مقدمه
در ابتدا باید گفت هيچ تذکره نويسی اشاره ای حتی به سال تولد فردوسی نکرده است تا چه رسد به روز آن. نويسندگان قديمی می توانسته اند از روی سنگ مزار شاعر تاريخ درگذشتنش را بيابند و بدست دهند و گمان می رود حداقل دولتشاه سمرقندی که سال از جهان رفتنش را 411 هجری قمری ياد کرده اند، از روی همين ماخذ گرفته باشند. اما رسم مسلمانان که فقط تاريخ وفات را می نويسند آنان را به تعيين دقيق زمان زايش شاعر ياری نمی توانسته است بکند. از سوی دیگر میدانیم سنت گرفتن جشن تولد فرزند از زمانهای کهن در ايران رايج بوده است و به گفته ی هرودتوس (کتاب يکم، بند 133) اهميتی ويژه داشته. در گاهشماری ايرانی هم زمان زايش بزرگانی چون زرتشت و بهرام گور مشخص می بوده است، و در روزگار خود فردوسی نيز کسانی چون سلطان محمود غزنوی و عضدالدوله ديلمی زاد روز خود را به سال و ماه ايرانی کهن بياد می داشته اند
کسايی و چند شاعر و نويسنده ی ديگر هم در نوشته های خود روز و ماه و سال تولدشان را بدست داده اند. فردوسی از خاندانی دهقانی و پايبند سنتهای کهن ايرانی می بوده است و هميشه هم از جشن و شادی با علاقه قلبی ياد ميکند. پس میتوان پذیرفت که او هم زادروز خود را میدانسته و حتی جشن میگرفته است. مخصوصا سالگردی خاص را که به آن پیغمبرسالگی (63سالگی سنی بود که پیامبر اسلام رحلت کردند و گمان بر این بود که این حد غایت و کمال بشر است و میگفتند خدا را شاکریم که ما را به حد کمال رساند و به پاس قدردانی جشنی برپا میکردند).
شاهنامه کتابیست که فردوسی سالهای زیادی از عمرش را بر روی آن گذاشته و مونسش بوده است و در همین کتاب اشارات مختلفی به تاریخ وقایع زمان فردوسی هست مانند بر تخت نشستن محمود غزنوی بر پایه همین کتاب محققانی چون ژول مول (مصحح شاهنامه فردوسی) و نولدکه (شرق شناس آلمانی) ابر پایه همین نشانه ها تاریخهایی برای سال تولد او به دست داده اند.
زادروز فردوسی در هیچ کتاب تاریخی به طور دقیق قید نشده است اما شاید بتوان از میان ابیات شاهنامه به آن پی برد.
اما استاد علیرضا شاپور شهبازی باستانشناس، تاریخنگار، نویسنده و متخصص در باستانشناسی دوران ایران هخامنشی گام را فراتر گذاشته و سعی کرده است تاریخ دقیق تولد فردوسی را حدس بزند. در ادامه شیوه محاسه او آمده است. هرچند به طور قطع نمیتوان تولد هیچ یک از بزرگان ادب فارسی را بیان کرد اما این تاریخ میتواند بهانه خوبی برای گرامیداشت سراینده تاریخ حماسی ایران زمین باشد.
بخش هایی از مقاله زادروز فردوسی از کتاب پاژ:
هرمزد بهمن
به سال 1981 که اين بنده در گوتينگن آلمان رساله ای در تاريخنگاری در ايران می نوشت، فصل مشبعی را به زندگی فردوسی بعنوان مورخ ملی اختصاص داد و با تحقيقی درباره ی زمان تولد او آغاز کرد، و با پذيرفتن نظريه ی مول، بيت ” کنون عمر نزديک هشتاد شد” را به آخرين سالهای زندگی فردوسی مربوط دانست که با تاريخ وفاتش در 411 هجری قمری، تاريخی در حدود 330 برای تولدش بدست می دهد. نشانه ای ديگر هم در تاييد عقيده مول بدست می توان داد. فردوسی بهنگام سخن از دوره ساسانيان نخستين، سه بار از شصت و سه سالگيش ياد می کند
اول در آغاز پادشاهی بهرام دوم می گويد
مـِـی لعل پيش آور ای روزبه
که شد سال ِ گوينده بر شصت و سه
دوم در آغاز داستان شاپور دوم، يعنی 800 بيتی بعد از بيت بالا، می آورد
چو آذينه هرمزد ِ بهمن بُود
بر اين کار فرخ نشيمن بود
مـِـی لعل پيش آور ای هاشمی
ز خُمی که هرگز نگيرد کمی
چو شصت و سه شد سال و شد گوش کر
ز بيشی چرا جويم آيين و فـّـر
سوم همان شعری است که مول باستناد آورده
ايا شصت و سه ساله مرد کُهُن
تو از باده تا چند رانی سُخُن
که در آغاز داستان يزدگرد اول آمده است
اين هر سه مورد در يک فصل از شاهنامه آمده اند، و نزديکيشان بهم می رساند که اين فصل در يک سال معينی ـ يعنی شصت و سه سالگی شاعر ـ سروده شده است. قطعه دومين، تاريخی بسيار مهم بدست می دهد: در ميان سالهايی که مورد نظر ماست، “هرمزد ِ بهمن” يعنی نخستين روز از يازدهمين ماه ِ سال، فقط و فقط در سال 371 يزدگردی به روز جمعه (آذينه) می افتاده است يعنی به روز جمعه 14 ژانويه 1003 ميلادی. چون اين سال با شصت و سه سالگی فردوسی برابر بوده است، اکنون ديگر بقطع و يقين می توان گفت که فردوسی در 308 (= 63 ـ 371) يزدگردی برابر با 40 / 939 ميلادی و 329 هجری قمری زاده شده بوده است، همان گونه که مول نتيجه گرفته بود.
با توجه به نزدیکی ابیاتی که شصت و سه سالگی او اشاره دارند و اشاره فردوسی به روزی خاص از هفته یعنی جمعه اول ماه بهمن دارد بی تردید این سال که برابر 63سالگی او بوده سال 371یزدگردی است.
اما از اين هم گامی فراتر می توان رفت و تاريخ دقيق تولد فردوسی را از روی گفته خودش می توان يافت در بيت
مـِـی لعل پيش آور ای روزبه
که شد سال گوينده بر شصت و سه
دو واژه “که شد” اشاره به رسيدن زمان زادروز فردوسی دارد (اگر چه خود آن زمان بدقت ذکر نشده است). ولی اندکی پيش از اين مورد، فردوسی به خود می گويد از کار دست بکش و به می روی آور که جشنی بزرگ پيش آمد
شب اورمَـزد آمد از ماه ِ دی
ز گفتن بياسای و بردار می
اين بيت 77 خط پيش از شعر “که شد سال گوينده بر شصت وسه” آمده است
اکنون متوجه می شويم که فردوسی ميان ” شب اورمزد ِ دی”، يعنی روز سی ام آذر چون اصطلاح ” شب ِ” يک روز ِ معين در فارسی و زبانهای خويشاوند؛ بمعنی روز پيش از آن می باشد چنان که هنوز ” شب جمعه ” بمعنی پنجشنبه است از سال 371 يزدگردی که برابر با سه شنبه 15 دسامبر 939 ميلادی بوده و جمعه اول بهمن همان سال برابر 14 ژانويه 1003 ميلادی، هشتصد بيتی سروده بوده است يعنی هر روزی 27 بيت بطور متوسط
چون بيت “که شد سال گوينده بر شصت و سه” ـ که خبر از رسيدن تاريخ زادروز فردوسی دارد 77 سطر پس از بيت “شب اورمزد آمد و ماه دی” ـ که مقصود جمعه 14 ژانويه 1003 باشد ـ سروده شده است، اگر بين آن دو سه روز فاصله اندازيم بخطا نرفته ايم و تاريخ رسيدن جشن شصت و سومين زادروز فردوسی را هم در جمعه 18 (= 3 + 15) دسامبر 1002 ميلادی برابر با سوم دی 371 يزدگردی بدست آورده ايم.
با محاسبه متوسط سرایش ابیات و تاریخی که کمی قبل تر از قید روز تولدش آورده و نوشیدن می در آن روز میتوان به روز 18 دسامبر 1002 میلادی به عنوان روز تولد 63سالگی رسید.
انطباق با گاهشماری يزدگردی
اکنون بايد توجه داشت که فردوسی اگر چه گاهی سال هجری قمری بکار می برده است اما در عمل فقط به ماه و روز کار داشته و ماه و روز را هم بر شيوه ی گاهشماری يزدگردی بکار می گرفته. يعنی وقتی تاريخی را بدقت می دهد، آن را با روز و ماه ايرانی می دهد مگر آن که مثل تاريخ فرمان بخشودن خراج از سوی محمود، در اصل کارش به ماه قمری آمده بوده باشد. بعبارت ديگر، به هنگام سخن از “که شد سال گوينده بر شصت و سه ” نظر فردوسی، همچنان که از 77 شعر بعد از آن (شب اورمزد آمد و ماه دی) و يا هشتصد بيتی پس از اين (چون آذينه هرمزد بهمن بود) بر می آيد، به يک روز و ماه ِ ايرانی معطوف بوده است که با توجه به تحقيق بالا آن را می توان معين کرد.
در گاهشماری يزدگردی هر ماه را سی روز تمام است و سال را پنجه ای افزايند که در نتيجه هر چهارسال يک روز ( 6 *4 = 24 ساعت) از سال حقيقی خورشيدی بجلو می افتد. يعنی آنچه را فردوسی بهنگام سرودن “که شد سال گوينده بر شصت و سه” ـ در سوم دی 371 يزدگردی و 18 دسامبر 1003 ـ شصت و دو سال کامل می دانسته است، در واقع شانزده روزی از شصت و دو سال خورشيدی کامل کمتر می بوده است، يعنی سوم دی سال 308 يزدگردی (=63 ـ 371) برابر بوده است با جمعه سوم ژانويه 940 (= 16 + 18 دسامبر 939) ميلادی، که حاصل افزايش 16 روز بر 18 دسامبر سال 939 می باشد، و اين تاريخ دقيق و حقيقی تولد فردوسی شاعر گرانمايه و ملی ماست و جا دارد آن را بعنوان جشنی عمومی فرخنده داريم.
بنابراین 24 دسامبر سال 939 (3دی 319خورشیدی )زادروز حکیم طوس میتواند باشد.
—————–
بنیاد میراث پاسارگاد