شالوم اسرائیل
نویسنده محسن بنائی (مزدک بامدادان)
ترجمه از آلمانی مرجان گرکانی
انتشارات فروغ
«اگر پنج سال پیش کسی به من میگفت نه تنها به زودی راهی اسرائیل خواهی شد که حتی به فاصلۀ هشت ماه دوبار از آنجا دیدار خواهی کرد، به سخنش میخندیدم و گمان میکردم با من سر شوخی دارد.
سفر به اسرائیل!؟برای منی که در خانوادهای متعصب و مسلمان با مواضع چپ رادیکال بزرگ شده بودم؟ آن هم خانوادهای که فعالانه در انقلاب اسلامی شرکت کرده بود؟ حتی تصورش هم تن پدرم را در گور میلرزاند!
هرچند . . . پدرم تقریبا همۀ زندگیش را در کارخانهای به نام “ایرانا” که متعلق به یک خانواده یهودی بود و کاشی و سرامیک تولید میکرد، کار کرده بود و همواره از موقعیت شغلی خوب و دستمزد مناسبش برایمان تعریف میکرد و از رفتار دوستانه و برخورد خوب کارفرمایانش میگفت. اینچنین بود که من با احساسی دوگانه نسبت به یهودیان بزرگ شدم. از سویی آنها کارفرمای دست و دل باز پدرم بودند و از سویی دیگر نماینده دشمن سوگندخورده همه مسلمانان جهان به حساب میآمدند.»
بنیاد میراث پاسارگاد