امسال سال نوی جهانی (یا سال میلادی) وقتی شروع می شود، که یکی از مطرح ترین موضوع های این جهان، ایران ما می باشد. ایرانی که چون آتشی از خرد و عشق در مقابل انجماد 43 سال واپسگرایی و بی خردی، شعله ور شده و جهان را به نور خویش خیره کرده است.
امسال بسیارانی از مردمان جهان، به ويژه مردمان کشورهای غربی بیش از همیشه حال ما را می فهمند، و برای همین بیش از همه ی این سال ها به ما نزدیک شده اند. گویی که تصویری از چند قرن خویش را در قامت کنونی ما می بینند؛ تصویری از آن هنگام که سال نوی شان، از مذهب رها شد؛ آنگاه که مذهب را با احترام در کلیساها نشاندند و از باورمندان به مذهب خواستند، احترام خودشان را نگاهدارند و کاری به کار قوانین، زندگی سیاسی، و مهم تر از همه آموزش و پرورش نداشته باشند.
فکر می کنم امسال ما نیز بیش از گذشته در سال نوی جهانی با مردمان جهان نزدیک شده ایم. می بینیم این مردمانی که 43 سال حکومت هاشان با اشغالگران ما به نوعی سازش کرده بودند، به یمن شجاعت های زنان و مردان سرزمین مان، اکنون در کنار ما ایستاده اند، برایمان ترانه می سازند و آواز می خوانند، برای از دست رفتن جوان های زیبای آزادی خواه مان اشک می ریزند، در تظاهرات علیه حکومت اسلامی کنارمان هستند، و با ما فریاد می زنند: «زن زندگی، آزادی» و پرچم شیرخورشید هزاران ساله ی ممنوع شده مان را در کشورهایشان به اهتزار در می آورند … و مهم تر از همه از حکومت هایشان می خواهند میلیون ها انسان رنج دیده ی متمدن ایرانی را به حکومتی واپسگرا و ستمگر نفروشند.
و امسال، من به عنوان یک نویسنده ی تبعیدی ایرانی، با دلی که از کشته شدن صدها تن از کودکان و جوانان سرزمینم زخمی ست، و نگران حال و روز هزاران جوان، در زندان های قرون وسطایی حکومت اسلامی می باشد، سال نوی جهانی را به همه ی مردمان جهان تبریک می گویم و برایشان آرزوی سلامتی و شادمانی دارم.
و می دانم، می دانم ، می دانم که دوران سیاه ما نیز به سر آمده و دور نیست زمانی که سر بلند کنیم و در کنار مردمان آزاد جهان آزادی مان را جشن بگیریم.
سال 2023 خجسته باد
با مهر و خرمی
شکوه میرزادگی
سی ام دسامبر 2022
بنیاد میراث پاسارگاد