حماسه آفرینان انقلاب مشروطیت در عرصه های فرهنگی و سیاسی ـ جواد مفرد کهلان

ابتدا لازم می آید توضیح اندکی در بارۀ آغاز جریان مشروطیت داده شود تا نقش قهرمانان انقلاب مشروطه مشخص گردد: زمینه‌های فکری انقلاب مشروطیت از سال‌ها قبل و به سبب آشنایی ایرانیان با پیشرفت‌های کشورهای غربی وجود داشت. اصلاحاتی که سه تن از صدر اعظم‌های شاهان قاجار؛ یعنی قائم مقام فراهانی، میرزا تقی خان فراهانی و میرزا حسین خان سپهسالار شروع کردند از نمودهای سیاسی این آگاهی‌ها بود. با این حال، این اصلاحات نیمه‌تمام رها شد. در مرحله بعد، متفکرانی مانند سید جمال‌الدین اسدآبادی و میرزا ملکم‌خان به روشنگری تودۀ مردم پرداختند و بالاخره جنبش‌هایی مانند جنبش تنباکو به عنوان اولین نشانه‌های بیداری ایرانیان پدیدار شد. چاپ روزنامه‌ها و نشریات، انتشار کتاب، توسعه مدرسه‌ها و علاقه‌مندی مردم به رویدادهای جهان از نشانه‌های این تحول فکری بود.

تحصیل ایرانیان در اروپا، از دوران عباس میرزا و قائم‌مقام فراهانی، شروع شد. ایرانیانی که به اروپا رفتند، اولین ایرانیانی بودند که با افکار آزادی‌خواهی و اصول حکومت ملی آشنا شدند. یکی از این افراد، میرزا صالح شیرازی بنیانگذار نخستین روزنامه و نخستین چاپخانهٔ کتاب‌های فارسی در ایران است. او در سفرنامه‌اش، مشاهدات خود را دربارهٔ حکومت پارلمانی، قوانین، قضاوت، دانشگاه، بیمارستان و سایر زیرساخت‌های سیاسی، اقتصادی، صنعتی و اجتماعی در بریتانیا شرح داد. او در سفرنامه‌اش، با اشاره به صنعت‌کار فقیری که حکومت انگلستان به مدت شش ماه تلاش می‌کرد او را از مغازه بیرون اندازد، اما موفق نمی‌شد، انگلستان را «ولایت آزادی» نامید که در آن از پادشاه تا گدا به یک نظام قانونی پایبندند و هرکس از آن تخطی کند، مجازات می‌شود. میرزا صالح همچنین در سفرنامهٔ خود شرحی از انقلاب فرانسه آورده‌است که بررسی‌های فریدون آدمیت نشان می‌دهد نخستین اشارهٔ یک ایرانی به این رویداد تاریخی است. (١)

در مورد میزان نفوذ صابر، میرزا جهانگیر خان صور اسرافیل، حاج زین العابدین مراغه ای و عبدالرحیم طالبوف تبریزی در زمینۀ فرهنگی جریان مشروطه گفته شده است: افکار و آراء و اشعار ایشان بیش از یك اردوی مسلح در پیروزی مشروطیت ایران مؤثر افتاد. (2)

انقلاب مشروطه از ائتلاف گروه‌های مختلف سیاسی، مذهبی و صنفی شکل گرفته بود اما ناهمگونی این ائتلاف، باعث شد که به تدریج تعارض‌هایی در بین این گروه‌ها به وجود آید و ماهیت مشروطه دچار کاستی‌هایی شود. با این حال، مجلس شورای ملی که در ۱۴ مهر ۱۲۸۵ افتتاح شد، در طول عمر بیست‌ماهه خود، توانست تصمیمات و قانون‌های بی‌سابقه‌ای اتخاذ کند که از آن جمله می‌توان به محدود کردن اختیارات شاه، تشکیل انجمن‌های ایالتی و ولایتی، نظارت بر دریافت مالیات، موازنه بودجه و لغو واگذاری زمین‌های تیول اشاره کرد. انقلاب مشروطه ابعاد و تأثیرگذاری جهانی نیز داشت؛ چنان‌که به عقیده یک تحلیل‌گر، انقلاب ۱۹۰۸ ترکیه از آن الهام گرفت. (3)

نخستين ندای انقلاب در محرم سال (۱۳۲۳ه.ق) از كرمان به وسيلۀ چند نفر از روحانيون عليه شاهزاده ركن الدوله حاكم آن شهر بلند شد و چون خبر رفتار ناهنجار حاكم به تهران رسيد آزادی خواهان و مليون كه از چندی پيش انجمن هايی به رياست دو تن از روحانيون پايتخت سيد عبدالله بهبهانی و سيد محمد طباطبايی تشكيل داده بودند عزل ركن الدوله را از حكومت كرمان از شاه خواستند ولی سلطان عبدالحميد ميرزا عين الدوله صدر اعظم شاه عريضه مليون را توقيف و چند تن از اعضای انجمن مخفی آزاديخواهان را دستگير نمود. مبارزه مخفی به مبارزه علنی مبدل و اجتماع مليون در مسجد شاه توأم با نطق هيجان انگيز وعاظ دربارۀ فساد دستگاه حاكمه به وسيله نيروهای دولتی متفرق و علماء و روحانيون و عده ای از مليون به حضرت عبدالعظيم پناهنده شدند شاه برای تسكين افكار فرمانی مبنی بر تأسيس عدالت خانه (عدليه) صادر و مواد آن را به حضرت عبدالعظيم فرستاد و متحصنين به شهر بازگشتند ولی عدالت خانه تأسيس نشد و عين الدوله بر استبداد خود افزود و چون شاه به تقاضای آزاديخواهان دربارۀ عزل عين الدوله از صدارت اعتناء نكرد پيشوايان مليون از طبقۀ روحانی به قم مهاجرت كردند و قريب به ۳۰ هزار نفر از مردم تهران (كه در آن زمان در حدود ۱۶۰ هزار نفر جمعيت داشته) در سفارت خانه انگليس متحصن شدند و سفير انگليس مراتب را به شاه اطلاع و شايد او را به قبول درخواست مليون تشويق نمود عين الدوله از صدارت افتاد و ميرزا نصرالله خان مشيرالدوله كه از رجال وجيه الملۀ آن زمان به صدارت منصوب و فرمان مشروطيت در تاريخ ۱۳جمادی الثانی ۱۳۲۴ (مطابق با ۱۴مرداد سال ۱۲۸۵ شمسی) به امضاء مظفرالدین شاه رسيد.

و بلافاصله روحانيون از قم مراجعت كردند و اجتماع سفارت انگليس به هم خورد نظامنامۀ انتخابات مجلس شورای ملی با سرعت تدوين و پس از پنج ماه يعنی در ماه شوال همان سال انتخابات اتمام و نخستين دورۀ مجلس شورای ملی از نمايندگان اصناف و طبقات مختلف تشكيل شد و قانون اساسی مشروطيت در ۵۰ ماده در جلسۀ مورخ ۲۴ ذيقعدۀ ۱۳۲۴ از تصويب مجلس گذشت و به موجب آن قانون حق تصويب قوانين اعم از مالی و اداری و همچنين تصويب قراردادهای سياسی و تجاری و اعطای امتياز بدو مجلس سنا و شورای ملی واگذار و شاه مقام غير مسئول شناخته شد قانون اساسی به امضای شاه و وليعهد او محمد علي ميرزا (كه در تبريز بود) رسيد و چند روز پس از امضای قانون اساسی مظفر الدين شاه قاجار فوت يافت و محمد علی ميرزا جای او را گرفت (ذيقعدۀ ۱۳۲۴ه.ق) محمد علی شاه كه كاملاً زير نفوذ روسيه تزاری بود با مشروطيت به مخالفت برخاست و چون كه مشير الدوله از سمت وزيری استعفا كرد و ميرزاعلی اصغر خان اتابك (امين السلطان) به صدارت رسيد به دست يكی از آزاديخواهان به نام عباس آقا آذربايجانی كشته شد در اين موقع كه نمايندگان دوره اول مجلس قانون متمم قانون اساسی را در ۱۰۷ماده تنظيم و تصويب كرده بودند شاه به هم دستي رؤسا و فرماندهان نيروی قزاق ايران كه اكثر از افسران روسی بودند درصدد تخريب اساس مشروطيت بر آمد و چاقو كشان و ارازل را به جان نمايندگان مجلس و مليون انداخت در نتيجه مردان آزاده و آزاديخواهان مسلح شدند و به نام مجاهدين خود را برای مبارزه با نيروی استبداد آماده كردند تبريز و تهران دو كانون عمده بود و در تبريز ستارخان سردار ملی و باقرخان سالار ملی رهبری قوای مجاهد را در دست گرفتند.

شاه به صلاح ديد شاپشال مستشار نظامی روس و كلنل لياخوف فرمانده گارد سلطنتی به باغ شاه رفتند و از آن جا عمارت بهارستان (محل مجلس شورای ملی) را گلوله باران كرد و در ميان دود و آتش و باروت و غرش توپ خانه عده اي از نمايندگان و مليون كشته و زخمی شدند و مجلس عملاً منحل و عده اي از وكلا و آزاديخواهان كشته شدند و با انحلال مجلس دورۀ سلطنت استبدادی به طور موقت بازگشت (اين دوره استبداد را استبداد صغير نام دادند). امّا حمله مردانه مجاهدين آذربايجان به سرداری ستارخان و باقرخان و مجاهدين گيلان به فرماندهی يپرم خان ارمنی و مجاهدين جنوب و عده ای از ايلات بختياری به رياست علینقی خان بختياری آرزوی محمد علی شاه را نقش برآب ساخت كه تهران به دست مجاهدين فتح شد و شاه به سفارت گريخت و سپس استعفا كرد و فرزند او احمد ميرزا كه طفلی بود به سلطنت منسوب و مجلس شورای ملی مجدداً افتتاح شد.

قهرمانان انقلاب مشروطيت ايران

چون قهرمانی و از جان گذشتگی ستارخان و باقرخان و سردار اسعد و یپرم خان در مقابل استبداد صغیر محمدعلی شاه و احیای مشروطیت بود، لذا نام پدید آورندگان مشروطه از راه سیاسی و فرهنگی در مقابل استبداد کبیر را در آغاز آورده، بعد نام مجاهدین سیاسی- نظامی بزرگ مقابل استبداد صغیر ذکر می گردد:

میرزا آقاخان كرمانی

ميرزا آقاخان كرمانی از تعليم يافتگان سيدجمال الدين اسد آبادی و مردی آزادی خواه و مبارز و از پيش قدمان انقلاب مشروطيت ايران بود كه جان خود را بر اثر عقيده ثابت و استوار خويش در راه آزادی و مشروطيت ايران از دست داد(۱۳۲۷ه.ق).

شيخ احمد روحی

شيخ احمد روحی كرمانی از تعليم يافتگان مكتب آزادی پرور سيد جمال الدين اسدآبادی از مديران و پيش قدمان نهضت انقلابی مشروطيت ايران است كه به دستياری چند از آزاديخواهان كرمان كه از جمله ميرزا آقاخان كرمانی به مبارزه با استبداد با شاهزادگان و دستگاه حكومت مطلقه قاجار قيام كرد و سرانجام جان خود را بر سر آزادی و تجدد طلبی گذاشت.

سيد عبدالله بهبهانی

از روحانيون تراز اول تهران و رهبر شجاع آزاديخواهان در انقلاب مشروطيت نخست رهبری مشروطه طلبان را بدون هم كاری با سيد محمد طباطبايی روحانی آزاديخواه ديگر تهران بر عهده داشت ولی بر اثر فشار شديد نيروهای استبداد اين دو رهبر روحانی با يكديگر متحدد شدند بهببانی پس از پيروزی انقلاب و استقرار حكومت مشروطه در تير ماه ۱۲۸۸ به وسيلۀ چند نفر تروريست در خانه به قتل رسيد.

سيد جمال الدين واعظ

سيد جمال الدين واعظ زبان گويای مردم آزاده و مشروطه طلب بود و با خطابه های آتشينی كه بالای منبر در مسجد و مراكز اجتماعی آزاديخواهان ايراد می كرد رشتۀ وحدت و اتّفاق آنان را در راه كسب آزادی و استقرار مشروطيت تشويق و به پايداری در برابر فشار استبداد ترغيب می كرد و سرانجام جان خود را بر سر آزادی طلبی و ثبات عقيده گذاشت و چند ماه پس از به توپ بستن مجلس به دست حاكم بروجرد در زندان كشته شد.

ميرزا علی ثقة الاسلام

از آزاديخواهان سر سخت و شجاع آذربايجان كه در انقلاب مشروطيت ايران و مبارزه با نفوذ روسيه تزاری سهم بسزايی داشت و سرانجام به دست روسهای تزاری دستگير و با چند تن ديگر از آزاديخواهان و وطن پرستان در ۱۰ محرم ۱۳۲۷ه.ق در تبريز به دار آويخته شد.

سلطان العلما خراسانی

مدير و نويسنده روزنامه “روح القدس” و از آزاديخواهان به نام بود كه در دوره استبداد صغير (سلطنت استبدادی محمد عليشاه بعد از به توپ بستن مجلس) اندكی قبل از فتح تهران به دست مجاهدين، به دست قزاقهای دولتی در انبار اراك تهران خفته شد و جسدش را به چاه انداختند.

پس از فتح تهران، مجاهدين جسد او را از چاه درآوردند و با تجليل فراوان به خاك سپردند.

ميرزا نصرالله ملك المتكلمين

متولد سال ۱۲۷۷ه.ق در اصفهان از واعظ و خطبای مشهور بود در دوره انقلاب مشروطيت ايران كه با چند تن ديگر از مشروطه خواهان بدست محمد عليشاه و هم دستان روس او به قتل رسيد (جمادی الثانی ۱۳۲۶ه.ق) مردی ثابت قدم و مبارز، صاحب عقيده و با ايمان بود سخنرانيهای مهيّج او را بايد يكی از عوامل مؤثر در پيشرفت انقلاب مشروطيت دانست.

سيد محمد طباطبايی

از روحانيون آزاديخواه و مشروطه طلب ايران (متوفی به سال ۱۲۹۹ه.ش) كه رهبری عده ای از آزاديخواهان را بر عهده داشتند و پس از ائتلاف با سيد عبدالله بهبهانی در راه رسيدن به هدف كوشش و تلاش كرد. مردی دانشمند و فقيه بود.

ستارخان و باقرخان

از رهبران نهضت مشروطيت ايران در آذربايجان مقلب به سردار ملی. كه به كمك باقرخان (سالار ملی) مجاهدين تبريز و ساير شهرهای آذربايجان را در رفع استبداد صغیر محمد علی شاه، برای فتح پايتخت بسيج كرد و در فتح تهران با مجاهدين جنوب ايران و گيلان همكاری نمود. ستارخان و باقرخان و صدها جوان با غيرت ايرانی خون خود را در راه كسب آزادی و استقرار مشروطيت ايران نثار كردند ولی بی نام و نشان بر بستر خاك خفتند.

علیقلی خان سردار اسعد بختیاری

علیقلی‌خان پسر چهارم حسینقلی‌خان ایلخانی بود، که پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی به فرمان محمدعلی‌شاه، به پشتیبانی از برادرش نجف‌قلی‌خان صمصام‌السلطنه و پسرعموی خود، ابراهیم‌خان ضرغام‌السلطنه، در اعتراض به این عمل برخاست و پس از فتح اصفهان به دست سواران بختیاری، از راه اراک، خود را به منطقۀ بختیاری رسانید و شخصاً فرماندهی سواران بختیاری را، در فتح تهران و‌ رفع استبداد صغیر‌ و احیاء مشروطیت، عهده‌دار شد.

يپرم خان

از آزادی خواهان ارامنه ايران و از مجاهدين دوره مشروطه و فرمانده رهبر عده ای از مجاهدين ارمنی شمال ايران دوش به دوش رهبران ديگر انقلاب مانند سالار ملی و سردار ملی و مجاهدين جنوب در سركوبی نيروی استبداد در فتح تهران و استقرار مشروطه فداكاری كردند. سرانجام در روز ۲۹ ارديبهشت ۱۲۹۱ شمسی در محل شورجۀ همدان در جنگ با مستبدين كشته شد.

حیدرخان عمو اوغلو

حیدرخان عمو اوغلو در بسیاری از رویدادهای انقلابی مشروطیت دست داشت و در این راه دست به ترور می زد:

ترور امین السلطان، صدراعظم مظفرالدین شاه،

شرکت در نقشه کشتن میرزا علی‌اصغرخان اتابک

بمب انداختن درخانه علاءالدوله

سوء قصد به محمدعلی شاه

کشتن شجاع نظام ضد مجاهدین مشروطه در آذربایجان با بمب دست‌ساز. (۴)

منابع و مآخذ

۱- انقلاب مشروطه (ویکیپدیا، منبع ویکیپدیا ذکر نشده)

۲- كتاب فرهنگ دانش و هنر دائرة المعارف اجتماعی، مؤلفين آقايان دكتر بهروز فاضلی. صادق تبريزيان. مهدی شكيب آزاد. (وبلاگ گذرگاه عبرت)

۳-ﻋﺒﺎس ﺻﺤﺖ در ﻣﻘﺪﻣﻪاش ﺑﺮ ﻫﻮپﻫﻮپﻧﺎمۀ صابر.

۴ -حیدرخان عمواوغلی چکیده انقلاب. رحیم رضازاده ملک.

7.29.2022

همایش سالگرد پیروزی مشروطیت ـ بنیاد میراث پاسارگاد

بنیاد میراث پاسارگاد

Read Previous

آیا قانون اساسی مشروطه قانونی مدرن بود؟ـ دکتر نیره انصاری

Read Next

قانون اساسی مشروطه و متمم آن: نگاهی انتقادی از منظر فلسفه ی قانون، و فلسفه ی سیاسی غرب ـ شهرام ارشدنژاد