Category: هنر و ادبیات

پلوپ، پلوپ ایران ـ شعری از افشین بابازاده

پلوپ، پلوپ ایران ـ شعری از افشین بابازاده

نوشخانه ٢٣  در این نوشخانه آبجو را مى نوشم با بطرى وحش كه مى خواهد حرفى بزند وقتی دندانش را با دربازكن مى كشى گويى نفس مي كشد و دهانى كف مى كند دندان من

فروش آثار اردشیر محصص در یک نمایشگاه مجازی

فروش آثار اردشیر محصص در یک نمایشگاه مجازی

این روزها در نمایشگاه مجازی گالری آرتیبیشن تهران آثاری از اردشیر محصص، هنرمند کم نظیر و پرآوازه ایرانی به نمایش گذاشته شده است. این نمایشگاه با نام «رنگ های اردشیر» 15 اثر رنگی محصص را

فصلنامه پژوهش های فرهنگی آرمان شماره 20 منتشر شد

فصلنامه پژوهش های فرهنگی آرمان شماره 20 منتشر شد

بنیادگذار: دکتر ساموئل دیان مدیر مسئول: دکتر مهدی سیاح زاده  سردبیر فصلنامه و تارنما: شیریندخت دقیقیان سخن آغازین: ساموئل دیان پروندۀ ویژه:  علی دشتی، روزنامه نگاری که با یک مقاله دولتی را ساقط می کرد و کابینه ای

تصویر نفتالی بنت و طالبان ـ طاهره بارئی

تصویر نفتالی بنت و طالبان ـ طاهره بارئی

سنگینی،فشار،پلکهایم باز نمی‌شوندهشدار، تهدید، ارسال بسته‌های دَمار از روزگارتان،برای دفاع از خود، ما را چکار به حال و روز شما!بالابردن تمدّن روی قاطر برگردنه‌هاگردنه هائی که کوروش قرنها پیش ازین سدّ ساخت و راه کشیدو

یادداشت تبریک گلشیفته فراهانی به زر امیرابراهیمی (دو هنرمند تبعیدی دور از خانه)

یادداشت تبریک گلشیفته فراهانی به زر امیرابراهیمی (دو هنرمند تبعیدی دور از خانه)

 زر امیرابراهیمی برنده جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره کن تو جایزه مادرانِ آبان را به خانه آوردى جایزه زنان و مردان زیر آوار در آبادان. جایزه اصفهان، زاینده رود، خوزستان… جایزه آنان که داخل و

زهرا امیرابراهیمی برنده بهترین بازیگر زن جشنواره کن: من این جا هستم اما دل من با آبادان است، بازنان و مردان ایران

زهرا امیرابراهیمی برنده بهترین بازیگر زن جشنواره کن: من این جا هستم اما دل من با آبادان است، بازنان و مردان ایران

زهرا امیر ابراهیمی برای ایفای نقش در فیلم «عنکبوت مقدس» برنده بهترین بازیگر زن جشنواره کن شد و در هنگام دریافت جایزه با معترضان در آبادان و نقاط مختلف ایران ابراز همبستگی کرد. زهرا امیرابراهیمی

نمانیم که این بوم ویران کنند

نمانیم که این بوم ویران کنند

  نمانیم که این بوم ویران کنند همی تاراج از شهر ایران کنند نخوانند بر ما کسی آفرین چو ویران بود بوم ایران زمین

هزار و چهار صد و یک سال – شکوه میرزادگی

هزار و چهار صد و یک سال – شکوه میرزادگی

هزار و چهارصد و یک سال گذشت هنوز بهار که می شود،  آواز قناری از حنجره ی کلاغ ها شنیده می شود و خفاش ها در لباس پرستوها ما را از یکدیگر جدا می کنند