معاویه یک عرب ایرانی مسیحی- دکتر مسعود امیرخلیلی

معاویه به علت دشمنی با امام اول شیعیان، با علی (در جنگ صفین) و پسرش یزید با امام حسین (در جنگ کربلا ) در فرهنگ شیعه شهرت خوبی ندارد. بیشتر اطلاعات ما از این جنگ ها و به طور کلی از معاویه را تاریخ نویسان عرب و ایرانی در دوران عباسیان به ما داده اند. اما این اخبار عباسیان از قرن 8 و 9 با سکه ها و سنگ نبشته های معاویه از قرن 7 همخوانی نمی کنند. گزارش های هم از نویسندگان مسیحی قرن 7 از معاویه در دست هستند که تفاوت دارند با اخبار  عباسیان از این حکمران عرب.

به همین دلیل ( به دلیل معتبر نبودن اخبار عباسیان ) می بایست برای بازسازی شخصیت تاریخی (حقیقی) معاویه به سکه، سنگ نوشته ها و همچنین به گزارش های نویسندگان مسیحی قرن 7 از این امیرالمومنین رجوع کرد

دوران قبل از معاویه

از چهار خلیفه صدر اسلام (خلفای راشدین)، به نقل از سکه‌شناس ایرانی شمس اشراق، هیج سند و مدرکی (سکه) که در قرن 7 نوشته، ضرب، یا حکاکی شده باشد پیدا نشده است: “با وجود آنکه تازیان در زمان خلافت (ابو بکر) به فرماندهی خالد ابن ولید به سرزمین های ساسانیان یورش بردند….. و به خاک ایران دست یافتند لیکن تا کنون سکه ای به نام هیچ یک از خلفای راشدین به دست نیآمده است و به نام خلفای راشیدین سکه‌ی ضرب عربستان نیز دیده نشده است.”(1)

تمام اطلاعات از این چهار خلیفه را تاریخ نویسان عرب و ایرانی حدود 150 سال بعد، بدون ارائه یک سند، به ما داده‌اند.

اسلام  شناس آلمانی Barbara Köster در کتاب “اشتباه فهمیدن قران” قبل از توضیح دادن سوره های قران فقط در چهار صفحه تاریخ اسلام  را بازگو می کند که با تولد محمد در سال 570 در مکه شروع می شود و با نام بردن از چهار خلیفه راشدین با این اشاره به پایان می رسد:
” در آخر در سال 661 معاویه به قدرت می رسد ” و ادامه می دهد: ” می شد مفصل تر این دوره       ( دوره محمد و چهار خلیفه اول) را شرح داد، چون شخصیت های بیشتری بودند که نقشی در این دوره بازی کردند و اتفاقات بیشتری هم در مکه و مدینه در زمان زندگی محمد پیش امدند، اما می توان خیلی کوتاه تر هم این دوره را شرح داد. کافی است فقط از معاویه نام برد، چون به قدرت رسیدن معاویه تنها اتفاق تاریخی ( حقیقی ) است و شخصیت ها و اتفاقات قبل از معاویه تخیلی ( ساختگی ) هستند. ( 2)

ارکولف، (Arculf ) کشیش فرانسوی،کـه حدود سـال 676 (دوران حکمفرمایی معاویه) به اروشلیم سفر کرد و چند روزی هم در دمشق اقامت گزیده بود خبر می دهد که “این شهر (دمشق ) در دشتی وسیع قرار دارد که با مداری وسیع از دیوارها احاطه شده است و علاوه بر آن با چندین برج هم مراقبت می شود. در این شهر پادشاه ساراسین ها (معاویه ) با به دست آوردن امپراتوری خود سلطنت می کند. در آنجا نیز کلیسای بزرگی به افتخار یحیی باپتیست مقدس ساخته شده است. ساراسین های کافر نیز در همین شهر نوعی کلیسا  (quaedam eclesia) ساخته اند که در آن رفت و آمد می کنند”.

این خبر آرکولف به خوبی با اسناد کتبی (سکه ها، پاپیروس ها و کتیبه ها) مطابقت دارد که هیچ  حاکم عرب قبل از معاویه در دمشق حکومت نمی کرد.  (3)

دو اسلام و باستان شناس اسرائیلی “هودا دی. نوو و جودیت کورن اشاره می کنند: ” آنچه که ما می دانیم این است که پایه قدرت معاویه دمشق بود و بیشتر قبیله های صحرا نشین از معاویه پشتیبانی می کردند تا شهر نشینان. حدود سال 640 معاویه به اندازه کافی قدرت به دست آورده بود که بتواند به عنوان فرماندار سوریه تایید شود. به عقیده ما معاویه حکمران سوریه بود و خارج از اسناد عباسیان سند دیگری از حکومت راشیدین در آن زمان در دست نیست”. این دو باستان شناسان ادامه می دهند: ” با به قدرت رسیدن معاویه شرایط برای شهروندان این مناطق تغییر نکرد. (4)

اولین سند کتبی از خلفای عرب سکه معاویه است که در سال 662 در داربگرد فارس ضرب شده. معاویه در سکه داراب اسم خود و لقب امیرالمومنین را به خط پهلوی ( ماآویا امیری وریوشنیکان ) و نه به عربی بر روی سکه ها نوشته است. همچنین معاویه بر روی سکه خود اشاره ی به نسبت ابی سفیان نکرده است. زبان پهلوی و نماد زرتشت بر روی سکه‌ معاویه نشان می‌دهد که فرهنگ (سنت) ایرانی در دوران این امیرالمومنین عرب هنوز باب روز و مطرح بود  (معاویه)

این سکه های معاویه نشان دهنده، یا گواه پیروزی عرب ها بر ایرانیان نیستند هیچ مدرک معتبری، به غیر از تاریخ طبری و نویسندگان عرب، که نشان دهد اعراب به ایران حمله کردند در دست نیست. بیشتر به نظر می رسد که معاویه قصد داشت با نوشتن لقب امیرالمومنین به زبان و خط پهلوی و حفظ نمادهای رزتشتی ( آتشکده ) بر پشت سکه ها به یک توافق برسد و همبستگی خود را با ایرانیان  نشان دهد. به همین دلیل نیز در سال 662، با ضرب سکه های معاویه در داراب، یک امیر عرب به جای پادشاهان ساسانی در ایران به مسند قدرت نشست ( شاهان ساسانیان جای خود را به امیرالمومنین ها  اعراب دادند ). این عرب های که در ایران به قدرت رسیدند از خارج، از شبه جزیره عربستان، به ایران نیامده و حمله نکرده بودند، بلکه عرب های ایرانی بودند که اجداد آنها قرن ها پیش از اسلام در ایران، بخصوص در شرق ایران، زندگی می کردند و پس از شکست خسرو دوم پرویز از بیزانس در دو جنگ ( 622 و 627) در نزدیکی ارمنستان و موصل و از بین رفتن قدرت نظامی ساسانیان توانستند در ایران قدرت را به دست بگیرند(5) .

اسلام شناس آلمانی کرت بانگرت (Kurt Bangert ) اشاره می کند: “ اگر ما به سکه ها مراجعه کنیم اصل و نسب معاویه از جنوب عربستان نبود، بلکه از ایران بود(6) .

همچنین از معاویه نیز یک سنگ نبشته از سال 663 با نقش علامت صلیب در حمام شهر قدیمی یونانی  Gadara ( ”ام قیس” در اردن ) پید ا شده است. حکاکی این نشانه مسیحیت توسط معاویه باعث تعجب اسلام شناسان شده است. سنگ نبشته معاویه به زبان یونانی است. سه تاریخ زمان حکاکی این سنگ نبشته را ثبت کرده اند: تاریخ سال مالیاتی بیزانس، تاریخ سال محلی شهر ام قیس و تاریخ بنا به سال عرب ها (سال 42 عرب ها ). سنگ نبشته معاویه از سال عرب ها نام برده است و نه از سال هجری).سنگ نبشته (

برای کرت بانگرت دلیل نقش صلیب بر روی سنگ نبشته ام قیس شهروندان مسیحی در فلسطین و سوریه بودند که معاویه نمی توانست این مسیحیان را نادیده بگیرد. بانگرت ادامه می دهد: “علامت صلیب دلیل بر مسیحی بودن معاویه نیست، اما هیچ سند (  سکه، سنگ نبشته) دیگزی که نشان دهد معاویه مسلمان بوده نیز یافت نشده است”. (7)

وقایع نامه مارونیت ( Maronite chronicle ) که تا سال 664 خبر می دهد اشاره می کند اعراب در اروشلیم معاویه را در سال 660 به پادشاهی انتخاب کردند. معاویه در جلجثته، تپه ای که در آنجا مسیح را به صلیب کشیدند و در جتسیمانی، باغی که در آنجا مسیح شب قبل از به صلیب کشیده شدن عبادت کرده بود، نیایش کرده است (8).

از طرف دیگر تاریخ شناس دانشگاه یوتا Peter von Sivers ( آمریکا) اشاره به مسیحی بودن معاویه می کند: “بعد از خاتمه درگیری بین عرب های شرق و غرب معاویه حدود سال 650 پادشاه اعراب سوریه، عراق، ایران و مصر می شود، معاویه خود را یک پادشاه مسیحی می دانست “. (9)

همچنین دو نویسنده مسیحی قرن 7 به سیاست های صلح آمیز معاویه اشاره می کنند:

به نقل از وحنا بن فنکی( john bar Penkaye ) ، کشیش نستوری “با به قدرت رسیدن معاویه صلحی برقرار شد که ما قبل از او نشنیده و ندیده بودیم” (10) .

سبئوس،کشیش ارمنی، نیز به صلح در زمان فرمانروایی معاویه اشاره می کند:

“خیلی خون در ارتش اسماعیلی ریخته شد، افراد زیادی کشته شدند و آنها هم دیگر را کشتند. آنها نتوانستند شمشیر را کنار بگذارند، زندانی نشوند و جنگ در زمین و دریا نکنند تا اینکه معاویه قدرتمند شد و توانست صلح برقرار کند”. (11)

در سنگ نبشته ها و سکه های معاویه اشاره ای به اسلام نشده است. چنین به نظر می رسد که معاویه از پیغمبر مسلمانان و از اسلام اطلاعی نداشته.

اگر ما به سنگ نبشته ام قیس و اخبار نویسندگان مسیحی قرن 7 استناد کنیم معاویه یک حکمران عرب (مسیحی) و صلح جو بود

حالا این پرسش مطرح است که اگر تا به امروز هیچ سند کتبی از قرن 7 (سکه، سنگ نبشته ) از خلفای راشدین پیدا نشده و هیچ نویسنده مسیحی قرن 7 هم به این چهار خلیفه اول اسلام اشاره نکرده پس چگونه شیعه ( بدون نبودن علی  ) پدیدار شد و شکل گرفت؟

به نقل از اسلام شناس آلمانی سون کالیش شیعه نخست یک جنبش عرفانی ( گنوسیسم ) بود و علی یک انسان خدایی. علی در یک مبحث عرفانی – ایمانی شکل گرفت، بدو ن آنکه او یک شخصیت تاریخی باشد. علی مدت زمانی بعد ( در قرن 9) به فهرست سه خلیفه دیگر اضافه شد. به نظر می رسد که در مرحله اولیه پدیدار شدن اسلام نقشی برای علی تعیین نشده بود. اما چگونه شیعه که علی را خدا می دانست و جنبش قرانی (سنی ها ) که خدای بودن مسیح را قبول نداشتند ( و همچنین خدایی بودن علی را ) به یک توافق رسیدند. برای رسیدن به این توافق می بایست شیعیان از خدایی بودن علی صرفنظر کنند و در عوض سنی ها قبول کردند در تاریخ ” رستگاری اسلام ” علی به پسر عمو، به دادماد پیغمبر و به خلیفه چهارم برگزیده شود  (12) .

——————————————————————————————

ع. شمس اشراق ،نخستین سکه های امپراتوری اسلام ، اصفهان 1369 ، ص 38  1 –

2 – Barbara Köster, Der missverstandene Koran, 2015

3 – Adomnán and the holy places, London, 2007, P. 192-194

4 – Yehuda D. Nevo u Judith u Judith Koren, Crossroad to Islam, N.Y. 2003

5 – Karl-Heinz Ohlig, Die dunklen Anfängen, 2007, P. 52-54

6 –  Kurt Bangert,, Muhammad, Wiesbaden, 2016, P. 802

7 – Kurt Bangert,, Muhammad, Wiesbaden, 2016

8 – The Seventh Century in the West-Syrian Chronicles, annotated by Andrew Palmer, Liverpool University Press, 1993, P. 31

9 – Peter von Sivers, Christology and Prophetology in the Umayyad Arab Empire. In : Markus Groß / Karl-Heinz Ohlig (Hg.) Die Entstehung einer Weltreligion, Berlin/Tübingen, 2014, P.

279

10 – Yehuda D. Nevo and Judith Koren, Crossroads to Islam, The Origins of the Arab Religion and the Arab State,New York 2003, P. 131

11 – Yehuda D. Nevo, P. 131-132

12 – Seven Kalisch, Der quran als ein Dokument des Konsens, in: Markus Groß/ Karl -Heinz Ohlig ( Hg) , Die Entstehung einer Weltreligion IV, Berlin, 2017, P. 792-793

 

مسعود امیرخلیلی

Chubin.net

بنیاد میراث پاسارگاد

Read Previous

برگزاری روز کوروش بزرگ در بروکسل – ویدیو

Read Next

رویکرد تازه ای از نفرت تمام نشدنی حکومت اسلامی نسبت به کوروش و فرهنگ و تاریخ ایران در روز کوروش بزرگ