Category: هنر و ادبیات

برگردان چند شعر فنلاندی به فارسی – کیامرث باغبانی

برگردان چند شعر فنلاندی به فارسی – کیامرث باغبانی

از مجموعه ی روشنایی شاعر: خانم ریتوا لووکانن شاعر و نقاش فنلاندی برگردان از فنلاندی به فارسی: کیامرث باغبانی ۱ گاه بدرقه دوست به یادت می آید گاهی که گمان میبری باید سالی بگذرد تا

به پیشباز بهار – پرتو نوری علا

به پیشباز بهار – پرتو نوری علا

  بهار، با تردید میانه ندارد؛ تا خورشید، پردۀ ابر بشکافد و سبزه برویَد از زمین، پشتِ سرما را خم کرده‎ست، بهار.   این پرندۀ کوچک هم از شکستنِ شاخۀ نازکی که رویَش نشسته، نمی‎هراسد؛

فصلنامۀ پژوهش های فرهنگی آرمان شماره ۲۵ منتشر شد

فصلنامۀ پژوهش های فرهنگی آرمان شماره ۲۵ منتشر شد

فصلنامۀ پژوهش های فرهنگی آرمان شماره ۲۵   با پروندۀ ویژۀ هنرهای فولکلور ایران زمین منتشر شد و در دسترس خوانندگان است: https://armanfoundation.com/wp-content/uploads/2024/03/Arman_Magazine_25.pdf   بنیادگذار: ساموئل دیان مدیر مسئول: مهدی سیاح زاده سردبیر فصلنامه: شیریندخت دقیقیان ت این شماره ساموئل

در دمدمه های زن، زیتون و زنده زیستن -طاهره بارئی

در دمدمه های زن، زیتون و زنده زیستن -طاهره بارئی

  شعری دم میکنم دمادم صبح وقت قرائت سهره و کبوتر که خوب می شناسند چگونه برشمردن مهره های خواب را شاید بگوئید با اینهمه حادثه در جهان؟ با اینهمه آواره، افسرده، نا امید؟ می

صدای ساقه عید- طاهره بارئی

صدای ساقه عید- طاهره بارئی

  به نقطه تراکم رسیده بودیم در دهلیز های سفر و بالای سرمان قهوه سرو میکردند پیشخدمت های جوان در سینی های خوش آهنگ انگار در فیلم های بیهوشی می گذشت فیلم های علمی تخیلی

دو شعر از افشین بابازاده

دو شعر از افشین بابازاده

گناهانت اولین گناهت مانند دومین گناهت بود چون سومین گناهت که چهار گناه بعدی شدند هفتمین گناهت از پرحرفی بود هشتمین گناهت مسمومیت آورد نهمین دهمین و یازدهمین گناهت قابل بخشش نیستند دوازدهمین گناهت را

از اجیر شدگی تا نوازندگی محبت – طاهره بارئی

از اجیر شدگی تا نوازندگی محبت – طاهره بارئی

  روی پشت بام خانه تیر رس مردانی کلنجار میروند با دریچه ها ومستطیل های شیشه ای باغبانان نور و گشایش اجیرشدگان برای وارسی آنتن و پلاک خورشیدی ولی غافل بوده اند که دستهای اینان

آمد ـ ابراهیم هرندی

آمد ـ ابراهیم هرندی

آمد از آنســـوی زمـــان از آنســـوی جـــهان با نگاهی که گردن می‌زد. و خطابه‌ای از افسانه و اسطرلاب برآتش ریخت با فوت و فنی عتیق از ترفند و تباهی و تکرار. چه تیرها و تبرهایی

خون مسیح- شیرین رضویان

خون مسیح- شیرین رضویان

خون مسیح   در کرانه های سکوت بیا ننشینیم در سواحل امن غربت   آن سوی آب ها شکوفه های فریاد می‌شکفند در تاراج خشک خزان.   بیا سرود بخوانیم بیا خروش برآریم مرغان خوش