زرتشت و پیشگویی کلدانی ـ دکتر مسعود امیرخلیلی

 

در سال 1998 دو جلد کتاب با عنوان „ افسون  زرتشت) “ ( Faszination  Zarathushtra  از مذهب شناس آلمانی میشائل استاسبرگ به زبان آلمانی در هزار صفحه منتشر شد ( 1). نويسنده در کتاب خود سنت پژوهش در رابطه با زرتشت که بيشتر به چگونگی پیدايش اين دين می پردازد و یا زندگينامه زرتشت و کتاب اوستا را بررسی می کند ادامه نداد، بلکه برای مذهب شناس آلمانی مهم تاثير افکار زرتشت بر محققان بيزانسی (اروپايی ) و همچنين درک آنها از این دین بود. کتاب افسون زرتشت با فیلسوف بيزانسی جورجیوس گمیستوس   ( Georgios Gemistas ) معروف به پلتون (1360 – 1452) شروع و با انکتیل دوپرون ( Anquetil – Duperron )، خاور شناس فرانسوی، (1805 – 1731 )، که برای اولين بار کتاب اوستا را در اروپا به زبان فرانسوی ترجمه کرد خاتمه می يابد. به طور مثال استاسبرگ اين پرسش را مطرح می کند که چرا ولتر دين زرتشت را بر يهوديت ترجيح داد و چرا این فیلسوف از نام زرتشت برای تبليغ از ايده های خود استفاده کرد. همچنين چرا آمادئوس موتسارت، موسیقیدان اتریشی، در اپرای ” نی جادو ” از وآژه „ساراسترو “ (Sarastro)  که همان نام زرتشت است استفاده کرد و يا اينکه چرا نيچه زرتشت را با “ ستاره طلايی ” مقايسه می کند
استاسبرگ ادامه می دهد که اطلاعات محققان دوره رنسانس در اروپا و بيزانس از زرتشت بیشتر از اسناد و مدارک دوران باستان بود که به زبان يونانی و يا به لاتين نوشته شده بودند. این محققان اسناد ایرانی در رابطه با زرتشت را نمی شناختند. برای تاريخ نويس يونانی قرن 5 قبل از ميلاد  „خانتوس لیدیایی “ نام  زرتشت زوروستر   ( Zoroster )  بود. اين اسم در زبان يونانی تشکيل شده از „آتش”  و   „ستاره ” و شايد به همين دليل پلوتارش ( Plutarch) ، تاريخ نويس يونانی قرن يک بعد از ميلاد ، از زرتشت به عنوان یک ستاره شناس نام می برد. پژوهشگران بیزانسی و اروپایی زوروستر یونانی را می شناختند و نه زرتشت (  Zarathushtra ) ایرانی را.  در دوران قرون وسطا اسناد و مدارک فراوانی درباره زرتشت در بيزانس وجود داشتند، اما شدت گرفتن تحقيقات پيرامون زرتشت در اوائل قرن 15 ميلادی به علت اين مدارک نبودند ، بلکه به علت وجود يک سند تاريخی دیگری به نام پيشگويی کلدانی “  Chaldean Oracles“ بود. پیشگویی کلدانی شامل 226 بخش است که در آنها ایده های دینی، علم کهکشان در کلدان و  تصور روح  مطرح شده اند. اين پيشگويی برای پيروان آن مقدس بود.
محتوای قسمت های از“ پیشگویی کلدانی“ که به عنوان آخرين سند مقدس دوران باستان از آن ياد شده است مطابقت دارد با نظريه های فلسفی پلاتون. فيلسوف بيزانسی جورجیوس گمیستوس (پلتون) ، اين سند را به زرتشت نسبت داد و بدین ترتیب مقوله روح در فلسفه پلاتون از زرتشت برداشت شده است. تاثير نوشته های پلتوتن بر افکار انديشمندان قرن 15 زياد نبودند، اما پلتون با نسبت دادن پيشگويی کلدانی به زرتشت کنجکاوی و علاقه محققان اروپايی را به اين سند جلب کرد. از پلتون سی و هفت کتاب بجا مانده است. پلتون در کتاب قانون، در مقاله ی بنام آموزش زرتشت و پلاتون و در يک نقد از پيشگويی کلدان از زرتشت نام می برد.
همچنین به اهميت آتش در „پيشگويی کلدانی“ اشاره شده است که می تواند در رابطه با دین زرتشت باشد. اصل اين پيشگويی در دست نیست، اما بخش های از آن در نوشته های “پروکلس لیکایوس”، فیلسوف یونانی قرن 5 قبل از میلاد، مطرح شده اند. پلتون ادامه مي دهد که اين پيشگويی در کلدان نوشته شد و کلدان مکان تولد زرتشت بود، به این معنی که „پيشگويی کلدانی“ نظريات زرتشت را بیان می کند. به نقل از پلتون شاگردان زرتشت این پیشگویی کلدانی برای فيثاغورث که به آسیا سفر کرده بود تعریف می کنند. در آخر پلتون اضافه می کند که فقط با آموزش زرتشت بشر به خوشبختی دست می یابد. آخرين چاپ پيشگوِيی کلدانی در سال 1992 در رم با عنوان  Oracoli Caldaici  انتشار يافت.

————————————————-

1 – Michael Stausberg: Faszination Zarathushtra Zoroaster und die Europäische Religionsgeschichte der Frühen Neuzeit, Berlin, 1998

بنیاد میراث پاسارگاد ـ  سال 1401 ، سال زرتشت بزرگ

بنیاد میراث پاسارگاد

Read Previous

تنها مرگ اندیشان و سیاه دلان از شنیدن صدای پای بهار و نوروز می هراسند

Read Next

چهارشنبه سوری شاد باد