شعر تازه ای از طاهره بارئی: اتفاقی افتاده، زنی به خانه اش بازگشته

 

کتاب تازه ای باز میکنم

صفحه تازه ای می نهم پیش رو

جائی که خانه ها به سرعت گرد هم آمده

محّله های شعف رنگ می گیرند

پناهگاه درختان

و گربه های سرگردان

که سلانه سلانه

با گامهای کشدار به خانه نزدیک میشوند

حوض های کاشی که لحظه به لحظه رنگ آبی خود را باز می یابند

نیلگون تراز همیشه

وماهیان اخراجی

که آنان را صدا زده

گفته اند نترسيد، دیگرنمانده دندانی در اژدهای آبها

مسیر خانه می پویند

از هزار راه و بیراهه

کلمات را فرا می خوانم

آنها شکل عوض کرده، قالب شکانده و ویترین های نو می جویند

گرد و غبار از رویشان بر می گیرم

تا چون فوجی از پرندگان به پرواز در آمده

اشباع کنند سطح طاقچه را

اتفاقی روی داده است

زنی که خانه از آن او بود

ولی راهش نمیداده اند

به درون راه یافته

اتفاق بزرگی ست

میتواند ازین پس

پیش چشم همسایه ها و هر که زنگِ در زد

در کسوت صاحبخانه ظاهر شده

بشقابی از شادمانی ناب پیش گرفته

و به رخت و لباس خود ببالد

قباله ها عوض میشوند

اتفاقی افتاده، زنی به خانه اش بازگشته

پنجم نوامبر 2022

 

بنیاد میراث پاسارگاد

Read Previous

گفتگوی پوریا زراعتی با مسعود قره خانی، رییس ایرانی الاصل پارلمان نروژ، درباره خیزش آزادی خواهانه در ایران،

Read Next

فرار از قلعه ی حجاب اجباری: اثر دکتر اردشیر بابک نیا