پاسخ جواد مفرد کهلان، به پرسش بنیادمیراث پاسارگاد، درارتباط با خانگی کردن نوروز
جشنهای مذهبی ساختگی و کلیشه ای دولتی نمی توانند جشن ملی نوروز پر فروغ را به پستوی خانه ها برانند، به ویژه در عصر گسترش بی مانند رسانه های اجتماعی الکترونیکی و پیشرفت
جشنهای مذهبی ساختگی و کلیشه ای دولتی نمی توانند جشن ملی نوروز پر فروغ را به پستوی خانه ها برانند، به ویژه در عصر گسترش بی مانند رسانه های اجتماعی الکترونیکی و پیشرفت
با درود ، پاسخ در بخشهایی از پرسش نهفته است . می پرسید ؛ برای اینکه اجازه ندهیم نوروز و جشنهای ملی ایرانی مان را خانگی کنند چه باید کرد ؟ سخن از«
رژیم مردم ستیز، زن ستیز و فرهنک ستیز اسلامی ایران در درازای 43 سال عمرش بسیار تلاش کرده است تا هویت ایرانی مردمان را با کم اهمیت دادن به جشن های ملی، خدشه
برای این که اجازه ندهیم نوروز و جشن های ملی ایرانی مان را خانگی کنند؛ چه باید کرد ؟ پاسخ به اين مسئله بغرنج اجتماعى و مشكل فرهنگى در يك مقال نمى گنجد اما شرايط
با توجه به روایت ها و اسناد تاریخی موجود «نوروز» یکی از جشن های بزرگ ایران و مردم ایران بوده است و در ادوار مختلف کشور مورد هجوم قبایل و یا اشغالگرانی قدرتمند
رٍژیم نظام اسلامی از نخستین روز خزیدن بقدرت در میهنمان، تلاش کرده و میکند، که ضمن غارت و تخریب میراث طبیعی و محیط زیست ایران، میراث فرهنگی ما را نیز که بخشی از میراث
هنگامی که جشن های ملی در میهنمان، ایرانزمین، با مجوز حکومت جمهوری اسلامی محکوم به خانگی شدن می شوند، یعنی جشن ها و آیین های ملی ایرانیان دچار قیچی سانسور شده اند. به باور من
معتقدم، به دو راه می توان با این مشکل مقابله نمود: 1 - برخورد دایمی و افشاگری ازاحکام ضد انسانی و ضد اجتماعی دین اسلام و قرآن ، بویژه با تشیع و جمهوری اسلامی از طریق ایجاد مصاحبه با
فرهنگ با تمام عناصرش علاوه بر اینکه نشان دهنده ارتباط نسلهای امروزی با پیشینیان است و از این راه هویت ویژه یک ملت را برجسته میکند، مهمترین عامل پیوستگی در درون یک جامعه است. وجود
تا مادامی که این اهریمنان بر میهنمان حکومت می کنند برای ما تنها راه ،تلاشهای فرهنگی در شبکه های اجتماعی و رسانه ها و بزرگداشتها در نهادهای مدنی در داخل و خارج است در سالهای