سالهاست که از سفره های خالی مردم میگویند . سال هاست که در این روز های پایانی سال ،از خلوتی بازار شب عید بسیار مینویسند و بسیار میخوانیم . پدیده ای که حاصل تلاش بی وقفه چهل و چند ساله جمهوری اسلامیست. تقلایی هر روزه و هدفمند برای نابود کردن اقتصاد کشوری غنی و مردمی توانمند و تبدیل کردن آنها به امت اسلامی و مجمع الجزایری از قبایل منزوی .
اما قدمی به عقب برداریم و از زاویه ای دیگر به بازار شب عید نگاه کنیم. در حالت عادی که کشور ورشکسته نیست ،بازار شب عید فرصتی حیرت انگیز برای کسب و کارها است. زمانی که یک ملت هشتاد میلونی ،هر یک، یک دست کامل پوشاک می خرند ، سفر میروند ، سفره های دید و بازدید می چینند ،ترقه میخرند و آجیل و شیرینی و عیدی. نمونه غربی این فرصت سالانه ،بازار شب کریسمس است و هیچ مناسب دیگری با آن برابری نمیکند. در یک ایران نرمال ،بازار شب عید فرصتی ست برای کسب و کارها تا همه اجناس انبار شده را به بهایی مناسب به فروش برسانند. در دنیایی که اقتصاد حرف اول را میزند ، بسیاری از کسب و کارهای چند ملیتی تقلا خواهند کرد تا سهمی از این بازار داشته باشند.
برای بهره برداری بهتر از این فرهنگ،نیاز هست که این کسب و کارها نوروز را به رسمیت بشناسند ،برای آن تبلیغ کنند و محتوا تولید کنند. محتوایی که در نهایت ، به گسترش آگاهی در باره ی فرهنگ ایرانی منجر میشود. نمونه مشابه این پدیده،ماه رمضان و عید فطر است. با هدف بهره بردای از رمضان در شرایط فعلی ،کسب و کارهای بسیاری تلاش کرده اند که فرهنگ مصرف کردن تزئینات و خوراکی های صنعتی برای رمضان را در کشورهای عربی تولید کنند، اما این فرهنگ سابقه تاریخی ندارد و این تلاش ها چندان موفقیت آمیز نبوده است. در مورد نوروز ، شرایط کاملا متفاوت است. شوربختانه در روزگاری که ایران در انزوای سیاسی و در نتیجه آن اقتصادی به سر میبرد، نوروز حامی مالی و فرهنگی دیگری به جز ایرانیان دلسوزندارد . اما بازار شب عید ، در آینده درهای بسیاری را به روی شناسایی فرهنگی ایران باز میکنند.
اسفند ۱۴۰۲
بنیاد میراث پاسارگاد