همزمان با ایکوموس ۱۸ آوریل«روزجهانی بناها و محوطه های تاریخی»* فاطمه داوری مدیرکل حفظ محوطهها و بافتهای تاریخی در جلسه ای با حضور عزت الله ضرغامی وزیر میراث فرهنگ رژیم اعلام کرد که: «از ۳۴ هزار اثر ثبتی، ۱۴ هزار بنا و ۱۹ هزار محوطه تاریخی داریم که با همکاری مردم حفاظت از این بناها محقق میشود». یعنی ۳۴ اثر در لیست میراث های ملی داریم که یا نیاز به مرمت دارند و یا نیمه ویران شده اند و باید با پول مردم نجات پیدا کنند.
او همچنین گفت: «ایرانیان در طول تاریخ بهترین میراث بانان بوده و هستند» و از آنها خواست که برای حفظ این میراث دست به کار شوند
باید توجه داشت که علاوه بر ویرانی های عمدی و غیر عمدی پس از فاجعه انقلاب، اکنون نزدیک به بیست سال است که این حکومت یا بناهای تاریخی را به بخش خصوصی واگذار می کند و یا می فروشد و بقیه را هم (البته غیر از آثار مذهبی – شیعی) به دست باد وباران رها کرده و کاری برای نجاتشان انجام نمی دهد. دوسه سال اخیر هم که دست گدایی به سوی ثروتمندان دراز کرده که برای نجات این آثار از ویرانی کمک مالی کنند.
این در حالی ست که اگر این حکومت یک دهم پولی را که در سال برای موشک ها و پهبادهای حماس و حوثی ها و دیگر گروه ها می پردازد خرج مرمت آثار تاریخی ایران کند، وضعیت میراث تاریخی و فرهنگی ما در این شرایط بحرانی و تاسف آور نخواهد بود.
* شورای بینالمللی بناها و محوطهها، معروف به ایکوموس در سال ۱۹۸۲پیشنهادی به یونسکو ارائه داد، که طی آن ۱۸ آوریل از سوی یونسکو به نام روز جهانی بناها و محوطههای تاریخی اعلام شد.
این روز خاص فرصتی برای متمرکز نمودن توجه همه مردم جهان به تنوع میراث جهانی و تلاش برای حفظ وحمایت از آنهاست .
در این پیشنهاد آمده بود که: میراث فرهنگی هویت و گذشته انسان امروزی است و ابزار مناسبی است که از مرزهای جغرافیایی و قومی عبور می کند و صلح و دوستی را در جهان گسترش میدهد
بنیاد میراث پاسارگاد
: نمونه کوچکی از ویرانی های عمدی، فقط در سال های ۹۷ و ۹۸
برخی از بناهای تاریخی ایران که تخریب شدند
تخریب سردر یک کاروانسرای به جا مانده از دوره صفویه در قم و آرامگاهی برجا مانده از دوره تیموریان در دزفول بار دیگر بحث تخریب بناهای قدیمی را بر سر زبانها انداخت.
چند روزی بیشتر از ادعای یک فعال میراث فرهنگی خوزستان درباره تخریب آرامگاه «یعقوب لیث» به دلیل اشتباه پیمانکار نگذشته بود که به خاطر آتشسوزی در انبار چوب و چوب بریهای بازار کهنه قم، به بخش کاروانسرای ملاحسین این بازار که ثبت ملی نیز شده بود، خسارات زیادی وارد شد. گویا عوامل آتش نشانی برای جلوگیری از روشن شدن آتش نهفته زیر چوبهای این انبارها، اقدام به تخریب یکی از سردرهای تاریخی سرای ملاحسین کردند و تصویری ناراحت کننده از این اتفاق در شبکههای اجتماعی دست به دست شد.
در این بین باید توجه داشت که مسئله احیا، حفظ و مرمت بافتهای تاریخی از چنان اهمیتی برخوردار است که در روز ۱۵ اردیبهشت ماه امسال، مجلس شورای اسلامی، کلیت طرح یک فوریتی حمایت از مرمت و احیای بافتهای تاریخی-فرهنگی و توانمندسازی مالکان و بهرهبرداران بناهای تاریخی- فرهنگی را با ۱۳۸ رای موافق به تصویب رساند.
هرچند این خبر را میتوان به فال نیک گرفت، اما آیا کمی برای به تصویب رساندن این لایحه دیر نبوده است؟! اکنون که صدها خانه و بنای تاریخی در اثر اهمال، تخریب شده و از بین رفتهاند و ما ماندهایم و بیهویتی! در این پرونده درباره تخریب ساختمانهای تاریخی، دلایل ضرورت حفظ و نگهداری آنها، قوانین و مجازات مرتبط به آنها پرداخته شده که حاوی اطلاعات تلخ، اما جالبی است که شاید دانستنشان باعث شود همه ما در حد توانمان، نقشی در حفظ این آثار ایفا کنیم.
ماجرای تخریب ۲ بنای تاریخی در یک هفته چه بود؟
آتشسوزی و اشتباهی که صحتش مشخص نشد!
آرامگاه یعقوب لیث صفاری در روستای شاه آباد در ۱۰ کیلومتری دزفول قرار دارد. یعقوب لیث در سال ۲۴۷ هجری قمری اولین شهریار ایرانی بعد از اسلام شد و سلسله صفاریان را بنیان گذاشت. یعقوب لیث صفاری نخستین کسی بود که زبان پارسی را ۲۰۰ سال پس از ورود اسلام به ایران، زبان رسمی ایران اعلام کرد.
تخریب یک دیوار آرامگاه یعقوب لیث صفاری طی مرمت این بنای ثبت ملی شده با واکنشهای مختلفی روبهرو شد که دو دلیل متفاوت برای آن اعلام شده است. ابتدا «قاسم منصور آلکثیر» فعال میراث فرهنگی استان خوزستان درباره این تخریب گفت: «به تازگی آرامگاه تاریخی یعقوب لیث در شهرستان دزفول و درون محوطه تاریخی جندی شاپور بر اثر اشتباه پیمانکار و به اشتباه تخریب شده است».
با این حال چند روز بعد، یکی از مسئولان میراث فرهنگی در اظهار نظر متفاوتی گفت: «این بخش از دیوار آرامگاه یعقوب لیث صفاری دارای الحاقاتی بود که در سالهای نه چندان دور به بنا اضافه شده بود.» وی با بیان اینکه این الحاقات باید در روند مرمت برداشته میشدند، تصریح کرد: «آجرهای سنتی متناسب با جایگاه تاریخی بنا جایگزین آنها میشود.» البته که گذر زمان، صحت یکی از این ادعاها را ثابت خواهد کرد. در این بین و یک روز بعد، آتش سوزی در انبار چوب و چوب بریهای بازار کهنه قم در بخش کاروانسرا و سرای ملاحسین این بازار، خساراتی به این بخش تاریخی که ثبت ملی نیز شده، وارد کرد.
هرچند با تلاش نیروهای آتش نشان پس از سه ساعت آتش خاموش و اقدامات لکهگیری آغاز شد، اما در این حین، عوامل شهرداری برای جلوگیری از روشن شدن آتش نهفته زیر چوبها اقدام به تخریب یکی از سردرهای تاریخی سرای ملاحسین کردند تا بتوانند چوبهای نیمه سوز را در گودال کناری کاروانسرا بریزند. اقدامی که قسمتهای قابل توجهی از این بنا را به خاک سیاه نشاند.
خانه سیدان
مربوط به چه دورهای بود؟ قاجاریه
چرا خراب شد؟ گودبرداری غیر اصولی
یکی از کوچکترین خانههای تاریخی مشهد به نام خانه «سیدان» واقع در خیابان وحدت ۲۱، کوچه غلام حیدر پاکسید، متعلق به دوره قاجار است که در سال ۱۳۸۴ به ثبت ملی رسیده بود. این خانه یکی از آن بناهایی است که اواسط سال گذشته فرو ریخت و واکنشهای زیادی را در پی داشت؛ هرچند این خانه، اولین بنای تاریخی نبود که در بافت تاریخی اطراف حرم امامرضا (ع) هنگام ساخت و ساز از بین رفت. رئیس هیئت مدیره انجمن توسعه گردشگری چهارباغ خراسان، گودبرداری غیراصولی پروژه کنار این بنای تاریخی را مسبب ریزش آن دانست.
او با بیان اینکه خانه تاریخی «سیدان» از زمان گودبرداری تخلیه شده بود، تاکید کرد: «یک اظهار نظر در این زمینه میگوید که آثار گودبرداری باعث این تخریب شده است. از سوی دیگر گفته میشود امکان دارد با پر شدن چاه جذبی خانه، بر اثر بارندگیهای مشهد، بنا در داخل ریزش کرده و سپس به طور کامل ریخته باشد.» در خور ذکر است ظاهرا زمانی بحث خرید این خانه قاجاری از سوی شهرداری مطرح شده بود، اما گویا ورثه اجازه انجام این کار را نداده بودند و سه سال قبل هم مالک پروژهای قصد داشت با خرید این خانه آن را نیز به پروژه خود بچسباند، اما با تلاش دوستداران میراث فرهنگی مشهد از این کار جلوگیری شده است، اما افسوس که حفظ این بنا کامل صورت نگرفت و شد آن چه نباید میشد.
خانه سید جواد نائل
مربوط به چه دورهای بود؟ صفویه
چرا خراب شد؟ به بهانه تعریض کوچه
در کوچه مسجد مصری در محله طوقچی اصفهان، تاجری مصری خانهای برای خود ساخته بود که امروزه به خانه «سید جواد نائل» مشهور است و البته بهتر است بگوییم مشهور بود چراکه در سال ۹۶ این خانه که از آثار ارزشمند دوره صفویه محسوب میشد، به بهانه تعریض کوچه، شبانه و طبق شواهد توسط افرادی ناشناس با لودر تخریب شد. قدمت این بنا در پرونده ثبتیاش «از شاه صفی تا سقوط اصفهان» ثبت شده و توسط یک تاجر مصری در زمان «اوزون حسن» (فرمانروای دوره آققویونلوها) در محله طوقچی ساخته شده بود.
این اثر باارزش تاریخی باید عینبهعین بازسازی شود، زیرا اکنون فقط یک اتاق از این بنای تاریخی سالم مانده است. شایان ذکر است متأسفانه بازسازی عینبهعین دیگر در حوزه «مرمت» قرار نمیگیرد، زیرا اصالت بنا خدشهدار میشود. در نتیجه باید بپذیریم بنای ارزشمند تاریخی دیگری نیز برای همیشه از بین رفته و نمیتوان برایش کاری کرد!
خانه نیما یوشیج
مربوط به چه دورهای بود؟ سال ۱۳۲۷ – معاصر
چرا خراب شد؟ فروخته شد
در سال ۱۳۲۷ نیما یوشیج، بنیان گذار شعر نوین ایران در خانه نیمه کارهاش که آن زمان خارج از تهران قرار داشت و امروز در محله تجریش و خیابان دزاشیب قرار گرفته، ساکن شد. این خانه ۱۸۰ متر مربع است و سقف شیروانی و ایوان آن که هشت ستون دارد، گواهی بر معماری متداول منطقه شمیران است.
ماجرا زمانی جالب میشود که جلال آل احمد نیز در سال ۱۳۳۱ در مجاورت خانه نیما، خانهای میخرد و امروزه همین خانه تبدیل به «خانه موزه سیمین و جلال» شده است. اما خانه نیما که پس از مرگ همسرش؛ خالی از سکنه شده بود، در سال ۱۳۴۵ توسط فرزندش به سرهنگی بازنشسته فروخته شد. هرچند مالک قصد داشت این خانه را تخریب کند، اما با پیگیری سیمین دانشور، همسر جلال آل احمد و همراهی دوستداران نیما، این خانه توسط سازمان میراث فرهنگی در فهرست آثار ملی به ثبت رسید، اما ثبت در فهرست ملی میراث فرهنگی نیز نتوانست مانعی برای تخریب خانه نیما باشد چنانکه وضعیت این روزهای این خانه تاریخی، بسیار نامناسب است.
وضعیت بغرنج خانه و گزارشهایی که از آن منتشر میشد، برخی اعضای شورای شهر از جمله احمد مسجدجامعی را بر آن داشت تا در قالب یک «تذکر» خواستار جلوگیری از تخریب خانه نیما یوشیج شوند. تذکر جدی گرفته نشد و خانه ویران و ویرانتر شد. به تدریج معتادان این خانه تاریخی را از آن خود کردند و از سوی دیگر ماجرا، درخواستها برای خروج خانه از ثبت ملی هم بالا گرفت تا اینکه در ۲۱ فروردین ماه امسال قرارداد خرید خانه نیما، پس از ۱۹ سال بین شهرداری تهران و مالک به امضا رسید و اکنون که سند مالکیت این خانه به نام شهرداری شده، امید است اقدامات لازم برای حفظ این بنای ارزشمند هر چه سریعتر انجام شود.
حجاریهای برم دلک
مربوط به چه دورهای بود؟ ساسانیه
چرا خراب شد؟ برخورد بیل مکانیکی با آن
حجاریهای برم دلک مربوط به دوره ساسانیان در شیراز، انتهای خیابان کفترک واقع شده و در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شماره ثبت ۷۱ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده بود. روی این اثر که بر صخره کوچکی در برم دلک در حدود ۱۰ کیلومتری شرق شیراز قرار دارد، دو نقش وجود داشت. در نقش سمت چپ، در برابر شاهزاده خانم ساسانی تصویر یکی از بزرگان ساسانی دیده میشد و در زیر بازوی این مرد کتیبهای چهار یا پنج سطری به خط پهلوی به قلم ریزی نگاشته و البته اغلب حروف آن محو شده بود. این سنگ نوشتهها چند سال پیش با بیل مکانیکی مورد تعرض قرار گرفت و بخشی از آن تخریب شد که دیگر قابل مرمت هم نبود.
چرا حفظ بناهای تاریخی مهم است؟
کشور عزیزمان ایران نقاط درخشانی از جمله آثار معماری متعلق به هخامنشیان، ساسانیان و دستاوردهای بزرگ هنری و معماری دوره اسلامی را داراست. با این حال و در نگاه نخست، هنگامی که صحبت از «تخریب آثار تاریخی» به میان میآید، ذهن به سمت یادگاریها و کندهکاریهای نوشته شده روی آثار تاریخی میرود! اما جنایتی بزرگتر از نوشتن بر در و دیوار بناهای تاریخی نیز وجود دارد و آن «تخریب» ساختمانها و آثار باستانی از ریشه است که برای آن دلایل متعددی ارائه میشود، اما بی شک هیچکدام توجیه مناسبی برای از بین بردن هویت تاریخی و شهریِ انسانها نیست! تصور کنید خانه پدربزرگ شما که در حیاطش روزهای خوش کودکی را با نوههای دیگر گذراندهاید، خراب و با خاک یکسان شود و به جای آن ساختمان غول پیکری سبز شود.
چه حالی به شما دست میدهد؟ حالا به جای خانه پدربزرگ، خانه یک شخصیت بزرگ تاریخی یا فرهنگی، علمی یا هنری را در نظر بگیرید یا ساختمانی که زمانی اداره و سازمان مهمی بوده است. مکانی که در آن اتفاقات بزرگ و سرنوشتسازی برای یک ملت رخ داده است. محیطی که جولانگاه معماران، هنرمندان و زحمتکشانی بوده تا بتوانند مصالح مختلف ساختمانی را به فضایی دلنشین و ارزشمند تبدیل کنند. میتوانید تصور کنید که خراب کردن این ساختمانها، چه لطمههایی به تاریخ و هنر و فرهنگ یک سرزمین وارد میکند؟ چون پاسخ واضح است، نیازی به توضیح بیشتر نیست!
قانون برای عاملان تخریب آثار فرهنگی چه مجازاتهایی در نظر گرفته است؟
یک تا ۱۰ سال حبس
در تمام دنیا قوانین بینالمللی سختی در خصوص تخریب یا آسیبرساندن به بناهای تاریخی وجود دارد، اما یکی از سختترین قوانین درخصوص تخریب اموال تاریخی و فرهنگی در کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی ایران درج شده است. براساس ماده ۵۵۸ قانون مجازات اسلامی، هر فردی به تمام یا قسمتی از ابنیه، اماکن، محوطهها و مجموعههای فرهنگی، تاریخی یا مذهبی که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است یا تزیینات، ملحقات، تأسیسات، اشیا و لوازم و خطوط و نقوش منصوب یا موجود در اماکن مذکور که مستقلاً نیز واجد حیثیت فرهنگی، تاریخی یا مذهبی باشد، خرابی وارد آورد علاوه بر جبران خسارات وارد شده به حبس از یک تا ۱۰ سال محکوم میشود. براساس ماده ۵۵۹، هر فردی اشیا و لوازم و همچنین مصالح و قطعات آثارفرهنگیتاریخی را از موزهها و نمایشگاهها، اماکن تاریخی و مذهبی و سایر اماکنی که تحت حفاظت یا نظارت دولت است، سرقت کند یا با علم به مسروقهبودن، اشیای مذکور را بخرد یا پنهان کند درصورتیکه مشمول مجازات حد سرقت نشود علاوه بر استرداد آن به حبس از یک تا ۵ سال محکوم میشود.
همچنین براساس ماده ۵۶۰، هر فردی بدون اجازه سازمان میراث فرهنگی کشور یا با تخلف از ضوابط مصوب و اعلام شده از سوی این سازمان در حریم آثار فرهنگیتاریخی مذکور در این ماده مبادرت به عملیاتی کند که سبب تزلزل بنیان آنها شود، یا در نتیجه آن عملیات به این آثار و بناها خرابی یا لطمه وارد آید، علاوه بر رفع آثار تخلف و پرداخت خسارات وارد شده به حبس از یک تا سه سال محکوم میشود. فصل ۹ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی کشورمان تا حدی با جدیت برای عاملان تخریب آثار فرهنگی و تاریخی برخوردهایی را در نظر میگیرد که ترجمه انگلیسی این فصل به صورت فایل پیدیاف در وبگاه یونسکو قرار گرفته است؛ بنابراین انتظار میرود باتوجه به وجود چنین راهکارهای قانونی، عوامل دخیل در تخریب بناهای تاریخی با مجازات سنگینی مواجه شوند. اما آیا به راستی چنین است؟!
برگرفته از: روزنامه خراسان – دلارام کاردار
بنیاد میراث پاسارگاد