آن چه را که در زیر می خوانید گفته های مخالفین حکومت اسلامی نیست، بلکه گفته های دو تن از متخصصینی هست که خودشان سال ها صاحب پست و مقامی بوده اند
1 ـ محسن امامی، عضو هیات مدیره انجمن متخصصان گردشگری ایران که از سال ۱۳۷۶ در حوزه گردشگری فعال شده است و در دوران ریاست حسین مرعشی، اسفندیار رحیم مشایی و علیاصغر مونسان در میراث فرهنگی و گردشگری حکم مشاوره داشته است، درباره انتخاب وزیر آینده میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با توجه به شدت رایزنیها، گفت: اینکه سامانهای برای معرفی افرادی در دولت جدید راهاندازی شده به نظرم جدی نمیآید و بیشتر به شوخی شبیه است. البته که تا به حال هم چیزی ندیدهایم. در دولتهای قبلی هم این بحثها مطرح بود
وی ادامه داد: خاطرم هست در دولت اول آقای روحانی گروهی در دفتر بررسیهای استراتژیک تشکیل شد، در بخش فرهنگی و گردشگری آن، به اتفاق سایر دوستان حضور داشتم. بحثها و گزینههایی مطرح شد، به نتایجی هم رسیدیم که به مجموعه تصمیمگیران دولت آقای روحانی اعلام کردیم، اما فردی که برای پست ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مطرح شد، تنها فردی بود که در بین اسامی پیشنهادی ما حضور نداشت. در دور دوم دولت آقای روحانی جلسه مشورتی دیگری تشکیل شد که آقای مرعشی هم حضور داشت و تاکید کرد هر شخصی را این گروه به عنوان وزیر معرفی کنیم انتخاب خواهد شد. باز هم مطالعه و بررسی و جلسات منظمی برگزار شد، ولی خروجی ما با شخصی که در نهایت انتخاب شد، تفاوت داشت.
امامی گفت: علاوه بر اینکه در انتخاب رؤسا و وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی سابقه خوبی را شاهد نیستیم. سهمخواهی هم در دولت جدید زیاد خواهد بود و بعید میدانم کار به دست فردی متخصص بیافتد. البته بدبینانه نگاه نمیکنیم و باید خوشبین باشیم. اما اگر به بحثهای مدیریتی در این حوزه تا پیش از انقلاب توجه کنیم، همیشه سعی میکردند افرادی را انتخاب کنند که ویژگی کلی داشته باشد. اما بعد از انقلاب، افرادی با ویژگی یا استاندارد خاصی انتخاب نشدند. اشخاصی آمدند که ویژگی ذاتی برای صنعت گردشگری و مدیریت آن داشتند، بعضیها نداشتند.
وی افزود: خاطرم هست بعد از انقلاب کسی که مدیر سازمان ایرانگردی و جهانگردی شد، اعتراف کرد اعتقادی به گردشگری ندارد و حتی جمله معروفی دارد که به آژانسدارها و هتلداران میگفت «نمیشود شما دنبال شغل شریفتر دیگری بروید؟!» بعد از آن هم، مدیرانی آمدند که از زمان آقای طاهری، معزالدین، عبدخدایی، مرعشی، مشایی، بقایی، ملکزاده و موسوی تا مونسان، به نظرم میآید فقط دو نفر از بین این همه ویژگیهای شخصیتی داشتند که گردشگری را متوجه بود. گردشگری یک مفهوم است و اگر آن را متوجه نشوند نمیتوانند این حوزه را مدیریت کنند.
امامی گفت: زمانی در دوره ریاست آقای معزالدین، مدیرانی در استانها مستقر شدند که همین الان هم جزو افراد توانمند هستند. در زمان آقای مرعشی هم این اتفاق تکرار شد و از مدیرانی استفاده کردند که توانستند برخی کارها را پیش ببرند، اما در سایر ادوار، مدیران شاخص را دیگر نمیبینیم. حتی در بعضی دورهها شاهد تخریب گردشگری و میراث فرهنگی بودیم، بلایی که بعضی از زمانها و مدیریتها بر سر میراث فرهنگی کشور آوردند که سبب نابودی بخشی از آن اعم از آثار، اسناد و حتی میراث ملموس شد، مدیران و کارشناسانی که در این حوزه بودند پراکنده شدند و از بین رفتند و دیگر نتوانستند جایگزین شوند.
او سپس با اشاره به دستهبندی ویژگیهای شخصیتیِ مسؤولی که برای این وزارتخانه برگزیده میشود، اظهار کرد: کسی که مسؤول این سه وزارتخانه میشود باید به این حوزه علاقهمند باشد، توسعهگرا بوده و توان مدیریتی داشته باشد، شخصیت ذاتی، سواد و دانش، تسلط به زبان خارجی و داشتن روحیه همکاری جمعی و اعتقاد کامل به بخش خصوصی و کارشناسان از دیگر ویژگیهای شخصیتی است که باید داشته باشد. وزیر این حوزه باید توانایی کار کردن با افراد قدبلند را داشته باشد. البته کار کردن با افراد قدبلند و مستقل دشوار است و این دشواری با بالاتریها هم معلوم میشود. اگر یک فردی با این ویژگیهای شخصی در مسند قرار گیرد، تازه اول مصیبتش است، برای اینکه با بالادستیهای خود که این ویژگیها را نداشته باشند، دچار مشکل میشود. کما اینکه برخی از مدیرانی که در حوزه مدیریت کلان این مجموعه قرار گرفتند، خیلی علاقهمند نبودند از افراد مطلعتری به نسبت خودشان استفاده کنند و به مرور دچار مشکل شدند. نکته دیگر ویژگیهای عمومی است؛ داشتن انگیزه و روحیه ملی و شناخت از ظرفیتهای کشور، افراد و تعامل و ارتباط با آنها و داشتن تفکر تمرکززدایی نیز اهمیت دارد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: اگر وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی چابک نشود، راه به جایی نمیبرد. نکته بعدی در انتخاب وزیر، نپذیرفتن چاپلوسها است. شناخت جهان و مفاهم بینالمللی، داشتن توانایی مذاکره و چانهزنی و واقعگرا بودن از دیگر شاخصههای مدیر این حوزه باید باشد. داشتیم مدیرانی که گفتند اینقدر هتل بسازیم که نشود شمرد؛ معلوم است این فرد اصلا صنعت را نمیشناسد. دیگری آمده گفته ۱۰۰ هتل میسازم در این مدت زمان، این یکی هم معلوم است صنعت گردشگری را نمیشناسد. یکی گفته ایران را به کشور اول منطقه در حوزه گردشگری تبدیل میکند، واضح است ساختار سیاسی کشور را نمیشناسد.
وی ادامه داد: کسی که میآید باید به یکسری سیاستها توجه داشته باشد، سه سیاست از همه مهمتر است؛ کوچک و چابکسازی، سیاستگذاری، حمایت و نظارت. تصدیگری در این وزارتخانه نباید نباشد. این وزارتخانه نباید مجوز برای هتل و آژانس بدهد، فقط باید حمایت کند، نهادهای خصوصی را تقویت کند، شفافیت داشته باشد و پنجرهای واحد برای توسعه گردشگری در دورن دستگاهها ایجاد کند. هر کسی هم که انتخاب میشود به کانون ملی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی توجه داشته باشد و آن را تقویت کند.
امامی گفت: با توجه تجربه سیسالهام در گردشگری، وزارت خارجه، ریاستجمهوری و بخشهای اقتصادی، پیشبینی میکنم آدم کوتاهقد و درازدستی در این حوزه میآید که ویژگی این آدمها داشتن روی زیاد است و خود را مطرح میکنند و لابی شدید میکنند، اما مسؤولیت مهم را علاوهبر بخش خصوصی متوجه رسانهها میدانم، باید کمپینی برای اطلاعرسانی و به منظور جلوگیری از بروز فاجعهای دیگر راهاندازی شود.
2ـ حجتالله مرادخانی، پژوهشگر هنر و مدرس دانشگاه که در دورهای مشاور معاون صنایع دستی نیز بوده است، گفت: خیلی نمیشود انتظار داشت فرد متخصصی در این حوزه مستقر شود، به واسطه اینکه در طول این سالها با استمرار نداشتن مدیریت کلان در این حوزه و انتصابهای سیاسی که صورت گرفته، هرگز مجال تربیت کارشناس و مدیر ارشدی که مختصاتی در سطح این وزارتخانه را در اختیار بگیرد مهیا نبوده است. با این اوصاف و احوال معتقدم اگر قرار است فردی به عنوان وزیر به این وزارتخانه بیاید، به حوزه فرهنگ و اهمیت آن آشنا باشد و در کنار آن، از اقتدار مدیریتی و نفوذ سیاسی بالایی بهرهمند باشد؛ چرا که یکی از مشکلات این حوزه انتخاب افرادی بوده که پست دیگری به آنها نرسیده و سکان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به دست آنها سپرده شده است و به سبب آنکه نفوذ سیاسی بالایی نداشتند و در لابیهای سیاسی و سفارشاتی که از طرف مجلس و نهادهای دیگر میشد خیلی راحت پستها و مدیریت استانی را به افراد غیرمختصص و بیرون از مجموعه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری واگذار میکردند که در میان و بلندمدت خسرانهای جبرانناپذیری بهوجود میآورد که یکی از آنها ریزش بدنه کارشناسی و تهی شدن از بدنه متخصص است.
او افزود: با توجه به وضعیت نابسامانی که وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دارد، به فرد بانفوذی نیاز است که توان جذب اعتبارات و بودجههای لازم را داشته باشد و این مجموعه و اهداف و خواستههای آن در اسناد بالادستی و برنامههای سالانهای را که در دولت تدوین میشود پررنگ کند؛ چرا که در مناظرات این دوره از انتخابات ریاستجمهوری مشخص بود حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به سبب اینکه شاید در لابیها و چانهزنیهای کلان کشور هیچ فرصت و سهمی برایش ایجاد نشده بود، به ندرت از آن یاد شد. در صورتی که در شرایط فعلی کشور و موقعیتی که در مناسبات بینالمللی دارد شاید عرصهای که بتواند مقداری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی بهویژه در جوامع کمتر توسعهیافته، شهرهای کوچک و روستاها را برطرف کند، ظرفیتهای گردشگری و صنایع دستی و جاذبههای طبیعی و تاریخی است.
مرادخانی بیان کرد: امیدواریم نفری که در این حوزه قرار است فعالیت کند هم به فرهنگ آشنا باشد و هم از اقتدار مدیریتی و نفوذ سیاسی خوبی برخوردار باشد و در دور باطل رؤسای قبلی این وزارتخانه گرفتار نشود، به ویژه در خصوص انتصاب معاونان و مدیران ارشد این وزارتخانه که معمولا هرگاه در مسیر اشتباه افتاده، جبران کردن و رفع نواقص آن سخت بوده و در واقع یک دور باطل است.
بنیاد میراث پاسارگاد