چندی پیش عزت اله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی جمهوری اسلامی، در یک سخنرانی مقبره کوروش، این شاخص ترین و ارزشمندترین چهره ایرانی-جهانی را هدف تخریب قرار داد.
نوشته حاضر در ارتباط با این سخنرانی می باشد.یعنی توضیح آن چه که نشاندهنده فقدان درک و شعور فرهنگی تاریخی این سیستم حکومتی است.
یپرایه شبان
باج عاطفی یا گس لایتینگ Gaslighting به رفتار و گفتاری اطلاق می شود (به ویژه از سوی افراد و سیستم های خودشیفته یا نارسیست) که فرد و یا سیستم ها با بکار گیری آن تلاش می کنند تا در دیگران (ملت) “شک” ایجاد کنند. شک در ارزش هایش، در دانش و مهارت های او… تا از این طریق آنان را “کنترل” کنند. تا با پایین بردن حرمت نفس و بی مقدار کردن دیگران نسبت به خود احساس خوبی پیدا کنند.
ضرغامی با مطرح کردن این موضوع که حفاظت از مقبره کورش و منطقه باستانی پاسارگاد مانع آبرسانی به روستاییان می شود، در این باره به گرفتاری یک مرد روستایی در ایجاد اتاقی برای پسرش …در منطقه اشاره می کند و به گونه ای مقبره کورش را با این موضوعات وطویله این مرد هم تراز کرده تا کورش را در ذهن ما بی مقدار کند. و این سوال را پیش می آورد که برای رفع این مشکل به چه دلیل رهبر او آقای خامنه ای گوشه ای از زمین ها و اصطبل معروف خود با ده ها اسب تازی گران قیمت و نیز مقادیری از زمین ها و خانه های بی شماری که این حکومت به نام غنایم اشغال گری ایران در 45 سال پیش تصاحب کرده را به این روستاییان و دام هایشان اختصاص نمی دهند؟! ودر ضمن این وزیر با استناد به کدام آمار و اعتراض از روستاییان به چنین نتیجه گیری رسیده است. با توجه به این که بازدید سالیانه هزاران گردشگر از مقبره کورش و پاسارگاد به سود مردم این منطقه و درآمد زا بوده است.
از سوی دیگر کافیست تنها مقایسه کنید بارگاه عظیم و پرزرق و برقی را که این حکومت دلسوز و مستضعف-محور از مقبره خمینی ساخته است با مقبره ای ساده و گلی 2500 ساله پادشاهی عظیم الشانی به نام کورش که از گزند آتش مغول ها و توفان جمهوری اسلامی جان سالم به در برده و نمادی از ارزش های ایرانیان شده است. پیام منشور کورش به قدری والاست که بی زمان و بی مکان است و از اینرو فراگیر. منشور او دست به دست در موزه های جهان می گردد. کورش یک پروتوتایپ یعنی نمونه پیشین و اصلی انسان ایرانی- جهانی آزادی خواه، روادار، برابری طلب و شادمانی محور است.
این وزیر ضد ایرانی مانند همتایان خود به دلیل نداشتن ادله قابل توجیه برای تخریب این مقبره قادربه شفاف گویی نیست. از اینرو توجه ما را به داستان بی سر وته و مظلوم نمایانه “یک مرد روستایی و طویله اش” می برد. چنانچه شفاف، معقولانه، مستدل و منصفانه با ملت سخن می گفت می بایست نه تنها به اهداف پلید این حکومت در مورد کورش بلکه در باره تخریب ارزش های ایرانی اشاره می کرد و این امر برای افراد خودشیفته تقریبا محال است: اعتراف به اشتباه و تصحیح آن.
از این رو این مهم بر عهده ما ملت است تا پیش از آن که این مقبره که نماد رشته های سازندگی کورش در روح و روان و زندگی ایرانیان و جهانیان درطول اعصار بوده را در اذان شوم صبحشان به جوخه اعدام ببرند برای این خودشیفتگان آینه ای تمام نما شویم و هدف و مضمون این داستان دروغین “یک مرد روستایی و طویله اش” را از زبان ضرغامی (ها) بطور شفاف بیان کنیم: ما اشغالگریم. با فریب بزرگی خود را به ایرانیان تحمیل کردیم. ما از مظاهر ملی ایران بیزاریم. در قاموس و باور ما آزادی، دمکراسی و قانون… برابری زن و مرد جایگاهی ندارند. ازدواج با دختر خردسال یا بزرگسال برایمان فرقی نمی کند. هر کجا را که اشغال کنیم مالکش می شویم. ما امروز داستان “یک مرد روستایی و طویله اش” را مطرح می کنیم تا سرگرم شوید.
شما ملت را، گرسنه نگه داشته ایم تا با این مرد روستایی بینوا احساس همدردی کنید، تا کورش از یادتان برود. اما اگر لازم شد پسرهمان مرد روستایی را دستگیر کرده و شکنجه می کنیم. الاغش را بیرون رانده و جایش را به ویلایی لاکچری برای هم پالکی ها تبدیل می کنیم. روز بعد داستان “مظلومیت نمازگزاران تیر خورده در شاهچراغ ” را می نویسیم. از آن جا که قدرت خلاقیت نداریم ودر کار تحریف و تققیه و سانسوریم، سناریویی جدید بر اسطوره “گذر از آب” یهودیان نوشته یعنی آن را وارونه می کنیم و به ماجرای امروز دریای سرخ و جنگ حوثی ها ربط داده واز معجزات و کرامات امام بهره جسته و در طرفت العینی یهودیان را به فرعونیان مبدل می کنیم. در پوسترهای کشور آویزانشان می کنیم تا سبب جلب گردشگری و ایجاد پول و سرمایه و شادمانی دشمن طلبان شود. این به ما کمک می کند که توجه را از فساد و دزدی های خود به “دشمن” ببریم.
من، ضرغامی اعتراف می کنم که وزیر تخریب اسطوره ها، ارزش ها و آثار باستانی ایران هستم، هر آن چه که باستانی و دارای قدمت ایرانی است را خرابه پنداشته الا احکام وسبک زندگی قدیمی و متحجر قبیله ای از کشوری دیگر را! امید داریم که با ساختن مساجد وحوزه ها و اماکن مذهبی صد ها سال دیگر این اماکن به آثار باستانی ایرانی تبدیل شوند. در زمینه گردشگری هم تا دلتان بخواهد در کنارحرم ها و اماکن مذهبی، روسپی خانه های مافیایی از دخترکان 12 ساله به بالاتر را دایر کرده ایم که به صنعت گردشگری ایران رونق بدهد. تا خدا از ما راضی باشد!
هموطنان عزیز، مقبره، استوانه و پیام کورش نه تنها میراثی گرانقدربجا مانده از نیاکانمان برای ما بلکه برای جهانیان و برای ایجاد رابطه بین ملت ها بوده است. جمهوری اسلامی با ایجاد چرخه باطل دو پاره سازی دنیا به سیاه و سفید و دشمن تراشی خودشیفته وارش، بیشترین آسیب را به روح وروان ایرانیان زده است. این دیدگاه سبب می شود که انسان ها و انسان ایرانی نتواند به انسجام ذهنی در مورد خود و جهان برسد و همیشه در دو پارگی، شک و تردید و وسواس بسر ببرد. احساس درماندگی کند و نتواند مصممانه و درست تصمیم بگیرد. آیا ما می توانیم از پیام آزادی خواهی و رواداری کورش الهام گرفته و زنجیره ای از انسان ایرانی-جهانی بسازیم و از تخریب آن جلوگیری کنیم؟ به یونسکو اعتراض نامه بنویسیم.
ما اکنون بیش از هر زمانی به پیام کورش نیاز داریم. این پیام را دریابیم: دوستی با ملت ها. یعنی دوستی و آشتی با خود. یعنی انسجام یعنی رویش…
بنیاد میراث پاسارگاد