نقشهای کلیشهای تبعیضآمیز، بیگمان ریشه در باورهای متعصبانه و منسوخی دارند که حذف آنها از مولفههای فرهنگی هر جامعه منجر به شکوفایی انسانگرایانه و محقق شدن تواناییهای بالقوه فرد می شود.
کلیشههای جنسی و جنسیتی، نقشهایی تصنعی هستند پدید آمده از برداشت نادرست نسبت به تفاوتهای زیستی و هویتی انسانی. ترجیحات و انتظارات غیرواقعی که در مناسبات اجتماعی و فرهنگی شکل گرفته و متداول می شوند و مبتنی بر نوعی تفکیک دوگانهسازی صرف منطق و احساس، کلیشههای جزمی جنسیتی را خلق میکنند. گمان و باورداشتهای ضدانسانی مانند: “زن ضعیفه و ناقص العقل است”، “زن حیلهگر و مکار است”، “زن، همچون عقرب است”، “خواب زن چپ است”، “زن را چه به این حرف ها” و یا “زن و اژدها هر دو در خاک به / جهان پاک از این هر دو ناپاک، به!” که البته به دروغ به فردوسی، نویسنده شاهنامه منتسب شده است. اصطلاحاتی که در عملکرد اجتماعی و خلاقیت و توانایی زنان، همواره در بستر تاریخ تأثیرات مخربی داشته. تصورات غلطی که توانایی زنان را نادیده میگیرند و در عین حال بعنوان مانعی ذهنی و کلیشههای نامتعارف، موجب تثبیت و تقویت الگوهای قالب میشوند و کمترین آسیب آن تهدیدهای این الگوهاست.
تهدید کلیشه شکلی از ماحصل واکنش و باور برساخته از تلقینهایی است که به علت تعلق فرد به شرایطی خاص، طبقه اجتماعی، اقتصادی و مرتبهی شغلی، سطح تحصیلات و جنس یا جنسیت موجب کاهش کیفیت عملکرد انسانی میشود. القائات رایجی که همواره تاثیرات مخربی بر تواناییهای زنان داشته تا آنجا که فرد خود را از فعالیتهای بسزای اجتماعی محروم کرده و یا حتا خود را شایسته آن نمیداند.
این انگاره ها و پیشقضاوتها با سلب آزادی فکری و حریم انتخاب انسانی، زنان را از قرار گرفتن در بهترین حالت خودشان منع میکنند. امروزه تحقیقات زیادی، بوضوح نشان میدهند که این کلیشهها، هیچگونه پایه علمی و بیولوژیکی ندارند. چنانچه پژوهشها تصریح می کنند که حتا نقشهای زنان و مردان در دوران غارنشینی دارای تفاوت چندانی نبوده، بلکه تا حد زیادی برابر بوده است. علاوه بر این، شواهدی مبنی بر تفاوت ساختار مغز زنان و مردان در ماهیت، حجم بافت یا اتصالات بین نواحی موجود در مغز، وجود ندارد.
همچنین، بررسی صدها تحقیق در مورد عملکرد شناختی، رفتارهای اجتماعی و روانشناختی نشان میدهند شباهتهای میان زنان و مردان بسیار بیشتر از تفاوتهای میان آنها است. مطابق با برآیند تحقیقات علمی، عامل اصلی ایجاد تفاوتهای جنسیتی، بیولوژی نیست بلکه به شیوه تربیت و آموزش پسران و دختران مربوط است که نقشها و کلیشه های جنسی و جنسیتی را در ضمیر خودآگاه شخص و مناسبات اجتماعی تحمیل میکند.
12.7.2023
بنیاد میراث پاسارگاد