سالهای کرونایی نشان دادند که «عشق در سالهای وبایی» [نام رُمانی از مارکز] فقط شوخی کوچکی بوده از آسیبپذیری و تابآوری ما انسانها. شگفتانگیز نیست که در حوزۀ فناوری و روانشناسی، ما امروز با یک مفهوم نو روبرو میشویم: تابآوری [روانی] (Resilience).
«تاب آوری: ظرفیت بازگشتن از دشواری پایدار و ادامهدار و توانایی در ترمیم خویشتن است. تابآوری یعنی اینکه فرد بتواند قوام و سلامت روانشناسی خود را در مواجهه با سختیها حفظ کند. این ظرفیت انسان میتواند باعث شود تا او پیروزمندانه از رویدادهای ناگوار بگذرد و علیرغم قرار گرفتن در معرض تنشهای شدید، شایستگی اجتماعی، تحصیلی و شغلی او ارتقا یابد … افراد تابآور چه ویژگیهایی دارند؟ عواملی همچون عدم برآورده شدن نیازهای اولیه، ناکامی، استرس، یادگیری، مسایل اجتماعی و رسانههای گروهی و … از عمدهترین تأثیرگذاران بر بهداشت روانی هستند. افراد تابآور در مواجهه با موانع، آگاهانه و هوشیارانه عمل میکنند. خودآگاهی دارند، یعنی احساسات و هیجانههای خود را میشناسند، و از علت این احساسات نیز باخبرند و هیجانهای خود را به شیوه سالم مدیریت میکنند.» نقل قول از ویکی پدیا
مفهوم «تابآوری» نخستین بار برای بنگاههای اقتصادی در طرحِ «مدیریت فناوری و نوآوری» [مفن] (Technologie- und Innovationsmanagement / TIM) بیان خود را یافت. در واقع «تابآوری» در کانسپت «مفن» به گونهای پرداخته میشود که یک بنگاه تولیدی یا خدماتی بتواند خود را با شرایط کنونی نه تنها تطبیق بدهد بلکه بیشترین بهره را ببرد. دیجیتالی کردن و آتوماسیون به کلیدواژۀ اصلی این کانسپت تبدیل گردید.
یک نمونه: آلمان یکی از بزرگترین صادرکنندگان فناوریهای مدرن در جهان است، دقیقتر بگویم اقتصاد آلمان، اقتصادِ صادراتی است، آن هم در حوزه فناوریها. هر شرکتی موظف است که «خدمات پس از فروش» ارایه بدهد و اگر اشکالات فنی در کارخانه یا آن مجموعه فنی بوجود آمد، مهندسان و کارشناسان خود را به آن کشور میفرستد تا رفع اشکال کنند. حال شرکتهای آلمانی با گذاشتن «ریزتراشه» [Microchip] در قسمتهای استهلاک پذیر کارخانه یا دستگاه مربوطه میتوانند بلافاصله بفهمند که کجای آن محصول دچار اختلال شده است. و طبعاً هم لزومی ندارد که مهندس یا کارشناس از آلمان به آن کشور برود و رفع اشکال کند. کافیست که مهندس بومی آن کشور خود را با یک «هدست دوربیندار»- که این هم توسط یک شرکت آلمانی ساخته شده است- مجهز کند و دستورالعملها را از مرکز [آلمان] دریافت کند و با کمک یکدیگر رفع اشکال نمایند.
در کنار این، ما شاهد رشد شتابان چاپگرهای سه بعدی هستیم که میتوانند تقریباً همه چیز را تولید کنند. تصورش را بکنید که ناو هواپیمابر آمریکایی USS Nimitz (CVN-68) از چندین میلیون قطعه تشکیل میشود که می توانند دچار استهلاک و خرابی میشوند. تاکنون چنین بوده که فقط یک طبقه از چند طبقۀ این ناو 333 متری انبار قطعات بود. هم اکنون بخش بزرگی از قطعات، دیگر در انبار نگهداری نمیشوند بلکه به محض نیاز توسط چاپگر سه بعدی همانجا تولید میشوند.
باری، در سالهای کرونایی در زیر لایه ناپیدای جهان چنان تغییراتی رخ داده است که در آیندۀ نه چندان دور که این دگرگونیها آشکار میشوند بسیاری از مردم خواهند گفت: این چیزها دیگه از کجا آمدهاند؟
برگرفته از فیس بوک داریوش بی نیاز
بنیاد میراث پاسارگاد