توفان شن، فاجعه ای دیگربرای مردم رودبار

توفان شن، فاجعه ای دیگربرای مردم رودبار

گزارش زیر، یکی از تکان دهنده ترین گزارش هایی ست که نه در سایت های «ضدانقلاب» منتشر شده و نه از سوی طرفداران آمریکا و اسراییل، بلکه گزارشگری با وجدان آن را در یک نشریه رسمی منتشر کرده است؛ اگر چه سعی شده، تا جایی که ممکن است، ابعاد فاجعه کوچکتر نشان داده شود

این گزارش نمونه ای ست از وضعیت مردمان سرزمینی ثروتمند که چهل و دو سال است زیر سلطه ی یک حکومت مذهبیِ  نادان، ناکارآمد، جنایتکار و غارتگر زندگی می کنند

.

جازموریان همواره کانون توجه است از محرومیت ها گرفته تا ظرفیت ها. اما در این فصل نوک پیکان به سمت سفره های خالی است که در خرابه های طوفان شن سوم بهمن ماه دفن شده اند.

به گزارش خبرنگار ایسنا، یک روز را برای تهیه گزارش و عکس از خسارات به جای مانده طوفان شن در جازموریان از توابع شهرستان رودبار جنوب گذاشتم. این یک روز متفاوت از همه روزهای سال بود چراکه وقتی وارد منطقه جازموریان شدم دیگر از آن همه کار و تلاش و مزارع و یا به قول بومی ها صحراکاری ها خبری نبود.

همه دار و ندارشان را طوفان شن در خود دفن کرده بود و به طوری بوته های نیمه جان خیار، هندوانه و گوجه از میان شن های روان در حال جان دادن بود که انگار اولین باران زمستانی از جنس شن و ماسه بوده است.

کشاورزان و صاحبان مزارع کمابیش در حال تلاش دوباره برای نجات دسترنج شان بودند که در میانه راه به کاروان نماینده شهرستان های رودبار، قلعه گنج، فاریاب، کهنوج و منوجان برخوردیم و همراهشان شدیم.

وقتی مردم متوجه خودروهای دولتی شدند با نامه هایی که نوشته بودند به سمت آن ها آمدند و هر کدام از مشکلاتشان می گفتند وهمه قرض و بدهکاری بدون درآمد را فریاد می زدند و از نماینده شان می خواستند یاریگرشان باشد.

اهالی روستای سردشت چاه حسن که با خسارت طوفان شن دست و پنجه نرم می کنند زندگی شان کپری است و بدون آب و برق و با حداقل ها زندگی می کنند .

“فرامرزی” از اهالی روستای سردشت خطاب منصور شکرالهی نماینده 5 شهرستان جنوب استان کرمان در مجلس گفت: سیل فروردین آمد هیچ کمکی نکردند و خسارت طوفان هم چند روز دیگر فراموش می شود. جوانان باید چکار بکنند؟ به حال مردم فکری بکنید وگرنه تعدادی از درماندگی به کارهایی دست می زنند که مسئولان بانی آنها هستند.

و اما دست و پا زدن یک مادر برای بیان مشکلات فرزندان معلولش بسیارسخت بود و این مادر التماس می کرد که برای این بچه ها کاری بکنید که حتی زندگی کپری شان هم ویران شده است.

رضا 10 سال سن دارد و روی شن های روان دراز کشیده بود و فقط به اطرافیانش نگاه می کرد. او رضا معصوم و کم توقع بود و فقط به یک لبخندی راضی شده بود و دستان تکیده اش را به سمت ما تکان می داد.

“دوست خاتون” از زنان روستای سردشت چاه حسن از نبود سرویس بهداشتی و حمام خیلی گله داشت و گفت: اطراف ما را نگاه کنید همه اش شن و ماسه است و هیچ سرویس بهداشتی نداریم. ما زن هستیم ما را درک کنید و از خیرین بخواهید برای ما کاری انجام بدهند.

دوست خاتون  برای اینکه درد دلش تمام نشده بود سوار خودروی ما شد و گفت می خواهم حرف بزنم و سر جاده آسفالت پیاده می شوم.

وی با بغض دردل می کرد و ادامه داد: یکی از اهالی روستا فقط دو تا گوساله داشته که به سرقت رفته اند و 15 گوسفند که دارایی یک خانواده بودند را هم شبانه به سرقت برده اند و من امروز یک هزارتومانی ندارم چون هر چه داشتیم خرج کشاورزی کردیم و فقط همین کپرهای ویران شده را داریم و بس.

یکی از کشاورزان روستای تکل حسن نیز از ما خواست به مزرعه اش سری بزنیم. واقعا باورکردنی نبود، انگار این اراضی کشت نشده اند و همه پلاستیک هایی که روی محصولات شان کشیده بودند پاره پاره شده بود.

هیچ چیز پیدا نبود انگار از آسمان شن باریده بود. در طول مسیر دیده می شد کشاورزان با همه خسارت ها در حال در آوردن بوته هایی هستند که زیر خاک و شن دفن شده اند .

کلا آسمان یک رنگ بود یعنی سراسر منطقه مزارع تخریب شده بودند و بوته های کشت شده زیر شن های روان از بین رفته بودند .

در سردشت و نازدشت، کتل حسن، بوئینگ، چاه علی و … دیگر هیچ ردی از کشاورزی نبود .

اما نکته قابل توجه این بود که در برخی از مزارع دیده می شد خسارت حداقلی است که به گفته اهالی روستای چاه دشت به خاطر جنگل کاری های بالادست بود و این مزارع جان سالم به در برده بودند و کشاورزان خسارت دیده بر این باورند که اگر طرح های جنگل کاری ادامه داشته باشد و تحت مراقبت و نظارت بومی ها قرار بگیرند ظرف چند سال آینده کمتر شاهد این دست از خسارات ناشی از طوفان های شن خواهیم بود.

دشت دوکم در بالاست مزاع، دروازه طوفان های شن است به طوری که هر قسمتی از کشت و کارها اطرافشان جنگل کاری بود در امان مانده بودند.

تعدادی از جوانان بومی برای ادامه طرح های نهال کاری اعلام آمادگی کردند که با استقبال گرم رییس اداره منابع طبیعی رودبار مواجه شد.

در کنار تمهیدات نهال کاری برای به دام انداختن طوفان های خسارت زا،ت رویج و توسعه کشاورزی مدرن نیز راه نجات این مردم است.

موسسه ملل که به عنوان معین اقتصادی شهرستان رودبار جنوب معرفی شده که در حال احداث گلخانه های هیدروپونیک است. اما آیا مردم توان احداث چنین سازها هایی را دارند؟

به نظر می رسد صرفا برای موسسه منبع کسب درآمد باشد زیرا که غیر ازتعداد کمی از کشاورزان بقیه قادر به رفتن به سمت کشاورزی مدرن نیستند.

“منصور شکرالهی” نماینده شهرستان های رودبار جنوب، فاریاب، کهنوج، قلعه گنج و منوجان در مجلس در حاشیه بازدید از مزارع آسیب دیده از سفر وزیر جهاد کشاورزی و رییس سازمان برنامه و بودجه کشور طی روزهای آینده به استان کرمان خبر داد و گفت: انتظار است موسسه ملل به صورت مشارکتی و در راستای ایجاد اشتغال برای جوانان نسبت به ایجاد گلخانه های هیدروپونیک اقدام کند.

وی ایجاد زیرساخت هایی از جمله بسته بندی و سورتینگ را در کنار توسعه طرح های گلخانه ای یک موفقیت در امر صادارت دانست.

شکرالهی خطاب به کشاورزان خسارت دیده گفت: من به آینده رودبارخوشبین هستم و این شهرستان آینده ای درخشان دارد.

وی احداث میدان تره بار را نیز از ظرفیت های مهم در خرید و فروش محصولات کشاورزی شهرستان های جنوب کرمان عنوان کرد که در شهر رودبار در حال احداث است.

عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی از تکمیل ادامه سیل بند خرم تا جازموریان خبر داد و گفت: برای بهسازی سیل بندهای خاکی بالادست شهر زهکلوت اعتبار موردنیاز نیز باید هر چه سریع تر تخصیص داده شود.

وی بررسی نحوه جبران خسارات سیل فروردین ماه 1399 و طوفان شن و سرمازدگی را از جمله برنامه های سفر وزیر جهاد کشاورزی و رییس سازمان برنامه و بودجه اعلام کرد.

شکرالهی همچنین از تخصیص 50 میلیارد ریال در حوزه ورزش و جوانان خبرداد و گفت: برای تامین زیرساخت های بهداشتی درخواست راه اندازی مرکز ام آی آر به وزیر بهداشت داده شده که از ضروریات است.

این نماینده مجلس از رایزنی با شرکت ملی صنایع مس ایران برای مشارکت در رفع محرومیت ها در شهرستان رودبار نیز سخن گفت و افزود: مسیر ارائه خدمات شرکت ملی صنایع مس ایران به زودی به صورت هدفمند مشخص خواهد شد و شرکت های اقتصادی باید به مسئولیت های اجتماعی خود بیشتر توجه کنند.

وی در پاسخ به چرایی حضور دیرهنگامش در مناطق طوفان زده و خسارت دیده گفت: همه جزئیات خسارات را از مدیران شهرستان و سازمان جهاد کشاورزی دریافت کرده ام و در اولین فرصت برای حضور مسئولان کشوری در منطقه تلاش شده که بسیار ضروری بود و یادمان باشد کارها و مشکلات باید در مرکز پیگیری شوند و نه در منطقه .

 

در آخرین ساعات سفر کاری ام به رودبار جنوب در بین بچه های روستای کپری در دامنه های بالادست سردشت دو پسربچه را دیدیم که از گالن های پوسیده برای خودشان اسباب سرگرمی درست کرده بودند و وقتی که کنارشان توقف کردیم، دخترکان محلی دورمان جمع شدند و با شیرین زبانی درخواست عروسک و توپ می کردند و دم آخر برایمان به نشانه خداحافظی دست تکان می دادند و می گفتند یادتان باشد برایمان توپ و عروسک بیاورید.

آن فریادهای بچگانه در دل شن های روان و در عمق خسارات طوفان اخیر همچنان در خاطرم ماندگار شد.

برگرفته از خبرگزاری ایسنا

بنیاد میراث پاسارگاد

Read Previous

خوانش سریانی ـ آرامی قرآن – داریوش بی نیاز

Read Next

پاس مرده‌ریگ نیاگان – مزدک بامدادان