نکات قابل توجهی درباره خودکشی یا قتل کیانوش سنجری از دوست نزدیک او – احمد باطبی

برگرفته از ایکس احمد باطبی

عده‌ای بابت مصاحبه با مجید سنجری‌باف به .

@NewshaSaremi

تاخته اند. نیوشا صارمی یکی از روزنامه‌نگاران حرفه‌ای و محترم است که در این ماجرا وظیفه حرفه‌ای خودش را درست انجام می‌دهد و من از درست کاری و مهارت های حرفه‌ای او اطمینان دارم. دلیل تاختن به حسین رونقی ملکی .

@HosseinRonaghi

را هم نمی فهمم. او آنچه را که دیده روایت می کند. هیچ سندی هم تا کنون مبنی بر اینکه مشاهده هایش اشتباه بوده به دست نیامده است. هدف تاختن به افراد و یا متهم کردن آنها به دلیل اشتباهات احتمالی و یا قضاوت‌های مبنتی بر برداشت های شخصی نیست. ما هیچ کدام دانای کل و یا خردمند مطلق نیستیم. هرکدام ماجرا را از زاویه خودمان میبییم و تصویر این پازل زمانی قابل مشاهده است که همه ما در یافتن قطعات آن مشارک کنیم. حل این ماجرا به صورت انفرادی ممکن تیست. بنابراین بزرگواری کنید و انعطاف داشته باشید و بجای تاختن به افراد و یا تصویه حساب‌، بر اندیشه جمعی و یافتن پاسخ برای ابهامات تمرکز کنید. مسائل خانوادگی #کیانوش_سنجری در این ماجرا اساسا در حاشیه است. خود من هم به دلیل حریم خصوصی و مخصوصا وقتی خود کیانوش هم هیچ گاه تمایلی به پرداختن به روابط خانوادگی اش نداشت، مایل نیستم بیشتر از این وارد مقوله خانواده بشوم. ابهامات بسیار مهم‌تری از خانواده کیانوش سنجری وجود دارد که خواهش می کنم جویندگان حقیقت بر آنها تمرکز کنند. ۱- وضعیت پیکر کیانوش پس از سقوط از طبقه پنجم ساختمان چهارسو به گونه‌ای صاف و مستقیم بر روی زمین قرار گرفته، حال آن‌که انتظار می‌رود در چنین سقوطی با صدمات شدید از جمله شکستگی استخوان‌ها، خونریزی وسیع، و آسیب‌های جدی به جمجمه همراه باشد. ۲- آیا او بدون کفش و کاپشن بوده است. ۳- وضعیت و واکنش افراد حاضر در محل سقوط به نوعی فرمالیته به نظر می‌رسد؛ این‌که چه کسی جرأت کرده به او نزدیک شده و بدن او را به حالتی صاف و منظم قرار دهد، حتی اگر پزشک باشد، محل سوال است. ۴- کسی که از ارتفاع سقوط کرده، نیازی به ماساژ قلبی ندارد. چرا که به دلیل سقوط از ارتفاع، به صور صد در صد ارگان های داخلی پاره شده و هرگونه فشار از خارج، ممکن است به خون ریزی شدید و حتی پاره شدن بخش هایی از بدن بشود. با این وجود در اقدامی نمایشی به کیانوش ماساژ قلبی داده می شود. افراد حاضر در صحنه بیش از حد آرام و بدون واکنش، شبیه به هماهنگی نیروهای امنیتی بودند. ۵- نکته‌ مهم‌تر این است که در شلوغی چهارراه حافظ-جمهوری، حتی با وجود بارندگی، چگونه امکان‌پذیر است که کیانوش از ارتفاع سقوط کند بدون آن‌که روی فردی بیفتد؟ آیا او پیش از سقوط هشداری مانند فریاد یا صدایی برای دور شدن دیگران داده است؟ چرا هیچ‌کس به چنین موضوعی اشاره‌ای نکرده است؟ ۶- با توجه به میزان غیرت، شرافت، و حس مسئولیت شهروندی که در کیانوش می‌شناسیم، او به احتمال زیاد هرگز بدون در نظر گرفتن خطرات برای دیگران اقدام به چنین عملی نمی‌کرد. ۷- و از همه مهم‌تر، چرا مجتمع چهارسو را انتخاب کرده؟ آیا ساختمان‌های بلندتر و با خطر کمتر برای عابران وجود نداشت؟ چرا جهت دیگری از مجتمع چهارسو را انتخاب نکرده و به‌ویژه چرا از سمت جنوبی به داخل کوچه حافظ نرفته است؟ ۸- در تهرانی که دست همه یک دوربین است، هیچ عابری موفق نشده از چهره جسد کیانوش عکس بگیرد. در صورتی که عکس گرفتن از چهره جسد، در یکی از اصلی ترین خیابان‌های شهر #تهران و بازار بزرگ #چهارسو برای عابران غیر ممکن نیست. ۹- جنازه او چندین ساعت قبل از ساعت اعلام شده و به دور از دید مردم دفن شده است. و بنابه شهادت دوستان، از حرکت بسیاری از آنها به سوی محل دفن توسط نهاد‌های امنیتی ممانعت به عمل آمده است. به عبارت دیگر، هیچ کس ندیده که کیانوش دفن شده باشد. در عکسی هم که تحت عنوان ‌قبر او منتشر شده، تنها تعدادی از افرار ناشناس دیده می شوند که هیچ کدامشان اعضای خانواده و یا نزدیکان کیانوش نیستن . ۱۰- از همه مهم تر، همه در محلی در فاصله بین دو قبر جمع شده و مقابل دوربین تظاهر به عزاداری می کند. طبعا نه تنها به دلیل مشکلات شرعی، بلکه به دلیل ساختار مهندسی قبرها، امکان دفن کسی مانند کیانوش با قدی در حدود ۲ متر، در فاصله تنگ بین دو قبر که طبعا محل تردد افراد است، نیست. ۱۱- در صفحه اینستاگرام کیانوش، یک اسکریت شات از توییتش معروفش منتشر شده بود. این اسکرین شات بنا به دلایل نامعلومی بعد از اعلام مرگ او از این صفحه پاک شده است. این درحالی است که کیانوش به دوستانش و همچنین خود من گفته بود که خودش مدیریت صفحاتش را برعهده داشته و کسی دسترسی به این صفحات ندارد. پرسش این است که در ساعات پایانی عمر کیانوش چه گذشت. چرا کسی که تا چند روز بعد باید طبق برنامه به آمریکا می آمد تا زندگی تازه ای را شروع کند، باید یکباره خودکشی کند و نه کسی نحوه مرگ را ببیند و نه جسد. چه کسی جسد را کالبدشکافی کرد؟ نتیجه کالبد شکافی چه بود؟ شهر پر از دوربین است. چرا هیچ دوربینی مرگ او را ثبت نکرد؟ نحوه مرگ کیانوش سنجری شفاف نیست. و تازمانی که این ابهامات رفع نشود نمی توان آن را #خودکشی نامید.