بی تردید هر ایرانی باورمند به ایران و فرهنگ ایرانی خود را با رژیم مذهبی حاکم بر ایران بیگانه می پندارد و خواهان نابودی این بیگانگان سلطه گر است که راه حل کمال مطلوب نه تنها برای حراست و حفاظت از نوروز و دیگر جشن های ملی ایرانیان است بلکه چاره موثر برای پیشگیری از ویرانی بیش از این ایران و بطور حتم نجات ملت ایران از ستم این حکام ضد ایرانی خواهد بود. اما چنین خواستی چگونه و کی تحقق یابد مورد بحث ایرانیان و دوستداران ایران است.
پس، تا سرنگونی رژیم حاکم چگونه باید در پاسداری فرهنگ ایران، برگزاری شکوهمند و گروهی جشنهای ملی، و جلوگیری از استمرار حرکات موذیانه و ضد ایرانی رژیم اسلامی اقدام کرد و گامهای سنجیده ای برداشت که نه تنها در راستای بقای فرهنگ ایران بلکه گسترش آن در تمامی ابعاد و بطور جامع هدف ما را در خنثی سازی اقدامات رژیم مذهبی حاکم که تمامیت زادگاه باستانی ما را هدف قرار داده، اقدام کرد؟
پاسخ ام را خلاصه می کنم تا مطلب به درازا کشیده نشود.
نخستین گام باید بر آگاهی بخشی، آموزش فرهنگ، تاریخ ، تمدن و نقش ایران و ایرانی در دراز ای تاریخ بر دیگر نقاط جهان و شکل گیری دنیای امروز باشد که مستلزم زمان است و تلاش بی وقفه و خستگی ناپذیر. گام بعدی باید بر مقایسه فرهنگ ایران با دیگر فرهنگهای منطقه بویژه آنچه که ملقمه ای است بنام فرهنگ اسلامی! با استناد به گفته های بزرگان علم و تاریخ و فلسفه،…..و البته در کنار این دو گامهای عملی و کوتاه مدت.
در ۴۴ سال گذشته رژیم اسلامی با همه توان خود، با صرف هزینه های سنگین از اموال ملت ایران، با استفاده از دستگاههای عظیم و طویل تبلیغاتی و استخدام مزدوران ضد ایرانی در درون و برون از مرزهای ایران و با تلاشی بی وقفه و مداوم نتوانست به رویای ننگین خود در نابودی فرهنگی ایران و پیشگیری مردم از برگزاری نه تنها جشن نوروز، چهارشنبه سوری، سیزده بدر توفیق یابد بلکه ایرانیان داخل و خارج جشنهای تیرگان، مهرگان، یلدا و سده را هم احیا کردند و در عوض رژیم سرافکنده تر از همیشه به هر دری می زند تا به هدفش برسد ولی هر روز بیش از پیش ناکام می شود. تلاشهای رژیم نه تنها موجب گرایش بیشتر مردم ایران به گذشته ایران پیش از اسلام شد بلکه همزمان بیزاری اش از اسلام هر چه بیشتر نمایان شد، عده ای با تغییر مذهب از رژیم و مذهب شیعیگری فاصله گرفتند و دیگران با عدم شرکت در مراسم مذهبی شیعه، و خالی تر شدن مساجد، و دوری جستن از عقد اسلامی و عدم دعوت از ملایان در مراسم یادبود عزیزان ازدست رفته خود. همه این رویدادها امیدوار کننده و نویدبخش آینده درخشان است که در راستای بقای فرهنگ غنی ایران زمین پیش میرود.
پیشنهاد می کنم ایرانیان داخل و خارج کشور به هر شیوه ممکن به رژیم نشان دهند که آنچه برای شان اهمیت دارد فرهنگ ایران و جشنهای ملی است و نه اعتقادات مذهبی. حتی المقدور از حضور در مساجد، زیارتگاههای مذهبی، دادن خمس و زکات و فطریه و قربانی کردن در حج، سفر به اماکن مذهبی سوریه، عراق، و عربستان، حضور در دسته های عاشورا و تاسوعا، و اربعین و سینه زنی و قمه زنی و مراسم سالگرد مرگ محمد بن عبدالله و امامان شیعه و صرف هر نوع هزینه و وقت برای اهداف مذهبی بطور جدی خودداری ورزند. ایرانیان خارج کشور از هر نوع همکاری و حضور در هر نوع مراسم حتی جشنهای نوروزی که از سوی سفارت خانه های رژیم مذهبی و لابیگران و مزدوران رژیم و هر نوع نهاد وابسته به رژیم سازماندهی و برگزار می شود خودداری کنند.
تاکید می کنم که هر ایرانی باید بتواند خود را هر چند تدریجی از اسلام و شیعیگری و اخوندیسم و هر چه که مربوط به آن است آزاد سازد. بیشتر، بیشتر، و بیشتر مطالعه کند، آگاهیهای تاریخی خود را گسترش دهد، بجای هزینه کردن برای سفرهای مذهبی برای بزرگداشت چهره های ملی ایران چون فردوسی ها هزینه کند، بجای سفر به کربلا و مکه به پاسارگاد برود، به جای نذرهای مذهبی به مستمندان و یتیمان و نیازمندان کمک کند ، مراسم ملی را اعم از نوروز و یلدا و سده و چهارشنبه سوری با شکوه بیشتر برگزار کند، حتی المقدور از اخوند و ملا و حجت الاسلام و آیت اله و عاملان و مزدورانشان فاصله گیرد، با تشکیل گروههای کوچک و بزرگ و جلسات کتابخوانی بر اهمیت فرهنگ ایران و فلسفه جشنهای ملی تاکید ورزد ، اگر می تواند بنویسد در هر جایی که مقدور است چه در فضای مجازی و چه نشریات سنتی، هر چه در توان دارد در زدودن خرافات بکوشد. در صورت توانایی مالی کتابهای روشنگرایانه بخرد و در اختیار دیگران قرار دهد. در معرفی آثار فرهنگی و تاریخی ایران و نه مذهبی در حد توان خود اقدام کنیم . برای مرمت این آثار هزینه کنیم. در گفتار و رفتارمان بر اصول و ارزشهای فرهنگی ایران از خردگرایی، جایگاه زن، انسانگرایی، رعایت حقوق انسان و حیوانات، احترام و حفظ محیط زیست، و دیگر دستاوردهای ایرانی معنوی ایرانیان در طول تاریخ،…. تاکید روزیم، بدان پایبند باشیم و الگوی خود قرار دهیم و فاصله خود را از آنچه که بنام آموزه های اسلام است و در رساله های ملایان و قرآن آمده بیشتر و بیشتر کنیم. ….
بر گردم به راه حل نهایی که چیزی جز تکرار آنچه که در آغاز گفتم نیست یعنی سرنگونی حکام اسلامی از مسند قدرت!
پاینده و پیروز باشید.
ایران و فرهنگش هرگز نخواهند مرد!
بنیاد میراث پاسارگاد