مقبره شعیب فیروز آباد، یا آرامگاه زکریای رازی – جواد مفرد کهلان

 

شواهد و قرائنی که نام و نشان شعیب فیروز آباد را با زکریای رازی پیوند می دهند:

گفته میشود “در طول تاریخ، پژوهشگران و نویسندگان مختلفی در مورد محل دفن رازی اظهار نظر و گمانه زنی کرده اند. از جمله این افراد، حسین کریمان، استاد برجسته دانشگاه ملی ایران (شهید بهشتی فعلی)، محدودۀ احتمالی مدفن رازی را در گورستانی که امروزه به امامزاده شعیب مشهور است، می داند.

استدلال حسین کریمان بر این اساس است که این بخش از ری (فیروز آباد) هرگز شیعه نشین نبوده است که بخواهند یکی از فرزندان موسی بن جعفر، امام هفتم شیعیان، را در آن به خاک بسپارند. او بر این گمان بود که محمد بن حسن شیبانی، فقیه حنفی و از یاران ابوحنیفه که در آن حدود مدفون بود، به مرور زمان با خرابی ری و رواج مذهب تشیع، اندک اندک کلمه شیبانی به شعیب تغییر پیدا کرده است و بزرگان سنی مذهب مدفون در ری نظیر هشام بن عبدالله و محمد بن زکریا در این گورستان که متعلق به حنفیان بود، دفن شده اند.”

موضوعی که حسین کریمان بدان توجه نکرده، شباهت زیاد خود نام شعیب با شعوبی (نه با شیبانی) است:

از نظر شیعیان َشعوبیه دارای گروه دو با دو نوع بینش متفاوت مثبت و منفی بودند. یک گروه از شعوبیه منحرف و مرتد به شمار می آمدند. از این لحاظ آرامگاه زکریای رازی منکر ادعای پیامبران و شیاد خوانندهٔ ایشان و ارجحیت دهنده به حکمای یونان باستان می توانست با درجه ای از تخفیف به عنوان مقبرهٔ مرد شعوبی معرفی گردد و این بعداً بر حسب مصلحت به مقبرهٔ شعیب تغییر نام یابد.

تقسیمات شعوبیه از نگاه  شیعیان:

۱:  مساوات و برابری همه طوایف و ملل عالم با یکدیگر یا حزب مساوات (شعوبیه غیر منحرف).

۲:  برتری عجم (غیر عرب) بر عرب و تحقیر عرب (شعوبیه منحرف).

مطابق روایات گفته میشود زکریای رازی بیمارستان خود را در محل سالم و موفقیت آمیز بنا کرده بود که گوشت در آن دیر فاسد میشد و این با نام و نشان خوشنام فیروز آباد همخوانی دارد. چون گفته میشود: او قبل و بعد از ریاست بر بیمارستانی در بغداد، ریاست بیمارستان ری را برعهده داشت. این بیمارستان در جنوب و جنوب غربی ری قدیم در محدوده فیروزآباد کنونی که امروزه از توابع قلعه نو و یکی از مناطق شهرری هست، قرار داشت. امروزه اثری از این بیمارستان باقی نمانده است اما یاد و خاطره این بیمارستان را در آثار و کتب های مختلف تاریخی می توان یافت.”

در ارتباط تاریخ  و نام و نشان ری و چشمه علی آن گفتنی است: در کتاب تاریخ ری باستان تالیف شادروان دکتر حسین کریمان  انتشارات دانشگاه ملی ایران ١٣۵۴ می خوانیم:

“در شش کیلومتری جنوب شرقی تهران، چشمه‎ای پر آب، منّزه و مصفّا از پای صخره‎ای عظیم دل سنگ را می‎شکافد و بیرون می‎آید و نخست به سمت جنوب و سپس به سوی جنوب شرق جریان می‎یابد. داغهای بازمانده روی سنگها در مظهر چشمه و عمق زیاد طبیعی بستر آن که جلگه صاف  و هموار را می‎بُرَد و پیش می‎رود، به ظاهر از قدمت آن حکایت می‎کند. این چشمه را امروزه «چشمه علی» (به معنی چشمهٔ با شکوه= رئوخا، رغه) گوینـد، لکن در روزگاران پیشیـن به شرحـی که در بحث از آب هــای ری باز نمــوده خواهـد آمد، آن را «نهر سورنی» – (چشمهٔ نیرومند) ظاهراً منسوب به خاندان بزرگ سورن، همزمان با سلسله اشکانیان و ساسانیان – می‎نامیده‎اند. به روزگاران قدیم آب این چشمه بیش از امروز بوده، از آن زمان که کاریزهایی در فواصل بالاتر آن، در دامنه جنوبی جلگه تهران حفر کرده‎اند، به مقدار زیادی کم شده است چنان که اکنون در فصل پاییز یک سنگ و نیم بیش آب ندارد. به نزدیکی مظهر این چشمه تپه‎هایی وجود دارد که بسیار کهنه و قدیمی است و در کاوش هایی که به عمل آمده معلوم گردیده است که در سینهٔ آنها آثاری نهفته است، که تمدنی باستانی و کهن حکایت ها دارد.”

در باب قدمت باستانی ری مسمغان نشین گفتنی است مطابق گاتاها و خبر خارس میتیلنی رئیس تشریفات دربار اسکندر در ایران، زرتشت سپیتمان (زریادر) پیش از حاکمیت بلخ، در ناحیهٔ رغه (ری) بین دروازه کاسپی (گرمسار) و دروازه تانائیس (قزوین) حکومت سیاسی و روحانی داشته است.

منابع عمده:

١-  تاریخ ری باستان. از حسین کریمان.

٢-  گاثاها، گزارش ابراهیم پورداود.

٣ – تاریخ ماد، تألیف ایگور میخائیلویچ دیاکونوف، ترجمهٔ کریم کشاورز.

 

بنیاد میراث پاسارگاد

Read Previous

آیا حکومت در مسیر فروپاشی است: گفتگوی مهدی مهدوی آزاد، با مصطفی مهرآئین، استاد دانشگاه

Read Next

بقای نظام جمهوری اسلامی در گرو گفتگو با آمریکاست – کاملیا انتخابی فرد