ایرانزمین از زمانِ هخامنشیان شاملِ سرزمینهایی بوده که اکنون به طور کامل از آن جدا شدهاند، آشنایی با تاریخ و فرهنگِ این خاکِ پاکِ گسترده و مقدس، نیاز به ایجادِ مجموعهای داشت که بتواند برای همیشه در گذرگاه تاریخ باقی بماند.
نطفهیِ ایجاد این مجموعه، یا دانشنامهیِ جامع و کامل، توسطِ زنده یاد پروفسور احسان یارشاطر، دانشمند و ایران شناس بی نظیر شکل گرفت. میتوان گفت حیات دانشنامه ایرانیکا با زندگی احسان یارشاطر پیوند خورده است. در سال 1968 او بود که برای اولین بار مرکز مطالعات ایران را در دانشگاهِ کلمبیا پایهگذاری کرد و تا سال 2016 که بازنشسته شد، مدیریت آن را بر عهده داشت، بعدها این مرکزبه عنوان دکتر احسان یارشاطر تغییر نام یافت.
دکتر یارشاطر در دانشگاه کلمبیا به عنوانِ استادِ علوم ایرانشناسی تدریس میکرد و درهمین دانشگاه، با یاریِ بی دریغِ مقامات آن، موفق شد که بیش از 40 سالِ پیش اولین جلدِ دانشنامه ایرانیکا را به چاپ برساند.
برای شروعِ این کار سترگ که به حق میتوان گفت بعد از “شاهنامه فردوسی” شاهکاری به جای ماندنی در تاریخِ ایرانِ بزرگ است، علاوه بر دانشگاهِ کلمبیا، بسیاری از توانمندانِ جامعهیِ ایرانی، بنیادهای خصوصی و مقاماتِ دولتی فدرال یاری رساندند.
دکتر یارشاطر همچنین بنیاد “میراثِ فرهنگیِ ایران” در لندن را تأسیس کرد. این بنیاد با برنامههای وسیعی که طرح و اجرا نمود توانست مبالغِ هنگفتی برایِ پیشرفتِ کارِ ایرانیکا به دانشگاه اهدا کند.
من خود افتخار داشتم که سالیان متوالی عضوِهیئتِ امنای این دانشنامه باشم. در این مدت حدود 1600 محققِ برجسته توانستند که 7100 مقاله در اختیارِ ایرانیکا بگذارند، حدودِ 23 سال است که “بنیادِ فدرال انسانی” امریکا نیز از ایرانیکا حمایت میکند و تاکنون16 جلد از دانشنامهی ایرانیکا منتشر شده است.
اما از حدود چهار سال پیش که هیئت امنای فعلی ایرانیکا تشکیل شد، شوربختانه با دانشگاه کلمبیا از سر ناسازگاری درآمد، تا جائی که دانشگاه و هیئت امنا هردو به دادگاه شکایت بردند. به یاد داشته باشیم که تاکنون حدود 600 هزار دلار برای دعوی حقوقی طرفین هزینه شده است. در صورتی که این مبلغِ گزاف میتوانست برای پیشرفت و اعتلای دانشنامه به کار گرفته شود. به ویژه که اختلافات دانشگاه و هیئت امنا از طریق مذاکرات دوستانه آسانتر قابلِ حل و فصل است.
در مدت چهار سالی که از تعیین هیئت امنای جدید میگذرد، میتوان گفت برای دانشنامهیِ ایرانیکا کار فوقالعادهای انجام نگرفته، زیرا هنگامی که تعداد ادیتورهای ایرانیکا از 11تن به 3تن میرسد، مسلم است که پیشرفت کند میشود.
بهتر است هیئت امنا به وصیتِ بنیانگذارِ دانشنامهی ایرانیکا توجه کنند. زنده یاد پروفسور یار شاطر گفته است:
” دانشگاه معتبری چون کلمبیا از سالِ 1958خانهای امن برای من بود که پشت و پناهِ ایرانیکا شد، آرزوی من اینست که ایرانیکا و میراث فرهنگی ایران در دانشگاه کلمبیا باشند”
اکنون پرسش اینست: چرا هیئت امنا میخواهد ارتباطش را با دانشگاه کلمبیا و میراث فرهنگی قطع کند؟
در کارنامهی چهارسالهی هیئت امنا تا به حال به جز استعفا، اخراج، تقلیلِ ادیتورها و حیف و میلِ پول از طریق شکایت و آویختن به سیستم قضائی چیست؟
پاسخ ایران دوستانی که مبالغ هنگفت میلیون دلاری برای پیشرفت کار ایرانیکا دادهاند چیست؟
چرا به آئین نامهیِ ایرنیکا که تأکید دارد برگزاری مراسم برای جلب کمکهای مالی بر عهدهی هیئت امنا است توجهی نمیشود؟
میدانیم که بخش بزرگی از کارِ این دانشنامهیِ فاخر به ثمر رسیده، برای به سامان رساندن باقی کار برنامهیِ هیئت امنا چیست؟
باید به این هیئت امنا هشدار داد و گفت”جنگ و جدال را کنار بگذارید و به فرهنگ ایرانزمین بیندیشید. درحقیقت هیئت امنای ایرانیکا و دانشگاهِ کلمبیا هردو یک هدف دارند، و آن هم پیشرفتِ کارِ این دانشنامه است، دانشگاه کلمبیا تاکنون همکاریِ صمیمانهیِ خود را نشان داده است، دلیلی ندارد که با اختلافاتِ جزئی، ارتباطِ این دانشگاه با دانشنامهیِ ایرانیکا قطع شود و میلیونها دلار از بودجهای که توسط بنیادها و اشخاص خیّر و فرهنگدوست برای پیشبردِ کار دانشنامه اندوخته شده، صرفِ مخارج دادگاهی بی حاصل بشود. در نظر داشته باشید که هرکدام از این دو طرف برنده شوند، کار به استیناف و تجدید دادگاه میکشد، بنابراین ممکن است این اختلاف سالها به طول بینجامد و بودجهیِ ایرانیکا روز به روزکم و کمتر بشود تا به کلی زحمات همگی برباد رود. به جای دعواهای بیهوده به ادامهی کار ایرانیکا بپردازید تا مسئولیت اساسی خود را برعهده بگیرید و میراث نیکی از خود برجای گذارید. برای نجاتِ ایرانیکا بکوشید.”
ما به سرنوشت دانشنامهی ایرانیکا علاقه داریم و مایلیم که روز به روز بر رونقِ این شاهکارِ فرهنگی افزوده گردد. از تمامِ ایرانیانِ فرهنگدوست و فرهیخته میخواهیم که به صورت جمعی به این کشمکشِ بیهوده اعتراض کنند و اجازه ندهند به جایِ حلِ یک اختلافِ ساده، میراثِ گرانبهایِ دکتر احسان یارشاطر از میان برود. اگر هشدار ما به جائی نرسد، شاید مجبور شویم از سازمان بازرسی ایالت نیویورک کمک بگیریم.”
بنیاد میراث پاسارگاد