نام نبردن از علی ، دکتر مسعود امیرخلیلی پژوهشگر تاریخ

همایش بزرگداشت احمد کسروی

کسروی یکی از اولین روشنفکرانی بود که نظر انتقادی رادیکال به  مذهب شیعه داشت. اما آموزه  های سکولار ضد شیعه ی کسروی اثر زیادی بر نسل های بعدی نداشت ، چون ما در انقلاب اسلامی به خوبی مشاهده کردیم که چگونه روشنفکران از یک جنبش شیعه ی پشتیبانی کردند. به نظر من ما امروز می توانیم چندین قدم جلو تر از کسروی به پدیده  شیعه بپردازیم . برخی از اسلام و تاریخ شناسان غربی بر این عقیده هستند که علی ، امام اول شیعیان، یک شخصیت تاریخی ( حقیقی ) نیست. علی ، به امکان خیلی زیاد در ایران، از یک مبحث عرفانی (گنوسیسم ) برخاست. در این رابطه من مختصری نوشته ام:

از چهار خلیفه صدر اسلام ( خلفای راشدین ) ، به نقل از سکه شناس ایرانی شمس اشراق ، هیج سند و مدرکی ( سکه ) که در قرن 7 نوشته، ضرب ، یا حکاری شده باشد پیدا نشده است : ” با وجود آنکه تازیان در زمان خلافت ( ابو بکر ) به فرماندهی خالد ابن ولید به سرزمین های ساسانیان یورش بردند….. به خاک ایران دست یافتند لیکن تا کنون سکه ای به نام هیچ یک از خلفای راشدین به دست نیآمده است و به نام خلفای راشیدین سکه ی ضرب عربستان نیز دیده نشده است.”(1) تمام اطلاعات از این چهار خلیفه را تاریخ نویسان عرب و ایرانی حدود 150 سال بعد، بدون ارائه یک سند، به به ما داده اند. اولین مدارک ( اسناد ) از خلفای عرب که در قرن 7 نوشته شده اند به معاویه تعلق دارند.

اسلام شناس آلمانی سون کالیش اشاره می کند که سنی ها از جنبش قرانی برخاستند که مخالف سه گانه باوری در دین مسیحیت ( خدا ، پسرخدا و روح القدس) بودند ( 2 )، اما برای شیعیان علی خدایی بود (خدا بود ). علی به معنی بلند مرتبه ( والا ) است و لقب خدا در قران سوره 2، آیه 255 است:  “ اوست والای بزرگ“ (وَهُوَ الْعَلِيُّ  الْعَظِيمُ )

قدیمی ترین سکه ای که نام علی بر روی آن ضرب شده سکه ای است از سال 745 که در مرو ضرب شد. بر روی سکه این عبارت دیده می شود: پیروان علی از کرمان (3)

سکه الکرمانی بن علی

شبیه این سکه با نام علی از مرو سکه های دیگری نیز در خوزستان، رام هرمز، اصفهان، ری و استخر ضرب شده اند

اسناد حکمرانان عرب

چندین سند به زبان های سوری و یونانی از سال های 705 ، 724 ،775 و 818 در دست هستند که از حکمرانان عرب ، از محمد، ابوبکر ، عمر و عثمان، نام برده اند، اما به علی اشاره ای نکرده اند.

سند 705

„محمد در سال 932 اسکندر ( سال سلوکیان ) به سرزمین آمد و 7 سال حکومت کرد، بعد از محمد ابوبکر 2 سال، بعد عمر 12 سال و عثمان به مدت 12 سال حکمفرمایی کردند. در زمان جنگ صفین به مدت 5 سال عرب ها رهبر نداشتند. بعد معاویه به مدت 20 سال حکومت کرد. بعد از معاویه پسرش یزید به مدت 3 سال حاکم بود، بعد از یزید اعراب یک سال رهبر نداشتند و بعد عبدالملک 21 سال حکومت کرد. بعد از عبدالملک پسرش به قدرت رسید. در این سند اسمی از علی برده نشده.

Ad ANNUM 705: Mhmt came upon the earth in 932 of Alexander, son of Philip the Macedonian (620-21); then he reigned 7 years. Then there reigned after him Abu Bakr for 2 years. And there reigned after him ‚Umur for 12 years. And there reigned after him ‚Uthman for 12 years, and they were without a leader during the war of Siffin (Seje) for 5 years. Thereafter Ma’wiya reigned for 20 years. And after him IzTd the son of Ma’wiya reigned for 3 years. {In margin: and after lzTd for one year they were without a leader} And after him ‚A bdiilmalik reigned for 21 years. And after him his son Walld4 )  (

سند 724

„اختلاف نظر بین آنها بود، سه ماه قبل از اینکه محمد بیآید و محمد 10 سال حاکم بود، بعد ابوبکر 2 سال و 6 ماه، بعد عمر 10 سال و 3 ماه ، عثمان 12 سال حکمفرمایی کردند ، بعد 5 سال  و 4 ماه اختلاف نظر بود و بعد معاویه 19 سال و 2 ماه خلافت کرد „

There was dissension between them,Three months before Muhammad came. And Muhammad lived ( another) ten Years, And Abu Bakr b. Abi Quhafa, 2 years , 6 months, And Umar b. al-Khattab, 10 years, 3 months, And Uthman b. Affan, 12 years, And dissension following Uthman, 5 years, 4 months, And Muawiya b. Abi Sufyan, 19 years, 2 months (5)

در این سند هم از محمد، ابوبکر، عمر و معاویه نام برده شده ، اما از علی نه

سند 775

„در سال هاجریون، زمانی که آنها سوریه را تصرف کردند، در سال 933 اسکندر ( سال سلوکیان )،با این این اسم ها به ترتیب :

محمد 10 سال، ابو بکر 1 سال ، عمر 12 سال، عثمان 12 سال، 5 سال بدون پادشاه، معاویه 20 سال ، یزید پسرش 3 سال، 9 سال بدون پادشاه، مروان 9 ماه، عبدالملک 21 سال، ولید پسرش 9 سال“:

The year of the Hagarenes and the time when they entered Syria and took control, :from the year 933 of Alexander, each name, as follows Muhammad: 10 years; Abu Bakr : 1 year ; Umar: 12 years; Uthman: 12 years; No king: 5 years; Muawiya: 20 Years; Yazid, his son: 3 years ;No king: 9 months; Marwan: 9 months; Abd al-Malik: 21 years; Walid, his son: 9 years (6)

این سند که در سال 775 نوشته شده از ابوبکر، عمر ، عثمان و معاویه و … نام می برد، اما از علی نه

سند سال 818

(لیست شماره 26 )

این سند از سال 818 است و در دوران باسیل اول ( 867-886) ، پادشاه بیزانس، همراه با چند سند دیگر جمع آوری شد. این سند اشاره می کند به پادشاهی پوران دخت، دختر خسرو دوم پرویز، به انتقال قدرت از ساسانیان به اعراب در سال 13 سلطنت هراکلیوس ( 622)، به حکمرانی محمد (9 سال )، ابوبکر (3 سال )، عمر ( 12 سال)، عثمان (10 سال ) ، هرج و مرج (آنارشی ) 4 سال و معاویه ( Mabias ) 19 سال. این سند هم از علی نام  نمی برد.

List no. 26 = the Sasanian rulers to „Boran, daughter of Khusrau. The rule of the Persians was transferred to the Saracens. In the year 6131 of the world and the thirteenth year of Heraclius there began the rule of the Saracens: Mou-ameth, 9 years; Aboubacharos, 3 years; Oumar, 12 years; Outhman, 10 years;  anarchy and war, 4 years; Mabias, 19 years ( 7 )

رویدادنامه ﺩﻳﻮﻧﺴــﻴﻮﺱ ﺗــﻞ ﻣﺤــﺮﻩ ( Dionysius von Tell Mahre ، یا Zuqnin Chronicle ) از سال 775 به جنگ صفین اشاره می کند، اما این جنگ بین معاویه و عباس بود و نه بین معاویه و علی.

“ جنگ صفین بین معاویه و عباس اتفاق افتاد، خون زیادی از هر دو طرف ریخته شد. علیه عباس توطئه شد و او را کشتند. عباس در روز جمعه ،هنگامی که برای نماز خواندن زانو زد ، به قتل رسید. معاویه به تنهایی 21 سال حکومت کرد، به انضمام 5 سال جنگ داخلی “

AG 968: The battle of Siffin, between al-Abbas and Muawiya, took place. A great deal of blood was shed on both sides.

AG 973: Al Abbas was killed by his nobles in a conspiracy ; it was at the time  of prayer on a friday , while he was kneeling down in prayer. Muawiya then held rule by himself  for 21 years, including those five years of civil war and  turmoil between himself and al-Abbas. (8

در جمع آوری قران نیز، آنطور که اخبار سنی گزارش داده اند، ابوبکر، عمر و عثمان شرکت داشتند، اما علی نه.

به نقل از اسلام شناس آلمانی “سون کالیش” شیعه نخست یک جنبش عرفانی  ( گنوسیسم ) بود و علی یک انسان خدایی. علی در یک مبحث عرفانی – ایمانی شکل گرفت ، بدو ن آنکه او یک شخصیت تاریخی باشد. علی مدت زمانی بعد به فهرست سه خلیفه دیگر اضافه شد. به نظر می رسد که در مرحله اولیه پدیدار شدن اسلام نقشی برای علی تعیین نشده بود. حال این پرسش مطرح است که چگونه شیعه که علی را خدا می دانست و جنبش قرانی (سنی ها ) که خدای بودن مسیح را قبول نداشتند ( و همچنین خدایی بودن علی را ) به یک توافق رسیدند. برای رسیدن به این توافق می بایست شیعیان از خدایی بودن علی صرفنظر کنند و در عوض سنی ها قبول کردند در تاریخ “ رستگاری اسلام “ علی به پسر عمو ، به داماد پیغمبر و به خلیفه چهارم برگزیده شود، همچنین شیعیان می توانستند امامان خود را مانند پیغمبر ستایش کنند.

Sia ursprünglich Gnosis war und die Gestalt des Ali erst nachträglich mit den ersten drei Kalifen verbunden wurde, indem man aus dem Gottmenschen den Menschen Ali und diesem zum Vetter und Schwiegersohn des Propheten machte , denn setzt diese voraus, dass es kräfte gegeben haben muss, die ein solche Vereinbarung…. wollten . Die sunnitische Seite musste eine neue Figur in ihre Heilgeschichte einbauen, nämlich den Vetter und Schwiegersohn des Propheten. Die Sia musste ihre Gnosis aufgeben und und konnte in ihren Imamen allenfalls noch Propheten ähnliche Gestalten sehen. (9)

 

——————————————————————————

نخستین سکه های امپراتوری اسلام ، ع. شمس اشراق، اصفهان 1369 ، ص 38- 1

2  – Seven Kalisch, Der quran als ein Dokument des Konsens, in: Markus Groß/ Karl -Heinz Ohlig ( Hg) , Die Entstehung einer Weltreligion IV, Berlin, 2017, P. 792-793

3 – C. Wurzel, The Coinage of the Revolutionaries in the Late Umayyad Period, ANS Museum, P. 187, No.30

4 – Robert G. Hoyland, Seeing Islam as Others saw it. Princeton 1997, P. 394

5 – Andrew Palmer: the Seventh Century in the west- syrian Chornicles, 1993, P. 49 – 50

6 – Andrew Palmer: the Seventh Century in the west- syrian Chornicles, 1993, P. 51

7 – Eusebi Chronicorum Liber prior ، Robert G. Hoyland, Seeing Islam As Others Saw It, P. 436

 

8 – Eusebi Chronicorum Liber prior ، Robert G. Hoyland, Seeing Islam As Others Saw It, P. 436

 

9 – Seven Kalisch, Der quran als ein Dokument des Konsens, in: Markus Groß/ Karl -Heinz Ohlig ( Hg) , Die Entstehung einer Weltreligion IV, Berlin, 2017, P. 792-793

بنیاد میراث پاسارگاد

Read Previous

Read Next

زبان فارسی من و دین من