درباره کوشش رژیم برای تغییر نام دو جشن ایرانی – شکوه میرزادگی

تازه ترین تصمیم «شورای فرهنگی انقلاب اسلامی» تغییر نام دو جشن مهم و بزرگ ایرانی «یلدا» و «چهارشنبه سوری» به «شب میهمانی و پیوند با خویشان» و «روز تکریم همسایگان» است. آنها در مقابل اعتراض بسیاری از دوستدارن فرهنگ ایران گفته اند:‌«ما این عناوین را می خواهیم در کنار یلدا و چارشنبه سوری بگذاریم»! یعنی همان روش معمول شان که با تزویر و غیر مستقیم بخش هایی از فرهنگ ملی و ایرانی ما را تغییر داده و یا اگر زورشان رسیده حذف کرده اند.

من نام این عملیات را بیدادگری فرهنگی می گذارم. کاری که حکومت اسلامی از آغاز اشغال ایران زیر نام «انقلاب اسلامی۵۷»  در جهت حذف فرهنگ ایرانی و جایگزین کردن آن با فرهنگ اسلامی داشته است. آنها ابتدا با نوروز و جشن های مربوط به آن شروع کردند؛ چهارشنبه سوری را «آتش پرستی» نامیدند و حتی روشن کردن آتش را ممنوع کردند، سیزده به در را « نحس و نامیمون» خواندند و سال ها سعی کردند مردم را از رفتن به دشت و صحرا برحذردارند،  نوروز را خاص «صله رحم» یا دید و بازدید با اقوام دانستند.  و سپس سعی کردند اجزای هفت سین مان را یکی یکی و به بهانه ای حذف کنند (یکی را برای کمبود گندم، یکی را به دلیل دفاع از حیوانات، و یکی را به دلیل خرافی بودن) و وقتی همه ی کشورهای هم فرهنگ ما تلاش کردند نوروز را جهانی کنند حکومت اسلامی، ایران ما را که مادر نوروز نامیده شده، به ناچار و در روزهای آخر به لیست متقاضیان جهانی شدن افزود.

 مراسم تیرگان و  مهرگان و سده را مستقیم و غیرمستقیم ممنوع کردند و یلدا را زورشان نرسید،(چرا که فرهنگ دوستان در داخل و خارج چهل سال پشت اش ایستادند تا بلاخره جهانی شد) اما حکومت مرتب از آن به عنوان «شب چله و جمع شدن خانواده دور هم» سخن گفت. و درکنار همه ی این بازداشتن های مردمان از برگزاری جشن های ملی شان به شکلی علنی و عمومی، آنها را تشویق به برگزار کردن مراسم مذهبی و اسلامی کرد، به هر بهانه ای آن ها را به خیابان کشاند از عاشورا و تاسوعا  و اربعین گرفته تا مرگ هر امام و هر «شخصیت انقلابی». و مرگ اندیشی و اندوه زدگی دایمی را به جان مردم ریخت.

با همه ی این بیدادهای فرهنگی مردمان ایران در این دو سه دهه گذشته بیش از گذشته جشن ها و مراسم ملی خودشان را در خارج و حتی داخل ایران به شکلی عمومی برگزار کرده اند و نشان داده اند که نه تنها این فرهنگ شاد و زیبا در خون شان جاری ست بلکه دریافته اند که بهترین راه برای تنازغ بقا و ماندگاری در مقابل این حکومت مرگ اندیش اهریمن صفت، شادمانی هایی ست که در دل تک تک آیین ها و جشن های ملی ما نهفته است.

خوشبختانه اکثر مردمان ایران (در داخل و خارج) اکنون خوب دریافته اند که خورشیدستیزان از جمع شدن آنها به ویژه در زمان های شادمانی هراس دارند، زیرا این روشن است که نیروی شادمانی اگر با همبستگی و همراهی های عمومی یکی شود بهترین راه فرو انداختن اندوه و تاریکی و بیداد است.

دوازدهم نوامبر ۲۰۲۳

بنیاد میراث پاسارگاد

Read Previous

گفتگوی علیرضا میبدی با شاهزاده رضاپهلوی

Read Next

سخنرانی شاهزاده رضاپهلوی در جلسه دریافت جایزه «صراحت کلام بنیادلاگ کبین» جمهوری خواهان »