از اجیر شدگی تا نوازندگی محبت – طاهره بارئی
روی پشت بام خانه تیر رس مردانی کلنجار میروند با دریچه ها ومستطیل های شیشه ای باغبانان نور و گشایش اجیرشدگان برای وارسی آنتن و پلاک خورشیدی ولی غافل بوده اند که دستهای اینان
روی پشت بام خانه تیر رس مردانی کلنجار میروند با دریچه ها ومستطیل های شیشه ای باغبانان نور و گشایش اجیرشدگان برای وارسی آنتن و پلاک خورشیدی ولی غافل بوده اند که دستهای اینان
https://youtu.be/OGXUkyl6Pp0?t=82 57
آمد از آنســـوی زمـــان از آنســـوی جـــهان با نگاهی که گردن میزد. و خطابهای از افسانه و اسطرلاب برآتش ریخت با فوت و فنی عتیق از ترفند و تباهی و تکرار. چه تیرها و تبرهایی
خون مسیح در کرانه های سکوت بیا ننشینیم در سواحل امن غربت آن سوی آب ها شکوفه های فریاد میشکفند در تاراج خشک خزان. بیا سرود بخوانیم بیا خروش برآریم مرغان خوش
من براسفالت «هنوز» زندگی میکنم هنوز که با خود دنیائی دارد از «ز» «ز» مثل زن، مثل زندگی، مثل آزادی مثل زیستن دلم میخواهد به نور هم بگویم نوز و یاد کنم از ناز، از
https://www.youtube.com/shorts/6a6ovAOza2A?t=5&feature=share
https://youtu.be/ygRB7b5VzXI?t=6 من اون آشغالم که هیچجا آشنا نداشت که سند نذاشتن توی پاسگاه براش که میکنه هر چی تلاش بازم نداره رنگی حناش من اونم که ازتون دلش خونه نمک ریخته شکسته نمکدونش من
وصله عیب به خودشان می دوزند که ما زیادی بسته ایم خود را به کالسکه کوروش و هخامنشی اما دوستان ما فقط سرگرم کوروش و تاریخ نبوده ایم «میآزار موری که دانه کش است
به خواب می روم اما چه خواب دشواری بخواب خواب قشنگم! هنوز بیداری؟ هنورز شعله وری؟ آه راحتم بگذار صدای خواب درآمد بخواب، تب داری من از تب تو به هذیان رسیده ام،
«تبعیدی فقط آن کس نیست که از زادبوم خویش تارانده شده باشد. تبعیدی میتواند از زبان، فرهنگ و هویتِ خویش نیز تبعید گردد. آنکس که شعر، داستان، هنر، فکر و اندیشهاش در کشور خودی امکان